تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to combine two or more things into one

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

causing change, worry or anxiety

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

to examine something in detail trying to find information

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

the quality of being real or true

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارتقا دادن، تقویت کردن، بهتر کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلمه Morphodite در واقع یک شکل اشتباه یا غیررسمی از کلمه Hermaphrodite هست. این کلمه به معنی موجودیه که ویژگی های هر دو جنس ( مذکر و مؤنث ) رو داره. ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی استعاری: صلح، پایان منازعه یا پذیرش شکست

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بزرگ ترین جونده ی جهان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

توصیف شدن، مجهز بودن یا برخوردار بودن از ویژگی خاصی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خود رای بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

to lift something

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جشن برداشت محصول که سالانه در هند برگزار می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

برای مثال

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

a lot of green trees

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رد کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رد کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فعال

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

impurity

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

cut down

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هنرمند ( هنرهای تجسمی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

دقیقا"

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

massed, heaped, collected

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

over

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

the activity of dealing with many different documents in order to achieve something

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

hill

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

train

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

successful

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

continue

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

useful

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

wandering

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

جم شدن یا مچاله شدن به علت کمی جا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حصاری که از شبکه سیمی محکم ساخته شده.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

درست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دندان قروچه از شدت خشم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

a county ( = area with its own local government ) in northwestern England:

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

believe ( v )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

an animal that kills and eats other animals

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

don't like

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

دری که بدون دستگیره باز میشه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

جا دادن و راه باز کردن بیشتر با زور یا هل دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

راه افتادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک ایستگاه رادیویی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

شوخی نکن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

فضا سازی، فراهم کردن شرایط در نظر گرفتن چیزی در زمینه خاص؛ موقعیتی که می تواند به توضیح بیشتر کمک کند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

عصب و عضله

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

بوروکراسی ( Bureaucracy ) از دو بخش bureau به معنی میز و دفتر کار و پسوند cracy به معنی سالاری ایجاد شده است. برابر فارسی آن یعنی دیوان سالاری ترجمه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

آشکار سازی/ تجلی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

در اوایل قرن بیستم جنبشی در هنر، ادبیات، موسیقی و فیلم ایجاد شد که برخلاف ایده های پذیرفته شده در مورد هنر و زیبایی بود و از طنز، پوچی، چیزهای احمقان ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

جسارت یا آزادی بیان به معنی گفتار صریح و آزادانه صحبت کردن است، که نه تنها به آزادی بیان دلالت دارد، بلکه بیان حقیقت برای منافع عمومی هم هست؛ حتی م ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

در تئوری مارکسیستی �روش تولید� ترکیبی از موارد زیر است: نیروهای مولد: این نیروها شامل نیروی کار انسانی و ابزار تولید ( ابزار، ماشین آلات، ساختمان ها ...