پیشنهادهای صمد توحیدی(شهرام) (٢,١٥٠)
" یابشیِّت نمونه ای ":حساسیت موردی.
" پایه یا ریشهء نهادِ همایه ":اصل موضوع اجتماع
" نهادهای بنیادی. بنیادین ":موضوعات اساسی
" پایه های یا بنیادهای نهاد ":اصول موضوع.
" پایهء نهاد ": اساس موضوع
" یابشیت به روشنا ":حساسیت به نور.
" بررسی یابشیت ":تحلیل حساسیت.
" یابِشیتِ یابِشیَت ":حساسیت حساسیت.
" یابِشیَت برخورد ":حساسیت اصطکاک
یابِشیَت دردی. دردناک. دردآور:" حساسیت المی ".
مرحلهء حساس:" روندِ یابش ".
در روند آغازین. درمرحلهء نخست، نخستی. نخستین. آغازی. اوّلی. پیشین. پیشی. پسی. پسین.
روندی کردن. روندی نمودن:مرحله ای کردن.
" روند به روند ":مرحله به مرحله
مرحلهء دوم :" رَوَندِ دُوُّم ".
" روند ": مرحله
نوهای آموخت. بدایع الانشاء.
" ذهنیت ناهست. ذهنیت ناهستی ":ذهنیت عدم. ذهنیت عدمی#ذهنیت هست. ذهنیت هستی. ذهنیت چیست. ذهنیت چیستی. با ربط است . استی. ذهنیت نیست. ذهنیت نیستی. ر ...
کفایه الموحدین:بسای یکا ها. بسندهء تکا ها. بسایهء یکتا ها. بسای یکتاییان. بسای تکاییان. بساتکا. بسا یکا.
" بسای پایه ها. بساپاها. بسایهء پایه ها. بسندهء پایگان ( پایه گان ) ":کفایه الموحدین.
درخت:در آخته. برون آخته مانند شمشیر آخته.
هزارپیشه:داشبورد
" سرزمین آیینها و آینده ها ":ایران من.
" آسش. آس. آسی. آسیدن. آسِمان ":عصیان.
" خدمتهای فوری. زود . . . . . . . : "خدمات ضروری.
تا بگویی خداش:emergency
"زود. زودی. آزی. آز. تند. تندی. فور. فوری. باد. بادی. برق. برقی. چشم به هم زن. چشم به هم زنی ":emergency
"زایید. زاییدن . زادآوری. زادآورد. زادآوردن. زاداوردن. زِیان. زاورد. زیورد. زیوردن. زادن. زید. زیدن. ":تولید.
" زا. زی. آورد. زاد. آوردن . زادن":تولید.
" گَرد. گردا. گردش. گردشگاه. گردشی . گردشا. گردشان. گردشانی. گردشیک. گردشانه ":site
شَل:" تُزگ. گَزگ. به لری ولکی ". می تُزگد:می شَلد. اَسا به گَزگ می زند.
" گروه ( حزب ) ملی_واره ":حزب ناسیونالیست_سوسیالیست.
خورشید کعبه ماه کلیسا کنم تورا. ۱_خورشید نشان قبله و کعبه است که با تابش خورشید برروی شانهءچپ قبله نمایی می نماید. ۲_ماه روی صلیب است و نشان کلیسا ...
" کالبدگری. کالبدگر ":آناتومی . کالبدور. کالبد ورز. کابدوری. کالبدورزی. کالبدشناسی. کالبد چی. کالبدشناس. کالبدی. کالبدپردازی. کالبدپرداز. کالبدنما. ک ...
" برداشت گامها . پایه نمایی. ":فصول منتزعه. کارِ بابایار فارابی.
" گذارشهای گزاره ":اهم اخبار.
" گذارشوارهء گزاره ها ":مشروح اخبار. گذارش گزاره ها. گزاره های گذارش.
راست راست. راستی اش:حقیقت حقیقت
حقیقت. حقیکت =حقیقت مانند هقاکت. هقاتیکت
حق:اک یک. هک. حق. بیمانند. بیتا. ناهمتا. نامانند. ناگونه. بیگونه.
حکیم:اَکم. یَکم. یِکم. بیمانند. تک. تکه. یک. یکه.
کَت. شپه=اشتباه=اژپا=اشتباه. کت کرد. کتی نمود. شپه کرد. شپه شد.
نمک شیرین#نمک شور؛ در کانش ( طبیعت ) هست باید یافت شود.
پی. پس. بیدرنگ . درپی. درپس. پس از: تعاقب.
" تا. تا اینکه. درپی. پس. سرانجام ":متعاقبا.
" پَس ":متعاقبا.
" پزشک قانون ":پزشکی قانونی .
" بِنار . بِناری ":فلات. نجد.
" کژایه زدا. کژایه زدایی ":خرافه زدایی. زداکژایه=ضدخرافه. علیه خرافه ها:زدایش خرافات. کژایه زدایی.
احتیاج. احتیاجی:برای داشت. داشت.