پیشنهادهای ZabanHi (٢٨٧)
تراز کردن، هم راستا شدن/ هماهنگی، همسویی، ائتلاف/ موقعیت اخلاقی یا سیاسی
از هم پاشیدن، فروپاشی، گسیختگی
انحلال/ فروپاشی/ زوال/ حل شدن ( در شیمی )
ادغام/ ترکیب/ هم آمیختگی/ ( در علوم: گداخت، به ویژه در فیزیک هسته ای )
عینک آفتابی آینه ای
تکامُل یافته/ پیشرفت کرده/ رشد یافته
پل زدن/ وصل کردن/ پر کردن فاصله
همگرا شدن/ به هم رسیدن/ تقریباً یکسان شدن
برجسته سازی/ در اولویت قرار دادن / مطرح ساختن به صورت برجسته
هدایت کردن/ راه یابی/ کنار آمدن با/ عبور کردن از/ مدیریت کردن ( در معنای استعاری )
اشباع شده / پر شده / غرق شده
عاملیت یا توانایی عمل و تصمیم گیری مستقل
تغییر دادن، دگرگون کردن، دست کاری کردن
زیرساخت ها ساختارهای پایه ای و سازمانی مورد نیاز برای عملکرد جامعه یا سازمان، مانند جاده ها، پل ها، شبکه های برق و ارتباطات.
تشخیصی ( صفت ) مربوط به شناسایی مشکل یا بیماری؛ ابزاری برای فهمیدن عیب یا وضعیت.
اقتدارگرایی به نظام یا سبک حکومتی گفته می شود که قدرت در دست یک فرد یا گروه کوچکی متمرکز است و آزادی های فردی و فعالیت های سیاسی محدود یا سرکوب می شو ...
🔸 کاهش / ساده سازی / تجزیه به اجزاء
🔸 رشد کردن / شکوفا شدن / رونق گرفتن / به موفقیت رسیدن
🔸 برجسته کردن / تأکید کردن / پررنگ کردن / نشان دادن اهمیت چیزی
🔸 مرتبط / وابسته / به جا / معنادار / دارای اهمیت در زمینه ی خاصی
🔸 امکان پذیر / شدنی / قابل اجرا / عملی
🔸 سیال / نامتعین / متغیر / انعطاف پذیر
🔸 برانگیزنده / تحریک کننده / برانگیزاننده ( در متن های علمی و ادبی، معمولاً به معنای تفکر برانگیز است )
از لحاظ فکری / به طور ذهنی / به شکل عقلانی
متجسم شده / مظهر شده / بدن دار / جلوه گر
🔸 ( فعل ) — هل دادن / پیش بردن / تحت فشار قرار دادن / به چالش کشیدن / برانگیختن 🔸 ( اسم ) — فشار / تلاش / پیش ران
🔸 ( اسم ) — دوتایی / دوگانگی / دوگانه 🔸 ( صفت ) — دوقسمتی / مبتنی بر دوگانه سازی
ترکیبی / آمیخته / تلفیقی / دوگانه ساز 🔸 ( اسم ) — موجود یا پدیده ی ترکیبی 🔸 ( صفت ) — دارای ماهیت ترکیبی / درهم آمیخته
الگو / چارچوب مفهومی / پارادایم ( در متون تخصصی به معنای �نگرش حاکم� یا �مدل نظری غالب� )
بافت / ساختار / تار و پود / بنیان پنهان
وابسته به معرفت شناسی / مربوط به شناخت و دانش
اصالت / واقعیت / حقیقی بودن
مجسم کردن / نمایان ساختن / عینیت بخشیدن
شیوه / سبک / حالت / گونه ی بیانی
مهار نشده / کنترل نشده / بی قید و بند معمولاً برای پدیده های منفی استفاده می شود که بدون نظارت یا محدودیت ادامه پیدا می کنند.
فوری / حیاتی / نیازمند توجه فوری
active
بازپیکربندی کردن / از نو تعریف کردن / تجدید ساختار دادن
قدردانی، شناخت و درک ارزش یا کیفیت
تقاطع ها / نقاط تلاقی / هم پوشانی ها
پیچیده / ظریف / دارای جزئیات زیاد و درهم تنیده
قابل توجه / مهم / چشمگیر / اساسی
مداخله / ورود انتقادی / دخالت علمی در یک بحث یا حوزهٔ مطالعاتی در متون دانشگاهی، به اقدامی اشاره دارد که قصد دارد: بحثی را تغییر دهد، زاویه ی دید ...
