تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

نگاه کردن دزدکی و سریع این کلمه با سرک کشیدن ( Nose about/around ) فرق دارد.

تاریخ
٢٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

to look around a place, often in order to find something. to search for something ( such as private or hidden information ) in usually a quiet or se ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

در اصل عملاً واقعاً تقریباً

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

چلپ چلوپ کردن سیالی در ظرفی پاشیدن آب یا سیال دیگر در جهت های مختلف تکان خوردن ول گشتن

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

به طور کامل سوزاندن سوزاندن کامل چیزی و تبدیل کل آن به خاکستر

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

Vitrification is the progressive partial fusion of a clay, or of a body, as a result of a firing process. Vitrification is a process where we physi ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

از دفتر حساب حذف کردن ( مثلاً طلب به خاطر عدم نقد شدن ) در نظر نگرفتن صرف نظر کردن و کنار گذاشتن چیزی به خاطر این که ارزش آن را نــــــدارد

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

ندیدن چیزی به خاطر حواس پرتی یا علل دیگر از نظر دور داشتن توجه نکردن بی توجهی کردن نادیده گرفتن نگاه از بالا کردن مشرف بودن

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

مخفی کردن نیت، انگیزه، عقیده یا احساسات خود تظاهر کردن پنهانکاری کردن فریبکاری کردن

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

در خصوص . . . در رابطه با . . . در مورد . . .

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

ردی از کسی پیدا کردن ( بعد از جستجوی زیاد ) پیدا کردن کسی/چیزی پس از جستجوی زیاد

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

If you say that you are blown away by something, or if it blows you away, you mean that you are very impressed by it. to surprise or please someone ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

خیلی علاقه مند بودن به چیزی واقعا دوست داشتن چیزی

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

get around to something ( slang ) : to find the time to do something. to do or deal with ( something that one has not yet done or dealt with ) Exam ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

Synonyms: kissing canoodling lovemaking foreplay fondling bussing caressing necking parking petting smooching spooning

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

Making out is a term of American origin dating back to at least 1949, and is used to refer to kissing, including extended French kissing or necking ( ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

هجوم گسترده، همزمان، و هماهنگ تعداد زیادی پهپاد، موشک و نظایر

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

A dropout is a momentary loss of signal in a communications system, usually caused by noise, propagation anomalies, or system malfunctions. Break - ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

A dropout is a momentary loss of signal in a communications system, usually caused by noise, propagation anomalies, or system malfunctions. قطع و وص ...

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

way off base = badly mistaken Wrong relying on a mistaken premise Incorrect mistaken or misinformed not aligned with reality

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

خودداری از نظر دادن در مورد کسی/چیزی پرهیز از قضاوت کردن در مورد کسی/چیزی خودداری از طرف کسی/چیزی را گرفتن حفظ کردن موضع بی طرفی

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

sit in judgement on/over someone/something یعنی: در مورد کسی/چیزی قضاوت کردن یا نظر دادن مثال: I don’t know why he thinks he can sit in judgment over ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

sit in judgement on/over something/someone یعنی: در مورد خوب/بد بودن کسی/چیزی قضاوت کردن یا نظر دادن مثال: I don’t know why he thinks he can sit in ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ملاحظات

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

iso - generator منبع انرژی که به همان اندازه که سوخت مصرف می کند، سوخت جدید در خودش تولید می کند. مانند راکتورهای هسته ای با نوترون سریع و زاینده ( ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مجموعه ای از 15 عنصر فلزی رادیواکتیو جدول تناوبی مندلیف است که با اکتینیوم ( عدد اتمی 89 ) شروع و به لورنسیوم ( عدد اتمی 103 ) ختم می گردد. غیر از ا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاری را شروع کردن، ترتیب دادن، اعلام کردن، افتتاح کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عمدتاً در مورد منابع مختلف: دست نخورده استفاده نشده برداشت نشده به کار گرفته نشده

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با کسی تعارض داشتن با کسی کل کل داشتن با کسی درگیر بودن با کسی کارد و پنیر بودن فلانی با بهمانی آبش توی یک جوب نمی رود

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تسویه بازپرداخت نقد کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

شخص متصدی مقام یا پست در یک اداره متصدی شخص دارای تصدی پست اداری شخص عهده دار پست اداری عهده دار

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

منظم منضبط نظام مند

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جایگیری سطح در بر گیرنده

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a bundle of rods with a projecting axe blade, carried by a lictor in ancient Rome as a symbol of a magistrate's power, and used as an emblem of autho ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جامعه ابتدایی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اقوام پدری خویشاوندان پدری

