پیشنهاد‌های بنیامین جلیلی رنجبری (٥٩)

زود نتیجه گرفتن. . .

ادامه دادن ، خیلی خوب کنار آمدن ، با هم ادامه دادن

Hospitable صفت هست به معنی مهمان نواز Hospitality اسم هست به معنی مهمان نوازی

زیپ چیزی را بالا کشیدن

یک اصطلاح به معنی تلاش بسیار زیاد برای انجام دادن کاری

یک اصطلاح به معنی در بازار بودن

دم دستی

ردیابی

خراب شدن - بد پیش رفتن

مسئله چیزی بودن

باور - عقیده - ایمان - باور The superstition that if you break a mirror, you will have seven years bad luck, comes from the belief in ancient times t ...

تبر - شیشه

نجوم - اختر شناسی - کلا علم مربوط به آسمان و ستارگان

نیرو های مسلح یا نیرو های رزمی شامل نیرو های دریایی، زمینی ، هوایی

باستانی - قدیمی بنا ها یا وسایلی که از قرون قبل باقی مانده یا اشاره به گذشته

نصب کردن یک دیکشنری روی کامپیوتر

لاک پشت - هر گونه از لاک پشت لایک فراموش نشه

استرس - دلهر - روانی - نگرانی - عصبی - فرد عصبی - هیجان زده - شوریده

باهوش - زرنگ - چابک - با استعداد

موضوع - صادر کردن - مسعله

بیشه - درختستان معنی دیگر: ترمزیا ترمز کردن

سر گیجی - دچار دوران - گیج - گیج کننده

a very bad spain in your head hilary arrived home from work with a splitting headache توضیح کلمه👆 سردرد کشنده سردرد بد سردرد شدید

بخشش - سفته - هدیه - عطا

آرام بخش - داروی مسکن

عرضه - پیشنهاد - پیشکش - فدا کردن

شوخی - خوش مزگی - خلق - مشرب

شور - هیجان - تلاطم

Complete failure my carefully planned party was a complete disaster توضیح کلمه👆👆 معنی کلمه: بدبختی - مصیبت - سیاه بختی

a medical condition in which a person is so unhappy that they cannot live a normal life she suffered a lot from depression after the death of her h ...

قرارداد - کار - قرارملاقات - نوبت قبلی

توانایی - قدر - مهارت - شایستگی - لیاقت - استعداد - تمایل - ظرفیت

رنگ قرمز

ابی - غم انگیز - دلگیر - محزون

راحت - دنج - گرم و نرمcomfortable:Cozy

ملاقات رسمی - شنوندگان - شرکت کنندگان

تنهایی - خلوت - دست تنها - کسی که دوستی ندارد و همیشه تنها است.

معنا های مختلف دارد. صورت حساب - نوک - اسکناس_قبض - منقار. پس باید این کلمه را با توجه به جمله معنی کرد.

مزاحم - آزار دهنده - نگران کردن - اذیت کردن

پیشنهاد کردن - تقدیم کردن - درخواست خرید -

برنامه ریزی کردن - مقرر کردن - برنامه - فهرست

شکایت کردن - ایراد گرفتن_بهانه آوردن

روان - رسا - شمرده - بسیار راحت

مشکوک - بدگمان - سوال انگیز

اتوموبیل - ماشین - خودرو

بلند شدن - فرار کردن - گریختن

قرار دادن یا دور انداختن

نگه داشتن - کنترل - نفوذ - داشتن

سپاس گزار - شکرگزار - قدردان

Flower یعنی گل نمونه جمله: there are colorful flowers in the gardan. معنی جمله: گیاهان رنگارنگی در باغچه هست