ترکیبی / تلفیقی / یکپارچه ساز واژه ای برای اشاره به رویکردی که عناصر مختلف را با هم ترکیب می کند تا دیدگاهی جامع تر و منسجم تر ارائه دهد.
تضعیف کردن / خدشه وارد کردن / از بین بردن ( به تدریج یا پنهانی )
گره گشایی / فرجام داستان / پایان بندیِ حل کننده
هستی شناختی / وجودی این واژه به فلسفه ی هستی شناسی ( Ontology ) مربوط می شود؛ یعنی شاخه ای از فلسفه که درباره ی ماهیت وجود، بودن، و هستی پرسش می کند.
پرس وجو / تحقیق / بررسی / جستار بسته به متن، می تواند یکی از این معانی را داشته باشد: پرسیدن سؤال برای کسب اطلاعات بررسی رسمی و دقیق درباره یک مسئ ...
براندازانه / ساختارشکن / ضد نظام حاکم به چیزی گفته می شود که می خواهد نظم موجود را زیر سوال ببرد یا آن را تضعیف و نابود کند — چه از نظر سیاسی، چه فر ...
✅ معنی �resonate� در فارسی: در معنای واقعی ( صدا ) : طنین انداز شدن / پژواک داشتن مثال: صدای او در سالن خالی طنین انداز شد. در معنای استعاری ( احس ...
خودمختاری / استقلال خودمختاری یعنی توانایی تصمیم گیری و اداره ی خود بدون کنترل یا دخالت دیگران. یعنی استقلال و آزادی عمل بر اساس ارزش ها و انتخاب های ...
کالاوارگی یا کالایی سازی 🔹 تعریف ساده: کالایی سازی یعنی تبدیل چیزی که ذاتاً کالا نبوده ( مثل احساسات، روابط انسانی، فرهنگ، دانش یا طبیعت ) به چیزی ...
( از یک نمایشگر یا سیستم کامپیوتری ) که یک تصویر سه بعدی ایجاد می کند که به نظر می رسد کاربر را احاطه کرده است.
رایج کردن / معروف کردن / همه گیر کردن
ابداع شده توسط / ابداع کردن یک واژه یا اصطلاح توسط کسی
ابداع شده توسط / ابداع کردن یک واژه یا اصطلاح توسط کسی
شبیه سازی ها / نسخه های تقلیدی / بازنمایی های جعلی
دفاع کردن از. . . / حمایت کردن از. . . / طرفداری کردن از. . .
علم ارتباط و کنترل در انسان، حیوان و ماشین
علم ارتباط و کنترل در انسان، حیوان و ماشین
Loop ( as a noun ) = حلقه / چرخه / دور Loop ( as a verb ) = حلقه زدن / دور زدن / در چرخه افتادن
تحول / دگرگونی / تغییر اساسی
طعنه / کنایه / طنز تلخ
تکه تکه شدن / فروپاشی / گسستگی
زوال / پوسیدگی / فروپاشی
شامل بودن / نمایش دادن / ارائه دادن ( به عنوان ویژگی برجسته )
جبرگرایی: عقیده ای که می گوید همه چیز از قبل تعیین شده و علت و معلولی است و انسان اراده آزاد ندارد.
معضل/ دو راهی/ مشکل دشوار
تصویر/ بازنمایی / شرح/ نمایش/ تصویرسازی
ازتصور کردن، دوباره تصور کردن، بازاندیشی خلاقانه درباره ی چیزی
اهداف / مقاصد / منظورها
توجیه / دلیل منطقی / مبنای فکری / ضرورت انجام
موقت / اولیه / آزمایشی / قابل تغییر
Tentative Outline = طرح کلی اولیه
طرح کلی / چارچوب / فهرست اولیه
کمیک بوک ها یا رمان های تصویری ژاپنی با سبک بصری خاص
برجستگی / اهمیت / شهرت / جایگاه ویژه
عمدی / آگاهانه / هدفمند
جامع، کامل، همه جانبه
دامنه / گستره / حوزه
محدودیت ها / قیود / موانع
قابل گسترش دادن یا اعمال کردن یک نتیجه، قانون، یا مشاهده به موقعیت ها، افراد، یا نمونه های دیگر. 🔹 به زبان ساده: وقتی می گوییم "یک نتیجه تعمیم پذیر ...
