تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انسان یا جانوری که شکمش خالی شده است شکم خالی شده محرومیت کشیده محروم

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کارگران و کارمندان حقوق بگیر

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

علم زبان شناسی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بحران اقتصادی رکود اقتصادی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشبینی کردن فکر چیزی را از قبل کردن تصور چیزی را کردن در نظر داشتن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

رفع مسئولیت کردن ترک کردن دست کشیدن از

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به هر طریقی که شده به هر نحوی که شده از هر راهی که شده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طبقه اجتماعی شامل بازرگانان و سرمایه داران صاحبان صنعت و تجارت صاحبان موسسات تجاری و صنعتی ( در مقابل زمین داران یا فئودال ها )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مژده نوید بشارت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٣

استقبال کردن خوشآمد گفتن شادباش گفتن گرامی داشتن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به صورت سوال بدون توقع پاسخ یا بدون نیاز به پاسخ به صورت بدیعی به صورت بلاغتی به صورت سوالی که در اصل خبری است

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

استوار و آماده ( برای شروع کاری ) از خود مطمئن دارای اعتماد به نفس دارای تعادل

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

منگنه یا گیره برای فشردن و نگه داشتن دو قطعه تخته منگنه چوب گیره چوب بست چوب

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

احساس سنگینی کردن به سمت پایین فشار دادن یا کشیدن افتادن به سمت پایین

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ساختن اسم از فعل، صفت، قید، یا ترکیبی از کلمات انتزاعی به شکل اسم درآوردن اسم سازی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

معنی ضمنی معنی تلویحی دلالت ( داشتن ) فحوای کلام

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تکرار رئوس مطالب جمع بندی مطالب خلاصه اهم مطالب

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

[رنج، درد، بلا] به سرِ خود یا کسی دیگر آوردن [رنج، درد، بلا] متوجه خود یا دیگری ساختن تحمیل کردن وارد ساختن اعمال کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تهیه خلاصه ای از اهم موارد گرفتن ایده یا معنی اصلی از مجموعه ای از اندیشه ها، اطلاعات، یا تجربیات خلاصه گیری کردن تخلیص

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تقدیس تطهیر

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ادمین محترم! لطفاً معنی درج شده مرا وارد نکنید.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرانتز باز و بسته علامت ( )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

وارد شدن به جایی با حیله و فریب رسیدن به چیزی یا جایی با دوز و کلک چپاندن ( معمولاً با into )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

علایق احساسات تمایلات

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روابط تغییرات صوتی صدا در سخن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرمان دستور تحمیلی بخشنامه آمرانه

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سیاست کج دار و مریز مماشات باج دهی کوتاه آمدن در برابر حریف و امتیاز دادن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تجمیع انباشتن گردآوری جمع

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ژنرال ارتشبد بالاترین درجه افسران در ساختار سازمانی ارتش ( سپهبد یا Lieutenant General فرمانده یک لشکر بوده و پایین تر از ارتشبد است )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لشکر که شامل 2 تا 5 تیپ ( division ) بوده و تحت فرماندهی یک سپهبد ( lieutenant general ) است. چند لشکر یک سپاه را تشکیل می دهند که تحت فرماندهی یک ژ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٦

در کوهنوردی و طبیعت گردی: مسیر پاکوب

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غلاتی که فرآوری و تصفیه نشده است، غلاتی که دارای همه 3 جزء تشکیل دهنده آن ( endosperm, germ, bran ) باشد، غلاتی که هیچ کدام از اجزای تشکیل دهنده دا ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

چنگک مکانیکی، قلاب، چنگاله

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

لایه میانی کره زمین ( بین پوسته و هسته )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سنگ متامورفیک: یکی از 3 گونه سنگ طبیعی که از سنگ های رسوبی، آذرین، یا متافورمیک اولیه بر اثر فشار و دمای بالا ایجاد می شود. سنگ تغییر شکل یافته

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Biochar is the lightweight black residue, consisting of carbon and ashes, remaining after the pyrolysis of biomass, and is a form of charcoal. Bioch ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مبارزه طلبی، به چالش کشیدن، مقابله، عرض اندام.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دنبال کردن تعقیب کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ضربه برخورد تصادم

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تعادل خونسردی آرامش متانت کرامت

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

act deferential = the act of showing respect or submission to someone in a position of power or authority. People who are deferential may avoid disa ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

خوردن چیزی به یک سطح و دور شدن یا منعکس شدن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عینک آفتابی عینک دودی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to stop treating ( someone ) in a strict or harsh way. to do them a favor or excuse them from a punishment or an onerous task to stop criticizing or ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کسی را با چرب زبانی متقاعد به کاری کردن کسی را با زبان بازی راضی به کاری کردن فریفتن خر کردن کسی با زبان بازی و چاپلوسی کسی را با چرب زبانی به راه آو ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مغلوب شده مسخر شده متحیر شده وامانده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بریدن حرف کسی قطع کردن حرف کسی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خطوط افقی که وظایف و مسئولیت ها را در چارت و دیاگرام گردش فعالیت ها به بخش های مختلف تقسیم می کنند. ( مدیریت پروژه - Kanban )

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

to pitch something to someone = to try to persuade someone to do something She pitched her idea to me over a business lunch.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

vulgar, slang, mainly US. a woman's breasts.