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به صورت قطعه قطعه جدا جدا پاره پاره

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اعقاب

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

پرنده ای حشره خوار شبیه چلچله و پرستو با بال های بلندتر از آنها بادخورک بادقپک

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Restrictions

پیشنهاد
٠

shoot oneself in the foot = be asking for trouble behave self - destructively cut your own throat dig your own grave be your own worst enemy sig ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

در نهایت قبول کردن زیر بار چیزی رفتن رضایت دادن به تن دادن به قبول کردن چیزی علی رغم امتناع اولیه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

اغماض کردن چشم پوشیدن بر/نادیده گرفتن ( چیزی یا کاری نامطلوب )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to direct all your efforts into the particular task you are involved in to try to avoid trouble or involvement in a difficult or dangerous situation ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A non - dispatchable source of electricity generates electrical energy but cannot be turned on or off in order to meet societies fluctuating electric ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوعی کاپیتولاسیون مصونیت از پیگرد قضایی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به خواسته کسی ( یا خود ) تن در دادن دل کسی ( یا خود ) را بدست اوردن به میل کسی ( یا خود ) رفتار کردن برآورده کردن خواست/میل خود یا دیگران

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باریابی شرفیابی ملاقات رسمی به حضور پذیرفتن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هیئت همراه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چمچه ملاقه هر چیز شبیه چمچه یا ملاقه برای برداشتن و جابجایی مواد مختلف

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

منتفی دانستن نامحتمل شمردن کنار گذاشتن حذف کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

unrivalled synonym: peerless unmatched unequalled unparalleled unexampled

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

تیر فلزی افقی کشتی که نقش ستون فقرات کشتی را دارد و پروانه به ته آن نصب می شود.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حمل و نقل جاده ای کالا ترابری جاده ای انتقال زمینی مواد ( نه مواد مخدر! )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرآیند تجزیه مواد شیمیایی بر اثر گرما و افزایش دما

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هر زمان یا مکانی که مناسب شخص است

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به اختیارِ به انتخابِ به تصمیمِ به صلاحدیدِ به تشخیصِ

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محصولات مصرفی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

keep it short یعنی: خلاصه اش کن!

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قوی مقتدر فوق العاده بزرگ استثنایی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به صورت ناگهانی ظاهر شدن یا اتفاق افتادن به طور غیرمترقبه پیش آمدن به طور ناگهانی پدیدار گشتن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٥

1 - از مرحله سختی گذشتن، دوره سختی را گذراندن 2 - تحقیق و بررسی کردن یک موضوع به صورت روش مند

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیر بار مسئولیت چیزی بودن غرق در کار بودن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همراه بودن با هم نظر بودن با مثال: I am lined up with you on this subject

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در ابعاد بزرگ در مقیاس بزرگ

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

عامل احیاء کننده سنگ آهن در کوره بلند ( کوره دمشی ) که معمولا آهک، هیدروژن، یا متان است.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلوخ توده کُپّه قطعه قطعه گلوله گلوله

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خاکه نرمه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

شمش آهن خام یا شمش چدن که شکننده بوده، و محصول کوره ذوب آهن است و دارای کربن ( حدود 4% ) و سیلیس و ناخالصی های بالاست و برای تولید فولاد استفاده می ش ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاری برای حمل سنگ آهن، آهک، یا کُک به بالای کوره واگن حمل متریال به کوره که روی یک خط ریل حرکت می کند

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

در وضعیتی با مشغله زیاد در حال حرکت یا مسافرت

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوعی خاک رس با قابلیت جذب بالای آب و میزان انبساط و انقباض شدید که در گندله سازی آهن به عنوان مواد افزودنی و نیز به عنوان گل حفاری استفاده می شود.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

اشتها میل

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با دوز و کلک دور زدن با لطایف الحیل سر پیچی کردن پیچاندن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

اوج گرفتن تدریجی به طور تدریجی شدت گرفتن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Omoiyari is a form of selfless compassion, putting yourself in the shoes of others, and from their perspective anticipating their needs.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به خاک افتاده از پا درآمده درمانده فرومانده به خاک ذلت نشسته ضعیف و ناتوان بیچاره شده تسلیم بی دفاع

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به طور ناگهانی به چیزی توجه دادن با اشتیاق و به سرعت از فرصت استفاده کردن به سرعت چیزی را مغتنم شمردن قاپیدن فرصت به سرعت قدر فرصت را دانستن و از آن ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