زمینه / حوزه / عرصهٔ مفهومی یا فکری
زیست اخلاقی یا اخلاق زیستی
جلب کردن / به دست آوردن / کسب کردن ( معمولاً درباره توجه، حمایت، شهرت، یا اعتبار )
جلب کردن / به دست آوردن / کسب کردن ( معمولاً درباره توجه، حمایت، شهرت، یا اعتبار )
تناقض / تضاد / ناسازگاری
نوعی ترکیب تقلیدی از سبک ها، بازی با فرم ها یا بازآفرینی سبک های دیگر بدون لزوماً انتقاد
بی ثبات کردن / برهم زدن / متزلزل ساختن / از بین بردن ثبات
به طور کلی / سطحی / غیر دقیق
بیگانگی از زندگی / ازخودبیگانگی در زندگی
فروپاشی یا ازهم گسیختگی سوژگی ( یا هویت فردی )
�پایانی� یا �بحرانی�
قانون مند کردن / نظام مند کردن / تدوین کردن / کدگذاری کردن
گزیده / گلچین / مجموعه آثار منتخب
در بستر خود قرار دادن / در چارچوب مناسب جای دادن / نسبت دادن به زمینهٔ علمی موجود
ترکیب می کند / تلفیق می کند / یکپارچه می سازد
فراخواندن، احضار کردن، به یاد آوردن، زنده کردن ( احساس یا تصویر در ذهن )
پرجنب وجوش، سرزنده، پرطراوت، پرانرژی
به هر اندازه ای که لازم باشد
یک آدم خسیس و مردم گریز
انسان گریز، مردم گریز
خسیس، صرفه جو به شکل افراطی
با انرژی، با قدرت، به شدت
منحصراً یا فقط
خودفریبی یا خود را گول زدن
نمایشی/ نمایشی کردن یا به صورت نمایشی نشان دادن
به ندرت یا به صورت محدود
سرخوردگی یا یأس از واقعیت
آدم جسور و ماجراجو
چرخش آهنگین یا چرخش تناقض آمیز که به معنی تغییر ناگهانی و غیرمنتظره ای است که برخلاف آنچه که انتظار می رود رخ می دهد، ایجاد می کند و باعث شگفتی می شو ...
توضیح یا مقدمه که به ارائهٔ اطلاعات زمینه ای برای خواننده اشاره دارد، از جمله جزئیات مربوط به محل و زمان وقوع داستان، شخصیت ها و زمینه های مهم برای د ...
برچسب زدن / در قالبی محدود قرار دادن
برچسب زدن / در قالبی محدود قرار دادن
فشار/ کشش/ تنش/ سختی
مبتنی بر / مستند به / استوار بر
تجسم سایبرنتیکی یا بدن یافتگی سایبرنتیکی
متون معتبر / آثار بنیادین / مجموعه آثار شاخص
متون
سخت گیرانه / انعطاف ناپذیر
تحلیل تماتیک یا تحلیل موضوعی روشی در پژوهش کیفی که به شناسایی و تفسیر الگوهای معنایی یا "تم ها" در یک متن یا مجموعه داده می پردازد.
تِم های تکراری/ کلیشه های روایی/ الگوهای معنایی/ شگردهای ادبی
قوس های روایی/ منحنی های داستانی/ مسیرهای روایت/ سیر داستان/ پیشروی روایی "narrative arc" به ساختار کلی داستان اشاره دارد؛ یعنی چگونگی آغاز، اوج گیر ...
بررسی کردن کاویدن نقد و تحلیل کردن مورد پرسش قرار دادن بازنگری انتقادی
"Abstract" در فارسی معانی مختلفی دارد، بسته به اینکه در چه متنی استفاده شده باشد: 1. صفت ( Adjective ) : انتزاعی، غیرملموس، ذهنی چیزی که واقعی یا عی ...
نوعی حکومت استبدادی که با استفاده از فناوری دیجیتال مردم را کنترل و سرکوب می کند
نظامی که در آن تصمیم گیری ها به جای سیاستمداران، توسط متخصصان فنی و علمی انجام می شود
نوعی نظام اقتصادی - سیاسی که بر آزادی بازار، خصوصی سازی و کاهش نقش دولت تأکید دارد
زیستی سنجی یا زیست سنجی مثال ها: تشخیص چهره، اثر انگشت، اسکن چشم = اطلاعات بیومتریک Bio = life or body Metric = measurement
�رشد کردن بر پایه ی چیزی�، یا �وابسته بودن به چیزی برای پیشرفت و موفقیت�
مرتبط، مهم و کاربردی در یک زمینه خاص
برانگیختن / تحریک کردن / وادار کردن / باعث شدن ( واکنش یا احساس )
تفکر کردن عمیق / درنگ کردن / تأمل کردن
جسمی
هم راستا بودن با | هم خوانی داشتن با | بازتاب دادن
( فعل ) ۱. نادیده گرفتن / باطل کردن ( تصمیم یا قانون ) ۲. کنترل را به دست گرفتن ( به ویژه از سیستم خودکار ) ۳. بر چیزی برتری داشتن / غلبه کردن ( ...
