پیشنهادهای Adel Chaichian (٦٠)
مدل الگو نقشه الگو طرح الگو
have a good/excellent command/mastery/proficiency of something
Pollute Contaminate Poison Infect
شبیه . . . بودن مانند . . . دیده شدن کسی یا چیزی را نمایاندن یاد . . . انداختن ( فعل متعدی است )
بریدن، تراشیدن، قلم زدن شکل دادن به چیزی از چوب یا فلز با برش دادن و قلم زدن و نظایر مثال: Eisenhower is a surname derived from the German word Eisen ...
شپش
بلافاصله فوراً آناً همان لحظه اول معمولاً به صورت "right off the bat"
Some synonyms for "thought provoking": intriguing inspiring interesting fascinating
Relaxed and confident in one's manner of presenting oneself and interacting with others; conveying the impression that one has a clear, satisfying u ...
زیر و رو کردن چرخاندن برگرداندن معکوس کردن مثال: New leaders need to flip their focus. Instead of looking at others, they must realize that others no ...