تاریخ
٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

شیوع پیدا کردن ( روزنامه انگلیسی ) Flu outbreak hits southern Eurppe آنفولانزا شمال اروپا شیوع پیدا می کند.

تاریخ
٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

سیل آمدن

تاریخ
٢ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

زلزله آمدن زلزله رخ دادن زلزله لرزاندن

تاریخ
٢٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

تاریخ باستان

تاریخ
٢٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

به احتمال خیلی کم به احتمال خیلی ضعیف

تاریخ
٢٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

خیلی تعریف شده بسیار توصیه شده

تاریخ
٢٣ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

بسیار سود آور بسیار پر منفعت بسیار مفید

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

بسیار با هوش

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

بسیار احساساتی به شدت احساساتی

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

به شدت انتقادی بسیار انتقادی

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

به شدت رقابتی

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

اندکی تردید کمی تردید

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

میراث موسیقیایی میراث موسیقی

پیشنهاد
٠

اوج دوران حرفه ای خود اوج دوران کاری خود

پیشنهاد
٠

اوج دوران حرفه ای خود اوج دوران کاری خود

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

اشاره ی آشکار

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

اشاره های آشکار

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

جریمه سنگین

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

حساس به گرما گرمایی

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

صبحانه جانانه صبحانه دلچسب

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

از صمیم قلب موافقت کردن قلباً موافق بودن

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

شنوایی حساس حس شنوایی حساس

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

سر خط خبرها شدن

پیشنهاد
٠

قوه تخیل قوی داشتن

پیشنهاد
٠

وقت کردن انجام کاری وقت داشتن برای انجام کاری I'm sorry, I didn't have time to do my homework متاسفم، وقت نکردم تکالیفم را انجام دهم متاسفم وقت انجا ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

وقت کردن وقت داشتن I'm sorry, I didn't have time to do my homework متاسفم وقت نکردم تکالیفم را انجام دهم.

پیشنهاد
٠

دورانی برای خود داشتن Lena had the time of her life in Brazil لنا دورانی برای خودش داشت در برزیل

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

مزه کردن چشیدن do you think this cheeks is bad? it has a strong smell Have a taste, tell me what do you think فکر میکنی این پنیر بد هست؟ بوی تندی ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

همدردی کردن I have no sympathy for airlines that lose customers من هیچ همدردی نمیکنم با خطوط هوایی که مشتریان خود را از دست می دهند.

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

ظاهر جذاب ظاهر خیره کننده ظاهر گیرا

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

زبان تند و تیزی داشتن

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

استراحت کردن استراحت داشتن Go home and get some rest برو خانه و مقداری استراحت کن ' After I've had a good rest, I'll tell you everything. بعد از ...

پیشنهاد
٠

داشتن دلیلی برای باور کردن

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

شک داشتن در موردِ شک داشتن در باره ی

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

پایان خوشی داشتن

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

داشتن سابقه کاری در

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
١

ملودی فراموش نشدنی

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

تیجه گیری عجولانه

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

حکم سنگین

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

منتقد سر سخت

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

دعوی حقوقی سخت نبرد حقوقی سخت

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

زوج خوشبخت they are happily married آنها زوج خوشبختی هستند

پیشنهاد
٠

چیزی را از همان رد کردن چیزی را از همان نپذیرفتن

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

موی وز

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

مو خرمایی

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

بلند تر شدن ( صدا ) the noise grew louder and soon we realised it was a plane approaching صدا بلند تر میشد و زود ما فهمیدیم اون نزدیک شدن یک هواپیم ...

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

مسن تر شدن

تاریخ
٣ روز پیش
پیشنهاد
٠

پرورش دادن گیاهان

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
١

اوقات خوشی داشتن

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

غم بزرگ