مزاحم | مداخله گر | نفوذگر | تجاوزگر
زیورآلات بی ارزش / شیء درخشان ولی کم ارزش / تزئینات کوچک و بی ارزش
بی ارزش
دریغ کردن withheld information → اطلاعات دریغ شده نگه داشتن ( و ندادن چیزی )
خودسرانه / تصادفی / بدون دلیل منطقی
منافع حیاتی / اهمیت موضوع / آنچه در معرض خطر است / پیامدهای مهم
محدودیت / حد و مرز
آپلود آگاهی / بارگذاری ذهن / انتقال هوشیاری به سیستم دیجیتال
درهم تنیدگی / پیچیدگی روابط / گره خوردگی
اصل، واقعی
فراگیر / غرق کننده / جذب کننده
پرداختن
به معنی زوال اجتماعی است و به فرآیندی اشاره دارد که در آن ساختارهای اجتماعی، اخلاق، ارزش ها، و نهادهای یک جامعه به تدریج فروپاشیده یا دچار انحطاط می ...
🔹 "ظریف" 🔹 "دارای جزئیات دقیق" 🔹 "چندلایه" 🔹 "پیچیده ولی دقیق"
subtle
To explain, clarify, or provide a better understanding of something پرداختن به موضوعی Persian Translation: 🔹 "روشن کردن" 🔹 "شفاف سازی" 🔹 "توضیح ...
دوستان املای درست embedded هست
عظیم
جنوا یک شهر بندری در ایتالیا است که در شمال این کشور و در کنار دریای لیگوریا قرار دارد.
عقد
چیمی سوییفت ها ( Chimney Swifts ) پرنده های کوچیک و سریعی هستن، اسمشون به خاطر عادتی که به استراحت کردن روی دودکش ها دارن گرفته شده، این پرنده ها بدن ...
شکل گرفتن
helping to explain or prove something
complete and including everything
قرار دادن یا جای دادن
Difference Between Analysis and Analyses 1. Analysis ( Singular ) Part of Speech: Noun ( singular ) Meaning: The detailed examination or study of s ...
به معنای مقایسه و بررسی تفسیرها یا داده ها با منابع دیگر است
مثلث سازی در پژوهش به معنای استفاده از روش ها، منابع داده، نظریه ها یا پژوهشگران متعدد برای بررسی یک پدیده یا سؤال پژوهشی است
important, influential , original
adjective done with the aim of achieving a particular thing
the effect that two or more things have on each other
relating to subjects
تفاوت های جزئی
standard
ضروری urgent
existing for a long time
مجموعه ای از دستورالعمل های گام به گام و مشخص که برای انجام یک وظیفه یا حل یک مسئله طراحی شده اند.
emphasize
enlarge, increase
real, true, genuine
only
پیشی گرفتن سبقت گرفتن
"تخیلی" یا "فرضی"
to combine two or more things into one
causing change, worry or anxiety
to examine something in detail trying to find information
the quality of being real or true
ارتقا دادن، تقویت کردن، بهتر کردن
کلمه Morphodite در واقع یک شکل اشتباه یا غیررسمی از کلمه Hermaphrodite هست. این کلمه به معنی موجودیه که ویژگی های هر دو جنس ( مذکر و مؤنث ) رو داره. ...
معنی استعاری: صلح، پایان منازعه یا پذیرش شکست
بزرگ ترین جونده ی جهان
توصیف شدن، مجهز بودن یا برخوردار بودن از ویژگی خاصی
خود رای بودن
to lift something
جشن برداشت محصول که سالانه در هند برگزار می شود.
برای مثال
a lot of green trees
رد کردن
رد کردن
فعال
impurity
cut down
هنرمند ( هنرهای تجسمی )
دقیقا"
massed, heaped, collected
over
the activity of dealing with many different documents in order to achieve something
hill
train
successful
continue
useful
wandering
جم شدن یا مچاله شدن به علت کمی جا
حصاری که از شبکه سیمی محکم ساخته شده.
