پیشنهاد‌های سعید امدادی (١,٣٠٤)

بازدید
١,٥٤٥
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A set idea افکار دگم My father had a set idea about how I should live my life. پدرم در مورد نحوه زندگی من افکار دگمی داشت. سعید امدادی عاشق کلمه ۰۹ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هوشمند - محاسبه گر مثل computational device یعنی وسیله هوشمند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ذکر منبع در نوشته ها - قید دلیل در اتفاقات He borrowed from other people’s writing without attribution وی بدون ذکر منبع از نوشته های دیگران اقتباس نم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

باز کردن و پایین آوردن لوازم نصب شده مثل داربست - پرده - عکس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پر سرو صدا در بوق و کرنا شده گوش فلک را کر کرده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

۱ - وقتی جمع نیست، quorter, معنی محله دارد This is the bustling commercial quarter of the city. اینجا محله شلوغ تجاری شهر است 2 - وقتی s دارد، quort ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

ترسیم - مشخص نمودن establishing something boundaries ترسیم حدود و ثغور امری سعید امدادی عاشق کلمه ۰۹۱۲۷۷۷۲۱۲۵

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

من خیلی جاها دیدم که بهترین معادل براش " اما" هستش.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اولویت داشتن فردیت یک شخص قبل از معلولیت شأن در توصیف افراد معلول، معتاد مثال: An epileptic person توهین به فرد است ( صرعی ) بهتر است گفته شود: An i ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خوره عکاسی، عاشق عکاسی سعید امدادی عاشق کلمه ۰۹۱۲۷۷۷۲۱۲۵

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1 - عاقلانه نیست It may seem counterintuitive to open a shop in the middle of a recession بازکردن مغازه در در وسط بحران عاقلانه نیست. 2 - موشکافانه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

� موضوعی را برای چند لحظه یا مدتی رها کردن - مثلاً بگوییم: بابا چند لحظه بی خیال�, Let's just step back from the problem and think about what we cou ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

این گوی و این میدان سعید امدادی عاشق کلمه ۰۹۱۲۷۷۷۲۱۲۵

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اولا بدانیم که backed up صفت است. در ترافیک می توان معادل � قفل شده� رو با اندکی اغماض به کار برد. The traffic is backed up for six miles on the ro ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

"ادامه میدیم از جایی که مونده بودیم - از سر می گیریم دنباله بحث مان را از. . . . " Let's pick up where we left off yesterday از جایی که دیشب بحث رو ن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

" تقطیع شده" رو معمولا در معمولا در ادبیات سیاسی عرفی استفاده می کنند. The reporter took my remarks completely out of context خبرنگار حرف های مرا تق ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جا انداختن لغتی در یک متن، جای خالی دادن در متن به عنوان سوال امتحانی یا در تمرینات In this exercise, a word is blanked out and you have to guess wha ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

مخصوص یک نفر یک چیز خاص مشهور شناخته شده He was wearing one of the brightly coloured ties that are his trademark. وی یکی از کراوات های رنگ روشن مخصو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

You have a black eye. What happened? دور چشمت سیاه شده. چی شده؟ I walked into a door. سرم خورد به در. - در معنای پیدا کردن شغل به آسانی She walked ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

date back to فعل است به معنی تاریخچه چیزی را بگوید ولی در عمل به : مربوط به ترجمه می شود. . The museum's collection includes artefacts dating back t ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Disability را معمولا با کلمه " مشکل" در زبان محاوره ونوشتاری می شناسیم مثلا در جمله: Don't ignore a learning disability مشکل یادگیری را مد نظر داسته ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Delve into داریم که مفهوم بررسی عمیق و دقیق را می دهد، نیازی به deeply نیست و در متون انگلیسی نیز دیده نمی شود. The book delves into the latest rese ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سیفون سعید امدادی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

در پاسخ آقای کوروش شفیعی گل، The greatest act of love is to share love این ترجمه را پیشنهاد می کنم: تکثیر عشق عالی ترین نتیجه عشق است. از act می تو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرطرفدار He was a fan favourite during his career in Formula 1 این کلمه یک اسم است نه صفت، او در مسابقات فرمول یک پرطرفدار بود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

" بزرگان"، تقریبا می تواند معادل این کلمه باشد، چانچه در جمله نوشته شده در کمبریج برای این کلمه آمده است: The restaurant is popular with the glittera ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

Flights fill up fast near the holudays. پروازها نزدیک تعطیلات سریع پر می شوند. سعید امدادی عاشق کلمه ۰۹۱۲۷۷۷۲۱۲۵

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

The computer came in a big box that was awkward to carry ترکی : دبرتمه سی هنگامه دی تکان دادنش مصیبته کامپیوتر تو جعبه ای اومد که تکون دادنش مصیبته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

می توانید این چند جمله کوتاه ولی پرکاربرد که گذشته feel fine نیز به شکل felt fine بکار رفته را به خاطر سپرده و استفاده کنید، از کتاب UNDERSTAND AND U ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

صرف نظر کردن نیز یکی از معانی بسیار کاربردی فعل skip است، مثلا میخای بگی ، از ناهار خوردن صرف نظر کردم، I'm trying to lose weight, so I'm skipping ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

There is growing disenchantment with the way the club is being run. Dischanted هم به این معناست. سرخورده شدن - نا امید شدن درست است. طلسم زدگی و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

دقیقا به معنی بستگان درجه دو می باشد. Immediate family نیز به معنی بستگان درجه یک می باشد . سعید امدادی عاشق کلمه ۰۹۱۲۷۷۷۲۱۲۵

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

She doesn't pull her punches when talking about lazy people تعارف ندارد با کسی، او وقتی در مورد افراد تنبل صحبت می کند با کسی تعارف ندارد. سعید امد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

متکلم وحده سعیدامدادی عاشق کلمه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

presented with می تواند به معنی تقدیر از کسی "با هدیه دادن" باشد. سعید امدادی عاشق کلمه 09127772125

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Hold party به معنی have a party است. معنی اش برگزاری پارتی است. امدادی - عاشق کلمه ۰۹۱۲۷۷۷۲۱۲۵

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شکست - باختن - ضربه دیدن مثل take a beating We took a beating in our last game ما در آخرین بازی باختیم. But the hip can take a beating, and when th ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سجاد عزیز give me a hug یعنی بغلم کن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

all in all=by and large روی هم رفته به ترکی: اوست اوسته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

That was burned into my mind when I was a child. حک شدن در مغز - مشابه فرایند انتقال اطلاعات به CD

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

بهترین عملکرد را از خود نشان دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

به نظر من

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

آقای Amin، عالی بود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کارش درسته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

به معنی رشته تحصیلی هم استفاده می شود. سایر واژه ها برای رشته تحصیلی عبارت از major و برای گرایش تحصیلی در یک رشته کلمه concentration است. ?What is ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

قبول کردن - پذیرفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

وقتی به کسی نام جایی را مثلا برای برای تعمیر وسیله ای معرفی می کنید ، مثال: you can try DigiCamera. اینجا معنی دوربین ات را ببر به مرکز تعمیر دیجی ک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

وسیله ای را ، چیزی را به جایی بردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تشکیل کلاس Class meets every day یعنی کلاس هر روز تشکیل می شود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

شهر خودم