پیشنهادهای مریم مزدایی (٣٥)
معنی هایی که دوستان پیشنهاد دادند ، همگی درست است. فقط میفزایم که واژه ی perpetuate و مشتقات، بار مفهومی منفی و بد دارند. یک کار ناپسند یا بدعت یا س ...
دوستان همه درست این واژه ی پر مصرف را معنی کردند . تنها چیزی که می توانم اضافه کنم این است که بعد از رواج موبایل های هوشمند و کامپیوتر در زندگی ها ، ...
اگر بصورت اسم بکار رود ، بهترین معادل پارسی آن : ( بی در و پیکر ) یا ( ولنگ و باز ) است. His office was so large and spread out
معنی اصلی این واژه بسته بندی یک محصول است. اما در دنیای سوپر مارکتها و فروشگاه ها ، گاه به چیدمان آیتم ها در قفسه هم گقته می شود.
خود hitch مفهوم ( گیر کردن و پابند شدن ) دارد. برای همین وقتی با get همراه می شود، در لفظ عوام ، هم پایه با get married است که محترمانه و رسمی است.
مشنگ
As a slang If u reel , u r shocked بخصوص در ادبیات رسانه ای جدید ، وقتی میگوند کشوری reel شده است ، یعنی تحت حمله ی بدی قرار گرفته و زیر بناهایش ناب ...
پشیز. پشیزی بی ارزش. شندر غاز
مچ گرفتن سر بزنگاه با مدرک جرم در دست.
معنی اصلی the county , نواحی ییلاقی و خارج شهری است. ولی گاهی او قات ( بخصوص وقتی جمله با خود The country شروع می شود ) معنی " ملت " را دارد. ولی ف ...
ترجمه ی دوستان همه درست است . فقط میخواستم اضافه کنم واژه ی induction در دو جا بسیار پر کاربرد است. اول پزشکی : هر وضعیتی که بطور مصنوعی و از طریق د ...
پگاه هم ، معنی درستی نوشته است. علت اینکه رای منفی گرفته این است که ناقص توضیح داده است. Panty room به انباری های کوچکی گفته می شود که کارهای کوچک آ ...
دایره وسیعی از حالات بد انسانی را در بر می گیرد. بار مفهومی منفی دارد و همیشه نکوهش می شود. مثلا هیچ وقت نمی گوییم غفلت از گناه. بنابراین مفهومی ورا ...
ترجمه های دوستان همه درست است . فقط در نظر داشته باشید ، وقتی می گویند: He was built up by someone. . . مفهوم منفی دارد و یعنی او هیچی نیست ، یک عد ...
دوستان معانی درستی داده بودند ، تا حدی. بیشتر دقت کنید که present بصورت فعل استفاده نمی شود، ed نمی گیرد. بصورت اسم یا adj استفاده دارد. بنابراین ب ...
در پزشکی ، بخصوص در آزمایشگاه های پاتولوژی پزشکی ، به معنی تشخیص است.
مولوی در شروع مثنوی ( نی نامه ) می فرماید: سینه خواهم شرحه شرحه از فراق تا بگویم شرح درد اشتیاق شرح در مصرع اول sharah به پارسی است به معنی پاره پ ...
در شرف تکوین . نوپا
بیشترین کاربرد این واژه ، هنگامی است که تازه در ماشین نشسته ایم وچند بار ، استارت میزنیم و ماشین روشن نمی شود و فقط یک صدای سرفه مانند و خرخر از موتو ...
Conciliation Board or Department
ترجمه ی دوستان از این اصطلاح پر مصرف در انگلیسی همه درست و دقیق بود. بجز پیشنهاد سارا و حمید که آن را : ( آسیاب به نوبت ) ترجمه کرده بودند. در زبان ...
Read out اگر بصورت جدا نوشته شود ، بلند خوانش ( به تازی : قرائت بلند ) معنی می دهد. To take a readout به معنی احضار و فراخواندن رسمی به منظور تهدید ...
ترجمه ی دوستان همه درست است . ولی پر کاربرد ترین معنی administered در پزشکی و در بالین بیمار است : Administered additional dosage دوز اضافی دارو
Mull به هر think نمیگویند، بیشتر ( سبک سنگین کردن ) و سنجیدن دو تفکر یا پیشنهاد یا امکان است. فاکتور زمان در این واژه نهفته است. وقتی روی کاری mull ...
دوستان تا حدودی این اصطلاح پر مصرف را درست به پارسی برگرداندند. ولی از همه دقیقتر و کوتاه تر پیشنهاد مجتبی است : دولت مستعجل. مثال در پارسی : دولت ...
ترجمه ی دوستان همه درست است . یاسر از همه بهتر است. He is out for blood یعنی خون جلوی چشمش را گرفته است.
تزدیکترین مفهوم برای واژه ی skyfall به مفهوم :" آسمان به زمین دوخته شدن " است. نام یکی از فیلم های Franchise of James Bond هم هست. این واژه غیر قاب ...
Cigarette end
آدم احمق تنبل و حقنشناس بی تربیت. به مرد های بزرگ گولاخ عضلانی هم میگن.
Prosecutor
ببینید ، ترجمه ی دوستان همه صحیح است ولی بیشترین کاربرد turnaround در انگلیسی ، بخصوص روندهای رسمی و اداری ، دقیقا این معنی است که مینویسم : زمان ( ...
پیشنهاد های دوستان همگی درست است. فقط میافزایم که adroit , بار مفهومی خوب و مطلوبی ندارد. بیشتر زرنگی و رندی معنی می دهد. البته اگر به مفهوم خوب هم ...
در انگلیسی نوین رسانه ای ، واژه ی commissioner به معنی فرماندار و یا استاندار بیشتر استفاده میشود . البته governor هم درست است ولی در مدیا استفاده ی ...
تو باغ نیستی ، از مرحله پرتی ، سر از ناکجا آباد در آوردی. ترجمه تمام دوستان بسیار درست آیت برای این اصطلاح پر مصرف.
دست به دامن شدن ، و پاپیچ شدن به انگلیسی : He implored her to change her mind او دست به دامنش، شد که عقیده اش را عوض کند. He cajoled her to leave w ...