پیشنهادهای Adel Chaichian (١٤٠)
انسان یا جانوری که شکمش خالی شده است شکم خالی شده محرومیت کشیده محروم
کارگران و کارمندان حقوق بگیر
علم زبان شناسی
بحران اقتصادی رکود اقتصادی
پیشبینی کردن فکر چیزی را از قبل کردن تصور چیزی را کردن در نظر داشتن
رفع مسئولیت کردن ترک کردن دست کشیدن از
به هر طریقی که شده به هر نحوی که شده از هر راهی که شده
طبقه اجتماعی شامل بازرگانان و سرمایه داران صاحبان صنعت و تجارت صاحبان موسسات تجاری و صنعتی ( در مقابل زمین داران یا فئودال ها )
مژده نوید بشارت
استقبال کردن خوشآمد گفتن شادباش گفتن گرامی داشتن
به صورت سوال بدون توقع پاسخ یا بدون نیاز به پاسخ به صورت بدیعی به صورت بلاغتی به صورت سوالی که در اصل خبری است
استوار و آماده ( برای شروع کاری ) از خود مطمئن دارای اعتماد به نفس دارای تعادل
منگنه یا گیره برای فشردن و نگه داشتن دو قطعه تخته منگنه چوب گیره چوب بست چوب
احساس سنگینی کردن به سمت پایین فشار دادن یا کشیدن افتادن به سمت پایین
ساختن اسم از فعل، صفت، قید، یا ترکیبی از کلمات انتزاعی به شکل اسم درآوردن اسم سازی
معنی ضمنی معنی تلویحی دلالت ( داشتن ) فحوای کلام
تکرار رئوس مطالب جمع بندی مطالب خلاصه اهم مطالب
[رنج، درد، بلا] به سرِ خود یا کسی دیگر آوردن [رنج، درد، بلا] متوجه خود یا دیگری ساختن تحمیل کردن وارد ساختن اعمال کردن
تهیه خلاصه ای از اهم موارد گرفتن ایده یا معنی اصلی از مجموعه ای از اندیشه ها، اطلاعات، یا تجربیات خلاصه گیری کردن تخلیص
تقدیس تطهیر
ادمین محترم! لطفاً معنی درج شده مرا وارد نکنید.
پرانتز باز و بسته علامت ( )
وارد شدن به جایی با حیله و فریب رسیدن به چیزی یا جایی با دوز و کلک چپاندن ( معمولاً با into )
علایق احساسات تمایلات
روابط تغییرات صوتی صدا در سخن
فرمان دستور تحمیلی بخشنامه آمرانه
سیاست کج دار و مریز مماشات باج دهی کوتاه آمدن در برابر حریف و امتیاز دادن
تجمیع انباشتن گردآوری جمع
ژنرال ارتشبد بالاترین درجه افسران در ساختار سازمانی ارتش ( سپهبد یا Lieutenant General فرمانده یک لشکر بوده و پایین تر از ارتشبد است )
لشکر که شامل 2 تا 5 تیپ ( division ) بوده و تحت فرماندهی یک سپهبد ( lieutenant general ) است. چند لشکر یک سپاه را تشکیل می دهند که تحت فرماندهی یک ژ ...
در کوهنوردی و طبیعت گردی: مسیر پاکوب
غلاتی که فرآوری و تصفیه نشده است، غلاتی که دارای همه 3 جزء تشکیل دهنده آن ( endosperm, germ, bran ) باشد، غلاتی که هیچ کدام از اجزای تشکیل دهنده دا ...
چنگک مکانیکی، قلاب، چنگاله
لایه میانی کره زمین ( بین پوسته و هسته )
سنگ متامورفیک: یکی از 3 گونه سنگ طبیعی که از سنگ های رسوبی، آذرین، یا متافورمیک اولیه بر اثر فشار و دمای بالا ایجاد می شود. سنگ تغییر شکل یافته
Biochar is the lightweight black residue, consisting of carbon and ashes, remaining after the pyrolysis of biomass, and is a form of charcoal. Bioch ...
مبارزه طلبی، به چالش کشیدن، مقابله، عرض اندام.
دنبال کردن تعقیب کردن
ضربه برخورد تصادم
تعادل خونسردی آرامش متانت کرامت
act deferential = the act of showing respect or submission to someone in a position of power or authority. People who are deferential may avoid disa ...
خوردن چیزی به یک سطح و دور شدن یا منعکس شدن
عینک آفتابی عینک دودی
to stop treating ( someone ) in a strict or harsh way. to do them a favor or excuse them from a punishment or an onerous task to stop criticizing or ...
کسی را با چرب زبانی متقاعد به کاری کردن کسی را با زبان بازی راضی به کاری کردن فریفتن خر کردن کسی با زبان بازی و چاپلوسی کسی را با چرب زبانی به راه آو ...
مغلوب شده مسخر شده متحیر شده وامانده
بریدن حرف کسی قطع کردن حرف کسی
خطوط افقی که وظایف و مسئولیت ها را در چارت و دیاگرام گردش فعالیت ها به بخش های مختلف تقسیم می کنند. ( مدیریت پروژه - Kanban )
to pitch something to someone = to try to persuade someone to do something She pitched her idea to me over a business lunch.
vulgar, slang, mainly US. a woman's breasts.