on the market

به انگلیسی
• for sale, can be purchased
پیشنهاد کاربران
آماده برای خرید ، به طور حاضر و آماده
( موجود ) در بازار
در دسترس برای فروش
available for buying
openly available for sale
openly available for sale
Available to start a dating relationship
قرار داشتن برای فروش
جمله :
I want to buy this watch but it isn't on the market
= I want to buy this watch but it isn't available in shops and stores
ترجمه : من می خوام این ساعت رو بخرم اما در بازار موجود نیست
I want to buy this watch but it isn't on the market
= I want to buy this watch but it isn't available in shops and stores
ترجمه : من می خوام این ساعت رو بخرم اما در بازار موجود نیست
علاوه بر معانی فوق ( موجود در بازار برای خرید یا فروش ) این جمله یک اصطلاح است;
و بیشتر دخترها ازش استفاده میکنند
وقتی میگن I'm on the market یعنی من مجردم و فعلا با هیچکس تو رابطه جدی نیستم.
و بیشتر دخترها ازش استفاده میکنند
وقتی میگن I'm on the market یعنی من مجردم و فعلا با هیچکس تو رابطه جدی نیستم.
در معرض فروش
در دسترس خریدِ عموم ( = available for people to buy )