درست
دندان قروچه از شدت خشم
a county ( = area with its own local government ) in northwestern England:
believe ( v )
an animal that kills and eats other animals
don't like
دری که بدون دستگیره باز میشه
جا دادن و راه باز کردن بیشتر با زور یا هل دادن
راه افتادن
یک ایستگاه رادیویی
شوخی نکن
فضا سازی، فراهم کردن شرایط در نظر گرفتن چیزی در زمینه خاص؛ موقعیتی که می تواند به توضیح بیشتر کمک کند
عصب و عضله
بوروکراسی ( Bureaucracy ) از دو بخش bureau به معنی میز و دفتر کار و پسوند cracy به معنی سالاری ایجاد شده است. برابر فارسی آن یعنی دیوان سالاری ترجمه ...
آشکار سازی/ تجلی
در اوایل قرن بیستم جنبشی در هنر، ادبیات، موسیقی و فیلم ایجاد شد که برخلاف ایده های پذیرفته شده در مورد هنر و زیبایی بود و از طنز، پوچی، چیزهای احمقان ...
جسارت یا آزادی بیان به معنی گفتار صریح و آزادانه صحبت کردن است، که نه تنها به آزادی بیان دلالت دارد، بلکه بیان حقیقت برای منافع عمومی هم هست؛ حتی م ...
در تئوری مارکسیستی �روش تولید� ترکیبی از موارد زیر است: نیروهای مولد: این نیروها شامل نیروی کار انسانی و ابزار تولید ( ابزار، ماشین آلات، ساختمان ها ...
سیستم نظارت کلی ( مثل دوربین مدار بسته )
جنبش مذهبی و سیاسی است که در جامائیکا در دهه 1930 آغاز شد و توسط بسیاری از گروه ها در سراسر جهان پذیرفته شد. مسیحیت پروتستان، عرفان، و آگاهی سیاسی آف ...
شهری در ژاپن
norm هنجارهای اجتماعی: social norms
تیغ هایی شبیه ستاره برای مبارزه معمولا" اندازه کف دست هستند.
when somebody dies, the computer shows a flat line on the screen
!iceberg
اصطلاح چندجهانی توسط فیلسوف آمریکایی ویلیام جیمز در سال 1895 برای اشاره به معنای اخلاقی گیج کننده پدیده های طبیعی و نه به دیگر جهان های ممکن ابداع شد.
محیط پیدایش چیزی
A type of meta - fiction in which the story is about the process of creation.
روان گردان
جانهشت سازی، پروتز سازی
از ریشه ماهیت میاد
جسم مندی
برنامه آنلاین کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه میده توی بازی ها شرکت کنند
اتصال
عقبی، پشتی
رب النوع
بررسی ساختار کیهان در مقیاس گسترده
پیوستگی اتحاد موقت
در معرض تابش ( اشعه ایکس و . . . ) قرار داده شده
قاعده کلی اصل موضوع
طمع کارانه
پرسپکتیو
اولین نوع عکس تولید شده با موفقیت داگرئوتایپ یک فرآیندی است که تصویری با جزئیات بسیار بالا را بر روی یک ورق مسی با پوشش نازک نقره بدون استفاده از نگ ...
راک اند رول سبکی از موسیقی محبوب است که در اواخر دهه 1940 و اوایل دهه 1950 در ایالات متحده تکامل یافت. این موسیقی از موسیقی آفریقایی - آمریکایی مانند ...
تحیج
معادل سازی
پروتز
از بین بردن
آمایشی
Individual Savings Account
زبان آمیخته، زبان مرکب
ترکیب زبانها
مناطق جهان که بر اساس شرایط اقلیمی طبقه بندی می شود
روش های مختلفی که در آن می توان مجموعه ای از چیزها را به وجود آورد. 120 جایگشت از اعداد 1، 2، 3، 4 و 5 وجود دارد: به عنوان مثال، 1، 3، 2، 4، 5 یا 5 ...
بازیهای کامپیوتری در پاساژها یا شهر بازی ها
مکان هایی که خارج از همه مکان ها هستند!
a guess based on no knowledge or information
therefore
اثبات کردن و تحقق بخشیدن
زیست فرهنگی
a body or the main part of an organ
adj: ضد و نقیض
معقولانه یا عاقلانه
showing common sense
a person's inherent qualities of mind and character
کلمه یا چیزی که تعریف یا درک کامل آن دشوار باشد
وابسته به شناخت ژن از نسل های گذشته
the quality of being full of fun and wanting to play. childlike playfulness
conventional
کارآموز در شرکت ها
عادی و کسل کننده