پیشنهادهای Adel Chaichian (٢٣١)
بی تفاوت/بی خیال شدن نسبت به کسی که قبلاً با او رابطه عاطفی/عاشقانه داشت.
to complain to someone again and again about their behavior or to ask them to do something. غر زدن یا نالیدن به رفتار کسی گیر دادن به کسی برای انجام ...
Cross out Strike out Rule out Delete Eliminate Erase Exclude
بدتر کردن تشدید کردن تحریک کردن شعله ور تر کردن هیزم به آتش افزودن
نوعی انگور مدیترانه ای با رنگ سیاه، آبی، و بنفش که از آن برای تهیه شراب استفاده می کنند. انگور شراب
چوب پنبه/توپی/درپوش برای گذاشتن سر بطری و بستن آن
کشیدن یا جدا کردن شراب/آبجو از تفاله و ته نشین آن
Be not that adjective یعنی: آن قدر ها هم/خیلی هم . . . نیست. مثال: "It isn't that big a deal" یعنی: خیلی هم معامله بزرگی نیست.
be accounted for = توضیح داده شدن با توجیه شدن با پاسخ داده شدن با
موافق بودن/موافقت کردن با چیزی تایید کردن چیزی
جرم گرفتن/رسوب گذاشتن سطح چیزی
مستقر کردن به کار گرفتن به راه انداختن قرار دادن گستردن ( گسترش دادن ) چیدن آرایش ( هندسی ) دادن جا دادن سازماندهی کردن
The term "Dunkelflaute" ( Eng. : dark doldrum ) describes the simultaneous occurrence of darkness and a lull in wind activity. It is a combination of ...
If you are intrigued by something, especially something strange, it interests you and you want to know more about it. They are intrigued by her stor ...
the ability to inspire confidence in others, whether it's your team, your peers, or other stakeholders. the combination of personality and character ...
مثال واقعی مورد واقعی مثال زنده
مورد مناسب و مرتبط مثال مناسب و بجا نمونه بارز
واقعیت های محرز اطلاعات معتبر
چیزی را به عنوان سلاح استفاده کردن Russia has repeatedly attempted to blackmail us by weaponizing its energy supplies.
نگاه کردن دزدکی و سریع این کلمه با سرک کشیدن ( Nose about/around ) فرق دارد.
to look around a place, often in order to find something. to search for something ( such as private or hidden information ) in usually a quiet or se ...
در اصل عملاً واقعاً تقریباً
چلپ چلوپ کردن سیالی در ظرفی پاشیدن آب یا سیال دیگر در جهت های مختلف تکان خوردن ول گشتن
به طور کامل سوزاندن سوزاندن کامل چیزی و تبدیل کل آن به خاکستر
Vitrification is the progressive partial fusion of a clay, or of a body, as a result of a firing process. Vitrification is a process where we physi ...
از دفتر حساب حذف کردن ( مثلاً طلب به خاطر عدم نقد شدن ) در نظر نگرفتن صرف نظر کردن و کنار گذاشتن چیزی به خاطر این که ارزش آن را نــــــدارد
ندیدن چیزی به خاطر حواس پرتی یا علل دیگر از نظر دور داشتن توجه نکردن بی توجهی کردن نادیده گرفتن نگاه از بالا کردن مشرف بودن
مخفی کردن نیت، انگیزه، عقیده یا احساسات خود تظاهر کردن پنهانکاری کردن فریبکاری کردن
در خصوص . . . در رابطه با . . . در مورد . . .
ردی از کسی پیدا کردن ( بعد از جستجوی زیاد ) پیدا کردن کسی/چیزی پس از جستجوی زیاد
If you say that you are blown away by something, or if it blows you away, you mean that you are very impressed by it. to surprise or please someone ...
خیلی علاقه مند بودن به چیزی واقعا دوست داشتن چیزی
get around to something ( slang ) : to find the time to do something. to do or deal with ( something that one has not yet done or dealt with ) Exam ...
Synonyms: kissing canoodling lovemaking foreplay fondling bussing caressing necking parking petting smooching spooning
Making out is a term of American origin dating back to at least 1949, and is used to refer to kissing, including extended French kissing or necking ( ...
هجوم گسترده، همزمان، و هماهنگ تعداد زیادی پهپاد، موشک و نظایر
A dropout is a momentary loss of signal in a communications system, usually caused by noise, propagation anomalies, or system malfunctions. Break - ...
A dropout is a momentary loss of signal in a communications system, usually caused by noise, propagation anomalies, or system malfunctions. قطع و وص ...
way off base = badly mistaken Wrong relying on a mistaken premise Incorrect mistaken or misinformed not aligned with reality
خودداری از نظر دادن در مورد کسی/چیزی پرهیز از قضاوت کردن در مورد کسی/چیزی خودداری از طرف کسی/چیزی را گرفتن حفظ کردن موضع بی طرفی
sit in judgement on/over someone/something یعنی: در مورد کسی/چیزی قضاوت کردن یا نظر دادن مثال: I don’t know why he thinks he can sit in judgment over ...
sit in judgement on/over something/someone یعنی: در مورد خوب/بد بودن کسی/چیزی قضاوت کردن یا نظر دادن مثال: I don’t know why he thinks he can sit in ...
ملاحظات
iso - generator منبع انرژی که به همان اندازه که سوخت مصرف می کند، سوخت جدید در خودش تولید می کند. مانند راکتورهای هسته ای با نوترون سریع و زاینده ( ...
مجموعه ای از 15 عنصر فلزی رادیواکتیو جدول تناوبی مندلیف است که با اکتینیوم ( عدد اتمی 89 ) شروع و به لورنسیوم ( عدد اتمی 103 ) ختم می گردد. غیر از ا ...
کاری را شروع کردن، ترتیب دادن، اعلام کردن، افتتاح کردن
عمدتاً در مورد منابع مختلف: دست نخورده استفاده نشده برداشت نشده به کار گرفته نشده
با کسی تعارض داشتن با کسی کل کل داشتن با کسی درگیر بودن با کسی کارد و پنیر بودن فلانی با بهمانی آبش توی یک جوب نمی رود
تسویه بازپرداخت نقد کردن
شخص متصدی مقام یا پست در یک اداره متصدی شخص دارای تصدی پست اداری شخص عهده دار پست اداری عهده دار