پیشنهاد‌های دکتر احمد. ع. معینی (٢,٩٤٣)

بازدید
٢,٥٨٢
تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آماده مهیا ساخته و پرداخته حاضر ساز و کار چون ز بهرام گور تاج و سریر سازوَر گشت و شد شکوه پذیر ✏ �نظامی� چو بر میمنه سازور گشت کار همان میسره شد ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دامن دشت و کوه شاه بهرام ازین قرار نگشت سوی شیر آمد از تنیزه دشت ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نگهبان شیر مراقب شیر شیر دار آورَد به میدان گاه گِرد بر گرد صف کشند سپاه ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شاهزاده سلطان زاده فرزند شاه کی منم، کی برد مخالف تاج ؟ جز به کی زاده کی دهند خراج ؟ ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دزدان متصرفان من به سختی به خانه دگران خانهٔ من به دست خانه بر ان ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیمان بستن عهد نمودن بیعت کردن با نشیننده ای که دارد تخت دست عهدی شده ست ما را سخت ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تباهی فساد خرابی ملک را پاس دارم از تبهی پاسبانی ست این نه پادشهی ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1_وصله کردن لباسهای کهنه 2_کینه های گذشته را یاد کردن تا توانم چو باد نوروزی نکنم دعوی کهن دوزی ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جاسوسان خبرچین ها مخبران چون ز بهرام گور با پدرش باز گفتند منهیان خبرش ✏ نظامی . . . . و منهیان را زهره نبود که حال سوری را براستی اِنهاء کردندی و ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1_نهی شده 2 - جاسوس خبر رسان مخبر چون ز بهرام گور با پدرش باز گفتند منهیان خبرش ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دسترنج دستمزد مزد حق العمل لاجرم عاقبت به پا رَنجَش هم سلامت دهند و هم گنجش ✏ نظامی بیایند و آن گنجدان بشکنند وزان گنج پا رنج خود برکنند مگر داد ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ستمکار ظالم خواند شه را که دادگر داند کز ستمگاره داد بستاند ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکارچی صیاد چون درآمد شکارزن به شکار اژدها خفته دید بر در غار ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکارچی گورخر کنایه از بهرام گور گوری الحق دونده بود و جوان گور گیر از پسش چو شیر دوان ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حیله گر مکار فریب کار شعبده باز رگ آن خون بر او دوال انداز راست چون زنگیِ دوالک باز ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عطف کیمُختش از سواد ادیم یافت آنچ از سواد یابد سیم ✏ نظامی ز سختی که بد خلقت خام او سفن بسته کیمخت اندام او ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گوی برده ز هم تکان طللش برده گوی از همه تنش کفلش ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تصویر گران نقاشان رسامان گفت منذر به کارفرمایان تا به پرگار صورت آرایان ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خرامیدن گام زدن ما که با داغ نام سلطانیم خَتلی آن به که خوش تَرَک رانیم ✏ �نظامی� همان ختلی خرام خسروانی سرْ افسار ِ زر و طوق کیانی ✏ نظامی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسیری دربندی زندانیی بوسه بر داغگاه او دادی بندی یی را ز بند بگشادی ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جای داغ بر بدن جای مهر داغ شده بر بدن ستوران و بندگان بوسه بر داغگاه او دادی بندی یی را ز بند بگشادی ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آنکه عرصه و صحرا را درنوردد شه بر آن اشقر گریوه نورد کز شتابش ندید گردون گرد ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این است این ترا برای تو کس ندیدش دیگر به خانهٔ خویش اینت کیخسرو زمانه خویش ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی فرش و جایگاه و محل و تخت و هم میدهد. همه صحرا بساط شوشتر ی جایگاه تذرو و کبک دری ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گوارایی خوشگواری از یکی سو رونده آب فرات به گوارندگی چو آب حیات ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اشاره به ستاره سهیل دارد که در آسمان یمن می تابد تا یمن تاب شد سهیل سپهر آن پرستش نه ماه دید و نه مهر ✏ نظامی سهیل یمن تاب را با ادیم همان شد که ب ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

می بستم نقش این کارگاهِ چینی کار بهترک بستمی در این پرگار ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دربان نگهبان پرده دار دست بخشنده که آفتِ درم است حاجب الباب درگهِ کرم است ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قصری عجیب که معمارش صنمار بوده ز آسمان برگذشت رونق او خور به رونق شد از خورنق او ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پوششی به رنگ آبی برنگ نیلی نیلگون صبح دم ز آسمان ازرق پوش چون هوا بستی ازرقی بر دوش ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شبانه روزی از صبح تا شب تمام اوقات در شبان روز ی از شتاب و درنگ چون عروسان برآمدی به سه رنگ ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

منعکس کننده صاف و صیقلی بازتاب دهنده صقلش از مالش سریشُم و شیر گشته آیینه وار عکس پذیر ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صیقل دادنش جلا دادنش زدودنش صاف کردنش صقلش از مالش سریشُم و شیر گشته آیینه وار عکس پذیر ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صیقل دادن جلا دادن صاف کردن زدودن صقلش از مالش سریشُم و شیر گشته آیینه وار عکس پذیر ✏ نظامی نداند چو رومی کسی نقش بست گه صقل چینی بود چیره دست ✏ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

منجم ستاره شناس ستاره شمر اختر شناس چون بلیناس روم صاحب رای هم رصد بند و هم طلسم گشا ی ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیشه چون برآمد چهار سال برین گور عیار گشت شیر عرین ✏ نظامی نبود آدمی بود شیر عرین که بادا بران شیر مرد آفرین ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رصد کنندگان ستاره شناسان کیهان شناسان منجمان حکم کردند راصد ان سپهر کان خلف را که بود زیبا چهر ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اندیشه قوی رای استوار فکر صائب زحل از دلو با قوی رایی خصم را داده باد پیمایی ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طلای خالص زر خالص کنایه از افراد خالص خود زرِ دَه دَهی به چنگ آمد دُر ز دریا گهر ز سنگ آمد ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنی: نقره نیمه خالص است کنایه از : افراد پر ادعا ولی با توان کم

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنایه از: آسمان سپهر پر ستاره کوره تابانِ کیمیا ی ِ سپهر که آگهی بودشان ز ماه و ز مهر ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کنایه از زوال و شکست در پی غرور بیجا روز اول که صبح بهرامی از شب تیره برد بدنامی ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گوهر آرا جواهری گوهر آما ی ِ گنج خانهٔ�راز گنج گوهر چنین گشاید باز ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آموزش دیده آموخته شده تربیت شده سگ به دانش چو راست رشته شود آدمی شاید ار فرشته شود ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکارچی آموزش دیده برای شکار نیم خوردِ سگان ِ صیدْ سگال جز به تعلیم علم نیست حلال ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یاوه گوی بیهوده گوی سخنان بی ارزش گفتن ژاژ خاییدن همنشینی که نافه بو ی بوَد خوب تر زانکه یافه گو ی بود ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیم گاه محل خطرناک محل خطر راه پر از خوف راه خطرناک راه رو را بسیچِ ره شرط است تیز راندن ز بیمگه شرط است ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوغ دوغ ترش نوشیدنی کم ارزش ترکی ام را در این حبش نخرند لاجرم دو غ با ی خوش نخورند ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

زودگذر برق آسا سریع السیر زنده چون برق میر تا خندی جان خدایی به از تنومند ی ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جان الهی روح پاک روح بی آلایش زنده چون برق میر تا خندی جان خدایی به از تنومند ی ✏ �نظامی