پیشنهاد‌های دکتر احمد. ع. معینی (٢,٠٤٠)

بازدید
١,٣٨٠
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شومی نحوست بدبیاری بد یمنی . . . وجود پیر زن بسبب بدآغوری ایشان در سر راه شاه قدغن شده بود. . . کتاب سرگذشت حاجی بابای اصفهانی جیمیز موریه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

میخوری هضم میکنی گوارش و گواردن . . . چندانکه شتر مرغ آهن میگوارد تو نقره و طلا میگواری. . . سرگذشت حاجی بابای اصفهانی جیمیزموریه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

وسواسی شکاک . . . در منهیات و محرمات بسیار موسوس بود. سرگذشت حاجی بابای اصفهانی جیمیزموریه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زنبیل خرما ظرف ساخته شده از الیاف خرما . . . خرما را حاجی خورد قوصره یعنی جلدش بشاه ماند. . . . سرگذشت حاجی بابای اصفهانی جیمزموریه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

غرغر غرولند واگویه زمزمه های گلایه آمیز . . . جواب نشنیدم بجز لندلند تیز و تند که هر آینه از آن زن حکیم بود. سرگذشت حاجی بابای اصفهانی جیمیز موریه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پشت هم انداز دروغگو حیله گر کلک زدن . . . . و مرا بنام چاپ زن و قلاش از خانه خود براند سرگذشت حاجی بابای اصفهانی جیمیز موریه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جمع ضدین . . . قضیه مانعه الخلو شده پادشاه نتوانسته بود ازو درگذرد. . . سرگذشت حاجی بابای اصفهانی جیمیز موریه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیشخوان ایوان درگاه بارگاه . . . دوری از کریاس کروبی پاس عرش اساس. . . . کتاب سرگذشت حاجی بابای اصفهانی جیمز موریه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شامل بودن

پیشنهاد
٠

توشه درویش دستمزد درویش انعام درویش بهره درویش کتاب حاجی بابای اصفهانی کتاب سرگذشت حاجی بابای اصفهانی جیمز موریه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هول انگیز خطرناک دیدار آن ورطهای هول انگیز و پست وبلندیهای سهم آمیز بچشم مانند من. . . کتاب حاجی بابای اصفهانی نوشته جیمیزموریه

پیشنهاد
٠

تمرین دادن اسبان یورتمه بردن اسبان آماده کردن اسبان . . . یکدل و یکجهت بسوغان گرفتن اسبان و تدارک را پرداختند کتاب حاجی بابای اصفهانی نوشته جیمیزمور ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نگران ناراحت با دلهره مضطرب شب هنگام چون همه بخواب رفتند من باسر بسر کلاه رفتم کتاب حاجی بابای اصفهانی نوشته جیمیزموریه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ظرف آوند در خانه ترکمانان ظروف و آوانی کم یاب است و گرانبها کتاب حاجی بابای اصفهانی نوشته جیمیزموریه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تیغ دلاکی و سرتراشی تیغ ستردن موی سر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سفره سفره انداختن سور دادن . . . ولیمه سفر را شیلان باهل اوبه خود که بیشتر رفیق سفر او بودند کشید کتاب حاجی بابای اصفهانی نوشته جیمیزموریه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مایه مباهات اسباب فخر مفتخر باعث افتخار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در نهایت در آخر سرانجام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تسبیح گویان ذکر گویان ذکر سبحان شمردن . . . . استغفرالله گویان سبحه شماران بنزول قضا و بلا تسلیم شد. . . کتاب حاجی بابای اصفهانی نوشته جیمیزموریه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

امراض داخلی بیماریهای داخل بدن کتاب حاجی بابای اصفهانی نوشته جیمیزموریه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ریز بین نکته سنج کنجکاو موشکاف . . . . که شما بسیار کنج کاو و خرده پژوهید. . . . کتاب حاجی بابای اصفهانی نوشته جیمیزموریه

پیشنهاد
٠

محل استفاده مورد مصرف محل کاربرد . . . از زبان ما همین دو کلمه را میداند و سوراخ استعمال آنها را هم گم کرده است. . . . کتاب حاجی بابای اصفهانی نوشته ...

پیشنهاد
٠

کاروانسراداران خدمه کاروانسرا کتاب حاجی بابای اصفهانی نوشته جیمیزموریه ترجمه مجتبی مینوی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بر طبق عادت کتاب حاجی بابای اصفهانی نوشته جیمیزموریه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خفایا نهفته ها مکنونات اسرار ناگفته ها . . . که البته دیده و شنیده های مرا بجز من کسی ندیده ونشنیده و هر آینه چون خبایای اطلاعات و استحضارات من رونم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فطری - موجود در فطرت انسان در سرشت شخص کتاب حاجی بابای اصفهانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شروع تربیت شروع آموزش ابتدای تعلیم . . . و سرگذشت زندگانی خود را جزوی و کلی از فاتحه تربیت تا خاتمه عمر. . . کتاب حاجی بابای اصفهانی جیمز موریه ترجم ...

پیشنهاد
٠

پیشامدهای روزگار اتفاقات زمانه اتفاقات روزمره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چشم بسته_کورکورانه_شانسی_اتفاقی پس جلدی از آن کتاب را علی العمیا گشودید کتاب حاجی بابای اصفهانی جیمزموریه ترجمه مجتبی مینوی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

استوار سخت. محکم وسیله ای فلزی که سنگ تراشان بدان سنگ تراشند ( کتاب حاجی بابای اصفهانی _جیمز موریه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در گویش شوشتری و دزفولی به معنی خیس شدن و تر شدن استفاده میشود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

خیس شدن، تر شدن حالا خودشان را تر و تلیس، چرک و ناراحت حس کردند - تمشک تیغ دار آنتوان چخوف ترجمه صادق هدایت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آبشار/آبشارها در گویش شوشتری به آبشارهای سازه های آبی شوشتر سیکا می گفتند این آبشار ها خروجی تونل هایی است که برای استفاده از نیروی آب بصورت دست کند ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بر پا شدن افتاده - بهبود یافتن بیمار - شفا یافتن مریض و ناتوان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

محل تخلیه ادرار و مدفوع - مستراح - خلا آصف الدوله یک مبالی ساخت تا که خلقش کنند یاد از پس هر که در آن مبال رید بگفت توشه آخرت همینش بس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جامه و لباس تولید شده در خوزستان - دیبای شوشتر - پرند شوشتر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کمک رساندن - یاری کردن - معاونت نمودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

خطا ، انحراف از نتیجه گیری صحیح در مطالعات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فوت گشتن، فانی شدن، ازدست رفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گرفتاری های کاری و شغلی