پاسخ‌های ا.معظمی گودرزی (٣٦٢)

میشه به جای اون و غیره رو به کار برد یا مثل آن ها 

میشه به جای اون و غیره رو به کار برد یا مثل آن ها 

I’m going to swim  درسته .

پدر :  بوواَ  در مناطقی از لرستان آقا هم می گویند  مادر : در مناطقی از لرستان ننه  می گویند   فکر کنم آقا و ننه هر دو ترکی است

مسبوق واژه ای تازی و  اسم مفعول است یعنی سابقه دارد ، پیشینه دارد .  قرارداد واژه است مرکب از قرار +داد که قرار واژه ای تازی و داد پسوند فارسی است ، یعنی پیمانی که از نظر حقوقی  بین دو ...

یعنی شاید خوشت از من نیاید اما رفتار ناشایسی با من  نکن که اگر فردا  خواستی با من دوباره دوست شوی ، از این کار خود شرمنده باشی و نتوانی دوستی خود را ابراز کنی .

بهره  برداری ، بهره + برداری  ، که آمیخته ای از دو واژه ی پارسی است . یعنی سود جستن ، سود بردن ، اینکه از آب سود ببری  برای شستشو ، آبیاری ، خوردن ، و ...

یعنی : ترساند  ..... .... ...

اردو زبانی است آمیخته از فارسی و عربی و انگلیسی و زبان رسمی کشور پاکستان است 

چون علی علیه السلام در کرم زبانزد است ، و کرم و طمع دو صفت برابر هم هستند اگر بخواهند بگویند فلانی بسیار آزمند است این مثل را به کار می برند ، یا همانطور که علی مرتضی کرمش بسیار است این یکی در عوض طمعش زیاد است .

سخت و بخت قافیه هستند

سلام  هنگامی که کسی چشم به راه کسی است  احتمال می دهد هر آن فرد مورد نظر از در  وارد شود . شاید به این دلیل است که شخص چشم به راه آنقدر پلک نمی زند که چشمش خشک می شود .

ترکی زبان است چون ریشه و دستور زبان مستقل دارد . اما لری لهجه است 

واژگان عربی را به آسانی نمی توان از زبان پارسی پاک کرد به دلایلی :  از هنگامی که اعراب  مسلمان به ایران آمدند و ایرانیان  مسلمان شدند چون دین کارکرد  زیادی در کشورهایی مانند ایران ...

پدر :  بوواَ  در مناطقی از لرستان آقا هم می گویند  مادر : در مناطقی از لرستان ننه  می گویند   فکر کنم آقا و ننه هر دو ترکی است 

می تواند تفسیری عرفانی داشته باشد  اینکه نباید راز ی را که خداوند بر تو آشکار کرده فاش کنی  هر که را اسرار حق آموختند  مهر کردند و دهانش دوختند 

چون سنگ پای قزوین معروفه ، برای  کسانی به کار می برند که بسیار پررو هستند و قانع نمی شوند و به مزاحمت خودشون ادامه می دهند 

یعنی همون کاری که به سر  شما (مخاطب )آورده به سر من هم آورده .

ما  ز دریاییم و دریا می رویم  ما ز بالاییم و بالا می رویم

مزدور در واقع یک رابطه حقوقی با کار فرمای خودش داره یعنی کاری رو انجام میده که کارفرما از او می خواهد و معمولا  کار او قانونی است . او در برابر کار خود مزد می گیرد  اما شرخر  ممکن است کارش ظاهر قانونی داشته باشد اما هیچ رابطه حقوقی بین او و فردی که این کار را از او می خواهد وجود ندارد .

تخصیص منابع یعنی هر بودجه یا پولی را در جای خودش مصرف کنند

غربیل :  بچه که بودم  مانند امروز وسایل کشاورزی خودکار نبود و این غربیل که ما به آن غربال می گوییم کمک زیادی به ما می کرد و در جدا کردن دانه محصولات از کاه و چیزهای زیادی نقش عمده ای داشت 

بنده یک مثال می زنم  دو ملک که کنار هم هستند ، راه عبور یکی از آن دو از دیگری می گذشته و ایندراه از گذشته بوده است بنابراین برای  صاحب آن ملک که از این ملک می گذشته این حق ایجاد شده است 

مصالح کسی که مالی را صلح کرده  و متصالح کسی که مال به سود او صلح شده است 

پیکسل ، هر نگاره  از پیکسل های بسیاری درست شده است . و پیکسل کوچکترین عنصر عکس است

در اینجا شاعر خودش را به پرنده ی در بند مانند نکرده ، بلکه حال و رفتار پرنده  را به حال و رفتار خودش مانند کرده ، یعنی من چنان در بند هستم که رفتارم ناخوش است و رفتار پرنده ی  در بند نیز مانند من است 

معنی عبارت  این است که  بهتر است انسان به کم خودش خرسند باشد تا اینکه در خدمت دیگران باشد و زندگی مرفهی داشته باشد 

دستور  یعنی  وزیر.. چون جمشید شاه است بنابراین دستور یعنی وزیر 

منطق الطیر  اثر هنرمندانه ی شیخ فریدالدین عطار نیشابوری و در همه شعر و در قالب مثنوی است  و تمثیل که داستان سفر خیالی تعدادی از پرندگان است  .و ....

این مثل هنگامی  به کار برده می شود که  بخواهیم بگوییم که دوست کسی است که در هنگام  سختی و دشواری در کنار آدم باشد نه تنها در هنگام خوشی  مانند : تا پول داری رفیقتم  قربون بند کیفتم 

عاکف  از ریشه عکف و واژگان هم ریشه ی آن معتکف و اعتکاف است به معنی گوشه نشینی

گزینه دو درست  است 

آیات فرود آمده  شده در ابتدای برگزیده شدن پیامبر با توجه به اینکه در مکه بود مکی نام دارد و در مورد خدا و فرشتگان و عبادت و اینگونه مو وعات مرتبط است .

مراعات نظیر و تلمیح

کریم خان زند   خود را پادشاه نخواند و خود را وکیل مردم می دانست و تنها فرمانروا در تاریخ ایران است که اینگونه بود .  از قوم لک و لر و اهل روستای پری ملایر  استان همدان 

اشاره به داستان منصور حلاج دارد که اورا بردار کردند و می تواند  اشاره به بی باکس پردلی باشد 

در بی اعتباری دنیاست و اینکه هیچ چیز ماندگار نیست و آنچه در دست آدم هاست امانتی بیش نیست و باید دیر یا زود از این دنیا دل کند و رفت 

یعنی  دست بالای دست بسیار است . و قدرت امری نسبی است 

یعنی خیلی بی توجه و یا بی اهمیت است که به جزییات اهمیت نمی دهد و تجربه کسب نمی کند و یا در  کارش هیچ پیشرفتی نداشته است

یعنی از چه هست از سوی پروردگار است