تاریخ
٨ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

هر سه جمله به وضعیت طلاق والدین لوک اشاره دارند، اما تفاوت هایی در زمان و حالت بیان دارند: ۱ ) luke's parents are divorced 2 ) luke's parents got d ...

تاریخ
٩ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

کاربرد ها به همراه معنی : حضور و وجود : ( وجود دارد، حضور دارند. . . ) . . . There is a book . . . there are a lot of people اتفاق افتادن و رویداد ...

تاریخ
١٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

همچنین باید توجه کنیم که عبارت related در حالت صفت مرکب به مانند related to عمل می کنه: اما: ✅ صفت مرکب با “related”: برای توصیف مستقیم و مختصرِ نوع ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

تفاوت بین "relative to" و "related to" در کاربرد و معنای آن هاست: 1. Relative to: - این عبارت معمولاً برای مقایسه یا بیان نسبت بین دو چیز استفاده م ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

عبارت های "relative" و "related" هر دو به نوعی ارتباط اشاره دارند، اما کاربرد و معنای آن ها متفاوت است: 1. Relative: - به عنوان اسم، به معنای "خویش ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

- خویشاوند بودن فرق اصلی بین "be relative" و "be related" در کاربرد و معنای آن هاست: 1. Be relative: - این عبارت به فردی اشاره دارد که عضو خانواده ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

تاریخچه خانوادگی

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

عبارت "right into" می تواند معانی مختلفی داشته باشد، بسته به زمینه ای که در آن استفاده می شود: 1. **مستقیماً به داخل**: برای توصیف حرکت مستقیم به دا ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

چند معنی عامیانه برای "round and round" با مثال می تواند عبارت از: - بارها چرخیدن یا حرکت دایره ای: The Earth spins round and round ( زمین به دور ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

از نظر مفهومی هر دو عبارت phone و make a phone call به معنای “تلفن زدن” هستند و هدف یکسانی دارند. تفاوت اصلی در نحوه استفاده و ساختار جمله است. Mak ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

به معنای کاری است که ارزش واقعی ندارد و فقط برای مشغول نگه داشتن افراد به آن ها داده می شود. این نوع کارها معمولاً برای جلوگیری از بیکار ماندن افراد ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

shop at برای خرید کردن گشتن یا جستجو کردن در shop for برای خریدن چیزی گشتن یا جستجو کردن "Shop at" معمولاً برای بیان زمان و محل خرید استفاده می شو ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

به عنوان فعل : - گشتن برای خرید کردن - جستجو کردن برای خرید کردن

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

حرکت پرواز ( به قصد ترک کردن )

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

گرم ماندن

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

به گروهی از نوازندگان گفته می شود که با هم و تحت هدایت یک رهبر ارکستر، قطعات موسیقی را اجرا میکنند.

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

Sing در حالت فعل به معنی آواز خواندن یا سراییدن هست. Song هم یک اسم هست و به معنی آهگ یا شعر. بنابراین : - یک آهنگی خواندن - یک شعری سراییدن - ...

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

بستگی به زمینه دارد. برخی از معانی رایج عبارتند از: - مشغول به کاری بودن: وقتی کسی می گوید “He’s at it again” یعنی او دوباره مشغول به همان کار شد ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

( قوه ) ابتکار

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کلمه “whereabouts” به دو صورت به کار می رود: اسم: به معنای مکانی که فرد یا چیزی در آن قرار دارد. به عنوان مثال: “His whereabouts are unknown” یعنی ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تفاوت "reception" با "receptionist" : Reception مکان پذیرش. . . Receptionist متصدی پذیرش. . .

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

این معنی هم میتونیم براش در نظر بگیریم: - نحوهٔ

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Persuade متقاعد کردن ( کسی بر تاکید یا تشویق برای انجام فعالیت یا عملی ) Convince متقاعد یا مجاب کردن ( کسی بر تغییر یا تصدیق نظر یا عقیده ای )

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

روحیهٔ خوب You are in a good mood today تو امروز روحیه خوبی داری.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

"The phrase "break a leg" means ( good luck or best wishes ) It is used affectionately or humorously to encourage performers, especially before a ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شل شدن. . . پاره شدن. . . آزاد شدن. . . مترادف : Get صفت Get loose

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

این عبارت به این معنی است که پیش بینی می شود که چیزی در آینده به طور کاملاً واضح و قابل پیش بینی خواهد بود و این موضوع تنها به زمان احتیاج دارد تا رخ ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

متفاوت بودن با

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

( طبق کتاب Oxford word skills ) یه کلمه رایج هست به معنی : Not very - نسبتا زیاد - نه خیلی زیاد دیگر معانی طبق دیکشنری لاگمن : especially Ame ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

هوس کردن به میل ( تمایل ) شدیدی داشتن به

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تاثیر گذاشتن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در رقابت بودن برای

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

علیهِ یکدیگر

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مشخص شدن become clear

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

عیادت کردن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

۱ ) be up to = busy with / occupied with ۲ ) up to= dependent on ۳ ) up to = until ۴ ) up to=able to do 1 ) مشغول بودن به ۲ ) بستگی داشتن به 3 ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چه خبر، چیکار می کنی؟

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

محکوم شدن به. . . ( جرمی )

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

پر کاربردترین معانی این لغت : ۱ ) سرگرم کننده یا مشغول کننده ۲ ) جالب ( موضوع ) ۳ ) خوشمزه یا دلچسب ( غذا ) ۴ ) جذاب ( چهره )

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

این اصطلاح با توجه به ساختار جمله معانی مختلف داره، مهمترین معانی و کاربردهای اصلی این اصطلاح عبارتند از: ۱ ) تمرکز بر روی چیزی ( متمرکز بودن ) He' ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

حرکتی ( اشاره ای ) را انجام دادن مثل انجام دادن حرکتی ( اشاره ای ) زشت با انگشت He made an obscene gesture with his finger

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یک موردی از. . .

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

من همیشه دلم می خواست که. . . این خواسته از گذشته بوده و در زمان حال ادامه دارد. پس یک خواسته قلبی بوده که از گذشته همچنان وجود دارد.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

هفته آینده In a ten days ده روز دیگه

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نامزد بودن با. . . She is engaged to Peter او نامزد پیتر است.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ناشی از به دلیلِ به علتِ به خاطرِ

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تحت تاثیر قرار گرفتن توسط. . .

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دقت مناسب

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تاثیر چشمگیر اثر چشمگیر