“Sashimono” is a technique for assembling furniture and other wooden items without nails, using both simple and highly complex wood joints.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تحقیر شده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

بدتر کردن با افزودن تشدید کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

ممانعت کردن جلوگیری کردن از کسی جلو زدن و راه او را بستن یا تغییر دادن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

منش طبع مرام خصلت مجموعه نگرش ها و عادت ها و رسوم یک جمعیت انسانی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به طور منقطع به طور گسسته گاه گاهی هر از گاهی غیر پیوسته

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شروع کردن اجرای سیاست جدید یا برنامه جدید استقرار دادن برقرار نمودن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

خطور کردن تاثیر گذاشتن نفوذ کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لب به لب بستن لب به لب روی هم انداختن عمران: سر دو میلگرد را لب به لب گذاشتن و به هم بستن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

صرف کلمه ( گرامر ) پایانه کلمه اضافه نمودن پسوند به انتهای کلمه یا تغییر پایانه کلمه برای تعیین حالت گرامری آن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به اختیار خود به صلاحدید خود به تشخیص خود

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

it dawned on me. دو ازاری ام افتاد، گرفتم، فهمیدم، متوجه شدم، دریافتم،

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

کاروان دسته/ گروه در حال حرکت

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سنگ شکن چرخشی سنگ شکن دوار سنگ شکن ژیراتوری

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جدا کردن فلز از سنگ کانی توسط آبگونه ها به ویژه اسید

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پذیرفتن قبول کردن فهمیدن به باور . . . رسیدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در علوم سیاسی: انشعاب شاخه

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترکاندن/ترکیدن منفجر کردن/شدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تفنگدار نیروی دریایی ایالات متحده نیروی ویژه نیروی دریایی ایالات متحده تکاور نیروی دریایی ایالات متحده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کمیته اجرایی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مناطق مسکونی حاشیه شهر

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جنگ طلبی ( در مقابل pacifism و pacificism )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مار - اژدهای بالدار افسانه ای نماد کازان، پایتخت تاتارستان

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خانه ویلایی بزرگ عمارت اربابی عمارت خانه اربابی با باغ اطراف آن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

کنار آمدن با ساختن با تحمل کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلگرام ( لطفاً این معنی جایگزین ارسالی قبلی شود )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تلگراف خبر گزارش

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

entrysm = entrism نفوذ دادن اعضاییک گروه به داخل یک حزب به منظور به دست گرفتن رهبری آن یا اثرگذاری در تعیین اهداف و برنامه ها

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

توان و اراده ناشی از تلاش اولیه نیروی حرکت عزم حرکت نیروی فزاینده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

مکتبی از فلسفه یونان قدیم ( Cynicism ) که بر مبنای عقاید زیر استوار است: - زیستن بر روال طبیعت و بی نیازی - ضرورت تقوا و فضیلت برای رسیدن به خوشبخت ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

در خطر از دست دادن در معرض خطر

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بسته شده به طناب یا سیم بند شده بند دار دارای حرکت محدود و مقید شده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شل کردن سست کردن ریلکس کردن دچار رخوت کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

در روانشناسی و هیپنوتیزم: بازخوانی کامل یک تجربه قبلی با انجام حرکت خاصی ( عمل یا سخن یا اشاره و نظایر ) فراخوانی عمل شرطی شده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

داغ گذاشتن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

حرکت دادن سریع و ناگهانی در جهت بالا و پایین یا جلو وعقب تکان دادن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لغو کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

سرنگون کردن/شدن باعث سرنگونی شدن باعث فروپاشی شدن فرو ریختن کله پا کردن/شدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح آلمانی به معنی سبک معماری و دکوراسیون داخلی آلمان از 1915 تا 1948 که بر اساس قابلیت استفاده، استحکام، و راحتی بود.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرزمین های محصور ( توسط کشورها یا ایالات دیگر )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آرامش خاطر آسودگی خاطر حالت صلح و آرامش سکوت

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

تشکیل دادن به شکل خاصی درآوردن شکل دادن تدوین کردن تنظیم کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

خشکاندن خشکیدن به تدریج محو کردن/شدن آرام آرام ناپدید کردن/شدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

آغاز کردن به راه انداختن برپا کردن افتتاح کردن باز کردن گشودن مطرح ساختن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انسان یا جانوری که شکمش خالی شده است شکم خالی شده محرومیت کشیده محروم

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

کارگران و کارمندان حقوق بگیر

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

علم زبان شناسی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

بحران اقتصادی رکود اقتصادی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشبینی کردن فکر چیزی را از قبل کردن تصور چیزی را کردن در نظر داشتن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

