پیشنهاد‌های دکتر احمد. ع. معینی (٢,٩٤٣)

بازدید
٢,٥٧٧
تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آشفته نشوم پریشان نگردم از خود بیخود نشوم در به زنجیر کن ترا گفتم تا چو زنجیریان نیاشفتم ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بزرگ زاده بزرگ منش راد به قناعت کسی که شاد بوَد تا بوَد محتشم نهاد بوَد ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گوارا خوشگوار باب طبع نوش ساقی و جام نوشگوار گرم تر کرد عشق را بازار ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ساخته و پرداخته مهیا آماده بر پا شده چون شد انگیخته سریر بلند بسته شد بر سرش بساط پرند ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بر پا کننده بساط عیش و عشرت لعبتان آمدند عشرت ساز آسمان بازگشت لعبت باز ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آهوی شب چو گشت نافه گشا ی صدفی شد سپهر غالیه سای ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آمدم زان نشاط گاه برون بود یک یک ستاره بر گردون ✏ �نظامی�

پیشنهاد
٠

نماز خواندم عبادت کردم خدای را ستودم در خزیدم به گوشه ای خالی فرض ایزد گزاردم حالی ✏ �نظامی�

پیشنهاد
٠

مانع نشد جلوگیری نکرد منع نکرد وان شکر لب ز روی دمسازی باز گفتی نکرد از آن بازی ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سیاه مستان مستان خراب بسیار مست من به نیروی عشق و عذر شراب کردم آنها که رطلیان خراب ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسباب شرم دلیل آزرم دلیل خجالت کشیدن شد به دادن شتاب ساقی گرم برگرفت از میان وقایه شرم ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آشپز خوان سالار هرچه اندیشه در گمان آورد مطبخی رفت و در میان آورد ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قوت جان از می مغانه کنیم نقل و می نوش عاشقانه کنیم ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شبیه ترکان مانند ترکان خیز تا ترک وار در تازیم هندوان را در آتش اندازیم ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سیاه مستان مست و خراب من به نیروی عشق و عذر شراب کردم آنها که رطلیان خراب ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پایکوبی رقصیدن چون ز پا کوفتن برآسودند دستبردی به باده بنمودند ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرشته خصال فرشته خوی فرشته مانند پریوش گفتم ای بانوی فریشته خو ی با چو من بنده این حدیث مگوی ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لباس تن پوش پیراهن رومی و زنگیش چو صبح دو رنگ رزمه روم داد و بزمه زنگ ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دستبد طلا دستبند زرین حلقه زرین دست و ساعد پر از علاقه زر گردن و گوش پر ز لؤلؤ تر ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خورشید تابان خورشید درخشان بر سر کوه مهر تافته تافت زُهره صبح چون شکوفه شکافت ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آدمیان بنی بشر انسانها دل آن مرغ نیز تاب گرفت بال برهم زد و شتاب گرفت روضه ای دیدم آسمان زمیش نارسیده غبار آدمیش ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ورطه جای خطر مهلکه جای خطرناک به که در پای مرغ پیچم دست زین خطر گه بدین توانم رست ✏ �نظامی�

پیشنهاد
٠

کنایه از دل نداشتن قویدل نبودن جرئت نداشتن یارای آن نبودن سوی بالا دلم ندید دلیر زَهرهٔ�آن که را که بیند زیر ؟! ✏ �نظامی�

پیشنهاد
٠

جان به لب رسیدن جان بسر شدن جان بر آمدن زان سیاست که جان رسید به ناف دیده در کار ماند زهره شکاف ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی پنهان راز نهفت خیز تا بر تو راز بگشایم صورت نانموده بنمایم ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پنهان شدیم مخفی گشتیم چون در آن منزل خراب شدیم چون پری هردو در نقاب شدیم ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عنبر افشاند بوی خوش پراکند سیاهی غالب شد ( در بیت زیر ) شب چو عنبر فشاند بر کافور گشت مردم ز راه مردم دور ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

که آنچه گفت وقت است کانچه می خواهی بینی و یابی از وی آگاهی ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سزا مجازات بادافره زان نهادم که این چنین گنجی نبُوَد بی جزا و پارنجی ✏ نظامی بیایند و آن گنجدان بشکنند وزان گنج پا رنج خود برکنند مگر داد دولت م ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مدیون بودن بدهکار بودن مقروض بودن احساس دین کردن گفت من خود ز وام دار ی ِ تو نرسیدم به حق گزاری تو ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوازش من بزرگ داشتن من مرد که آگه نبد ز نازش من در خجالت شد از نوازش من ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سکه های تمام زرهای بی کم و کاست زان گرانمایه نقدهای درست بیش از آن دادمش که بود نخست ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سکه های ناب زرهای بی بدیل تا دویدند و از خزانهٔ خاص آوریدند نقدهای خلاص ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خوش خدمتی پذیرایی شایان پذیرایی درخور اولم خوان نهاد و خورد آورد خدمتی خوب در نورد آورد ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترسوها آشفته ها دل نگران ها ساعتی ماند چون رمیده دلان دیده بر هم نهاده چون خجلان ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکر گزاری سپاس گزاری حق شناسی گفت من خود ز وام دار ی ِ تو نرسیدم به حق گزاری تو ✏ �نظامی�

پیشنهاد
٠

سکه های تازه ضرب شده سکه های جدید و نو دادمش نقدهای رو تازه چیزهایی برون ز اندازه ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گفتمش بازگو ، بهانه مگیر خبرم ده ز قیروان و ز قیر ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راز سخن پنهانی اسرار مگو حرف پنهانی باز پرسیدن حدیث نهفت هم تو دانی و هم توانی گفت ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اندیشه کردم بفکر فرو رفتم پاسخ شاه را سگالیدم روی در پای شاه مالیدم ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بر عهد خود ماند عهدش را نشکست خلف وعده نکرد همه عمرش بر آن قرار گذشت تا نشد عمرش ، از قرار نگشت ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در شأن در حد لیاقت به اندازه مقام چون به ترتیب خوان نهادندش در خور پایه نزل دادندش ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گرفتن لگام به قصد فرود آوردن دعوت به میهمانی پذیرش میهمان هرکه آمد لگام گیر شدند به خودش میهمان پذیر شدند ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گل سرخ چون گل ِ باغ بود مهمان دوست خنده می زد چو سرخ گل در پوست ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در تاریکی بصورت پنهانی مخفیانه بازجستند کز چه ترس و چه بیم در سوادی تو ای سبیکهٔ سیم ؟ ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شمش نقره در بیت زیر کنایه از سیمین تن سپید گون سپید اندام نقره فام بازجستند کز چه ترس و چه بیم در سوادی تو ای سبیکهٔ سیم ؟ ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افراد تیز هوش هوشیاران افراد تیز بین بخردان که شنیدم به خردی از خویشان خرده کاران و چابک اندیشان ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از کودکی در کودکی که شنیدم به خردی از خویشان خرده کاران و چابک اندیشان ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هندی اهل هندوستان آهوی ترک چشم هندو زاد نافهٔ مشک را گره بگشاد ✏ �نظامی�

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صندوقچه جواهر در شعر زیر کنایه از دهان تا ز دُرج گهر گشاید قند گویدش مادگانه لفظی چند ✏ �نظامی