پیشنهادهای Siamack Alinia (٥٠٩)
- عبارت رایج - اصطلاح رایج
- تاکیدی کردن چیزی - برجسته کردن چیزی
- تاکیدی کردن - برجسته کردن
در دستور زبان انگلیسی یعنی "پرسش ضمیمه" هست. ✅ ( tag ) جملات کوتاهی هستند که به انتهای جمله اصلی اضافه می شوند تا تاکید یا تأیید بیشتری ایجاد کنن.
- تاکیدی بر - برای تاکیدی بر
- جایزه بزرگ لاتاری ✅ این اصطلاح به بزرگ ترین جایزه ای اشاره می کنه که در یک قرعه کشی یا لاتاری به برنده تعلق می گیره. معمولاً منظورشون پول زیادیه ک ...
طیِ یک دست دادن
برنامه روزانه بدون استراحت
شادی بخشیدن به کسی. . . Their children give them so much joy فرزندانشان به آنها شادی زیادی می بخشند. ( می دهند )
- به پشت دراز کشیدن - به پشت خوابیدن The baby was lying on its back نوزاد روی پشتش قرار داشت. نوزاد به پشتش دراز کشیده بود.
یک اصطلاح محاوره ای و رایج به معنی "فرصت داشتن" یا "داشتن یک فرصت کاری" هست. این عبارت خیلی رایجه و به راحتی در مکالمات روزمره قابل استفاده هست. مث ...
- جلو در خونه - پله وروردی خونه ✅ به این مفهوم که مثلاً اگه ما رو جلو در خونت دیدی غافلگیر نشو. یا مثلاً: - He left a package on the doorstep ...
- بی صبرانه یا مشتاقانه منتظر چیزی یا کسی بودن ✅ بعد از حرف اضافه to فعل به صورت استمراری ظاهر میشه. ⁰ ( To be looking forward to verb ( ing - ...
- لحظات خوبی رو برای کسی رقم زدن - به کسی خوش گذراندن
معنی های محاوره ای و روانتر که خودمون خیلی استفاده میکنیم : - اگه بشه - امیدوارم که
- جاذبه های بومی یا محلی - فضای بومی یا محلی - شرایط بومی یا محلی - وضعیت بومی یا محلی ✅ هر گونه فعالیت، رویداد و فرهنگ محلی و بومی مثل: گروه ها ...
- بار و بنه، اسباب سفر . . . غیر قابل شمارش ✅ به کلیه وسایلی که در یک سفر به همراه داریم گفته میشه. شامل لباس ها، لوازم بهداشتی، مدارک، تجهیزات الک ...
✅ در فرم فعل: - خوش گذرانی کردن - مهمونی برگزار کردن - جشن گرفتن - تفریح کردن
اگر در وسط جمله بیاید: - شبیهِ آنچه که - به مانند اونچه که
- رسیدن I just got in last night من تازه دیشب رسیدم.
دوست نداشتن 👈 verb بد آمدن 👈 verb تنفر 👈 noun I dislike being the center of attention - من بدم می آید که مرکز توجه باشم. - من دوست ندارم که ...
- تنفر داشتن I have a strong dislike of hospitals من تنفر شدیدی نسبت به بیمارستان ها دارم.
دوستان این واژه در معنی - تنفر یک اسم ( noun ) هست. آقای علی حیدر به درستی لغت رو معنی کردن. I have a strong dislike of hospitals من تنفر شدیدی ...
تنفر شدید
اگر این اصطلاح در وسط جمله بیاید : طبق مبحث گرامر کتاب Basic grammarine use Unit 47 که آیا. . . یا نه که آیا. . . یا خیر They are doing experim ...
"into” برای حرکت به داخلِ/ به سمت ِ / درون ِ👈 فضایی یا موقعیتی یا مکانی و “onto” برای حرکت به رویِ / به سمتِ 👈 سطحی یا وضعیتی
حواله بانکی Payment must be made by bank draft پرداخت باید با حوالی بانکی انجام شود.
از طرف خودم از جانب خودم از طرف من
به این معنیه که. . .
1. در شرایط سخت قرار گرفتن: The company has its back against the wall and if the employees do not help out now, it will be bankrupt soon. شرکت در ...
- چکی به مبلغ - یک چک به مبلغ
نزدیکِ پایان
در معنی "با مهربانی" با kindly مترادف هست. "Nicely" و "Kindly" گاهی اوقات در زمینه انجام کاری با مهربانی یا ادب مترادف هستند. - Could you pleas ...
Something wrong مترادف problem هست اما : Something wrong فرم غیر رسمی هست که در محاوره بیشتر استفاده میشه.
تفاوت think about با think of 👇👇👇👇👇 Think about فکر کردن به چیزی که قبلاً هم بوده و چیز جدیدی نیست. - در مورد چیزی فکر کردن ✅ کاربرد: وقتی ...
خوشحال بودن از چیزی
رضایت داشتن از
خوشحال شدن توسط چیزی یا کسی
این اصطلاح هم پرکاربرد هست: - روزمره - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - Daily necessities نیازهای روزمره
- خسته شدن از ✅ عبارت "bored of" معمولاً غیررسمی تر و محاوره ای تر است. "Bored with" رایج تره و در هر دو زمینه رسمی و غیررسمی استفاده می شه. اگر ب ...
✅Get bored with ✅ خسته شدن از
- عنوان - عبارت
عناوین 👈 اسم جمع هست.
به اصطلاح عامیانه میشه: خونه داری کردن
- بخش های کم عمق آب در دریا
- بخش کم عمق آب در دریا ✅✅✅ Shallow end - بخش کم عمق آب در استخر
- بخش کم عمق استخر "انتهای کم عمق" بیشتر شبیه به ترجمه تحت اللفظی است و اصلا صحیح نیست، و معنی اصلیش ( بخش کم عمق استخر ) هست، که معمولاً برای مبتدی ...
فرقport با harbour در معنی "بندر" : Port: بندری بزرگ که کشتی های تجاری، مسافرتی و نظامی می توانند پهلو بگیرند و بارگیری و تخلیه کنند. Harbour: ب ...
- وقت ملاقات گرفتن - قرار ملاقات گذاشتن - رزرو وقت - وقت مشاوره گرفتن - تعیین وقت کردن
"Grocery shop" معمولاً به یک فروشگاه کوچک و محلی اشاره دارد، در حالی که "Grocery store" به یک فروشگاه بزرگ تر و معمولاً زنجیره ای مانند هایپرمارکت یا ...