رفع مسئولیت کردن ترک کردن دست کشیدن از

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به هر طریقی که شده به هر نحوی که شده از هر راهی که شده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

طبقه اجتماعی شامل بازرگانان و سرمایه داران صاحبان صنعت و تجارت صاحبان موسسات تجاری و صنعتی ( در مقابل زمین داران یا فئودال ها )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مژده نوید بشارت

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

استقبال کردن خوشآمد گفتن شادباش گفتن گرامی داشتن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به صورت سوال بدون توقع پاسخ یا بدون نیاز به پاسخ به صورت بدیعی به صورت بلاغتی به صورت سوالی که در اصل خبری است

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

استوار و آماده ( برای شروع کاری ) از خود مطمئن دارای اعتماد به نفس دارای تعادل

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

منگنه یا گیره برای فشردن و نگه داشتن دو قطعه تخته منگنه چوب گیره چوب بست چوب

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

احساس سنگینی کردن به سمت پایین فشار دادن یا کشیدن افتادن به سمت پایین

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ساختن اسم از فعل، صفت، قید، یا ترکیبی از کلمات انتزاعی به شکل اسم درآوردن اسم سازی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

معنی ضمنی معنی تلویحی دلالت ( داشتن ) فحوای کلام

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

تکرار رئوس مطالب جمع بندی مطالب خلاصه اهم مطالب

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

[رنج، درد، بلا] به سرِ خود یا کسی دیگر آوردن [رنج، درد، بلا] متوجه خود یا دیگری ساختن تحمیل کردن وارد ساختن اعمال کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تهیه خلاصه ای از اهم موارد گرفتن ایده یا معنی اصلی از مجموعه ای از اندیشه ها، اطلاعات، یا تجربیات خلاصه گیری کردن تخلیص

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تقدیس تطهیر

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ادمین محترم! لطفاً معنی درج شده مرا وارد نکنید.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرانتز باز و بسته علامت ( )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

وارد شدن به جایی با حیله و فریب رسیدن به چیزی یا جایی با دوز و کلک چپاندن ( معمولاً با into )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

علایق احساسات تمایلات

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روابط تغییرات صوتی صدا در سخن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرمان دستور تحمیلی بخشنامه آمرانه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سیاست کج دار و مریز مماشات باج دهی کوتاه آمدن در برابر حریف و امتیاز دادن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

تجمیع انباشتن گردآوری جمع

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ژنرال ارتشبد بالاترین درجه افسران در ساختار سازمانی ارتش ( سپهبد یا Lieutenant General فرمانده یک لشکر بوده و پایین تر از ارتشبد است )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لشکر که شامل 2 تا 5 تیپ ( division ) بوده و تحت فرماندهی یک سپهبد ( lieutenant general ) است. چند لشکر یک سپاه را تشکیل می دهند که تحت فرماندهی یک ژ ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٨

در کوهنوردی و طبیعت گردی: مسیر پاکوب

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غلاتی که فرآوری و تصفیه نشده است، غلاتی که دارای همه 3 جزء تشکیل دهنده آن ( endosperm, germ, bran ) باشد، غلاتی که هیچ کدام از اجزای تشکیل دهنده دا ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

چنگک مکانیکی، قلاب، چنگاله

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

لایه میانی کره زمین ( بین پوسته و هسته )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سنگ متامورفیک: یکی از 3 گونه سنگ طبیعی که از سنگ های رسوبی، آذرین، یا متافورمیک اولیه بر اثر فشار و دمای بالا ایجاد می شود. سنگ تغییر شکل یافته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Biochar is the lightweight black residue, consisting of carbon and ashes, remaining after the pyrolysis of biomass, and is a form of charcoal. Bioch ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مبارزه طلبی، به چالش کشیدن، مقابله، عرض اندام.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دنبال کردن تعقیب کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ضربه برخورد تصادم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تعادل خونسردی آرامش متانت کرامت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

act deferential = the act of showing respect or submission to someone in a position of power or authority. People who are deferential may avoid disa ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خوردن چیزی به یک سطح و دور شدن یا منعکس شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عینک آفتابی عینک دودی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to stop treating ( someone ) in a strict or harsh way. to do them a favor or excuse them from a punishment or an onerous task to stop criticizing or ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسی را با چرب زبانی متقاعد به کاری کردن کسی را با زبان بازی راضی به کاری کردن فریفتن خر کردن کسی با زبان بازی و چاپلوسی کسی را با چرب زبانی به راه آو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مغلوب شده مسخر شده متحیر شده وامانده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

بریدن حرف کسی قطع کردن حرف کسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خطوط افقی که وظایف و مسئولیت ها را در چارت و دیاگرام گردش فعالیت ها به بخش های مختلف تقسیم می کنند. ( مدیریت پروژه - Kanban )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

to pitch something to someone = to try to persuade someone to do something She pitched her idea to me over a business lunch.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

vulgar, slang, mainly US. a woman's breasts.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنی مستقیم: هیزم به آتش رساندن، تامین سوخت، سوخت رسانی معنی ضمنی: تامین کردن، تغذیه کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کلافه شدن بی حوصله شدن آزرده شدن بی قرار شدن عصبانی شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

بروز ندادن احساسات مثبت یا منفی عدم ابراز هیجانات ( مثبت یا منفی ) خونسردی عاطفی خنثی بودن از نظر احساسی و هیجانی احساساتی نبودن بی تفاوت بودن نسبت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پذیرش شکست اعتراف به شکست تسلیم شدن به شکست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خود تحقیری خود را کم ارزش دیدن یا تصور کردن خود را کوچک شمردن خود را دست کم گرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به طور واکنشی خود به خودی به صورت خودکار غیرارادی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در عین حال

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دارای ذهن خشک و بسته دارای ذهن ساده و خطی دارای ذهن جزئی نگر دارای ذهنی غیرخلاق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مزورانه ریاکارانه بدون صراحت غیرمنصفانه غیرصادقانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Sinoing = giving too much attention and affection ( whether through gifts, compliments, or acts of service ) as a way of seeking validation from some ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

استدلال قیاسی استدلال استنتاجی روش منطقی رسیدن از ایده های کلی به نتایج خاص رسیدن از کل به جزء

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

opposite to feminism

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Chick crack is slang for communication techniques or conversational topics which provoke emotional responses.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مشک کره گیری اسباب گردنده برای گرفتن کره از شیر بالا و پایین شدن شیر در مشک کره گیری تلاطم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تعویض

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرداخت کننده قبض ( برق، تلفن، آب و نظایر )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

consent application means an application filed with Board by an individual ( or by an insured credit union on behalf of an individual

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آبجوی باز ( در مقابل بطری آبجو ) آبجویی که از بشکه ریخته می شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

a portion of meat, usually served grilled or fried and often covered in breadcrumbs. "a pork cutlet" :British a lamb or veal chop from just behind ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

very foolish or stupid

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

busy doing something else

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

lie in ruins = to be extremely badly damaged so that most of it has fallen down

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Other synonyms for surmountable: conquerable, superable, vincible, stoppable, beatable, achievable, attainable, winnable, manageable

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

the time between the receipt of and the fulfillment or completion of an order, document, or the like. مدت زمان از دریافت یک سفارش تا تکمیل آن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

bagel vs donut: Donuts contain a lot more sugar and fat than bagels, and bagels contain more protein and sometimes more fiber than donuts. Donuts ar ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

to consider doing something, but not seriously, or to be interested in something for a short time سرسری گرفتن به بازی گرفتن ( یک موضوع جدی ) جدی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

psychologically ) manipulator = gaslighter ) = کنترل گر Gaslighting is a form of psychological manipulation in which the abuser attempts to sow self ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

to catch up with someone = begin to have a damaging effect on someone گریبان کسی را گرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to bench = to remove from or prevent from playing in a sports contest نیمکت نشین کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آرام متین با اعتماد به نفس با خیال راحت خونسرد منسجم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

مدل الگو نقشه الگو طرح الگو

پیشنهاد
٠

have a good/excellent command/mastery/proficiency of something

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Pollute Contaminate Poison Infect

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شبیه . . . بودن مانند . . . دیده شدن کسی یا چیزی را نمایاندن یاد . . . انداختن ( فعل متعدی است )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بریدن، تراشیدن، قلم زدن شکل دادن به چیزی از چوب یا فلز با برش دادن و قلم زدن و نظایر مثال: Eisenhower is a surname derived from the German word Eisen ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شپش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بلافاصله فوراً آناً همان لحظه اول معمولاً به صورت "right off the bat"

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Some synonyms for "thought provoking": intriguing inspiring interesting fascinating

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Relaxed and confident in one's manner of presenting oneself and interacting with others; conveying the impression that one has a clear, satisfying u ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

زیر و رو کردن چرخاندن برگرداندن معکوس کردن مثال: New leaders need to flip their focus. Instead of looking at others, they must realize that others no ...