پیشنهاد‌های مهدی کشاورز (٢,٤٧٤)

بازدید
٣,٥٩٠
تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارزنده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

درود سپاس از جناب نقدی پیشکش به دوستان کنم که با واکاوی واژگان در اندیشه، من به این برآیند دست می یابم که شاید در بیشتر باره ها و نمونه ها پیشوند هن ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

نگریسته شدن، اینگونه که به نظر می آید، اینگونه که نگریسته می شود،

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

دُژَنباری، دُژاَنباری، دژنباری= انبارگری از برای سود اهریمنی و دشمنی با مردم. دژنبار= محتکر

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

سپاس از برای پاسخهای دوستان من تا اندازه ی بسیاری با این دیدگاه که واژه ی خشنود از خوش نود فراهم نشده همسو شدم ولی هنوز دل آرام نیستم که واژه ی خشنَو ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

درود بر جناب فرتاش گرامی سپاس از بازنمایی که داشتید. بزرگوار آیا شما می توانید باور استواری داشته باشید که "خشنَو" جدای از اینکه چه چمی دارد، یک تکو ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

درود [آر و نای] به جای مثبت و منفی پیشنهادهای درخور نگرشی از سوی دوستان به جای واژه های مثبت و منفی پیش کشیده شده مانند [های و نای] یا [هاده و نایه]. ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مُشعِر= آگاهنده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نرمش، آسانگیری، ساده گیری

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خاستگاه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چیمدار= مدلَّل

پیشنهاد
٠

جوشاک مهره ای، جوش خوردگی مهره ها و مفصل های لگن به یکدیگر.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

جوشاک مهره ای، جوش خوردگیِ آهسته وارِ مهره ها به یکدیگر.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جوشاک، سختی مفصل

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

هازش، برگرفته از واژه ی [هازیشن] در پهلوی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هازش یا هازیشن در پهلوی به چم یقین ( در دین )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زمینه چینی، زمینه سازی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غوزوله یا غوزولو: غوز پسوند کوچکساز " اوله"، مانند کوتوله، دیگوله، کوچوله. غوزوله به ریخت غوزولو هم آوایِش می شود و به چم غوزیِ کوتاه است.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه ی کوتوله دارای دو بخش "کوت" و "اوله" است. کوت از کوتاه می آید و همریشه با Cut، اوله پسوند کوچکساز است مانند دیگوله. کوتوله= بسیار کوتاه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

فرامده= مشتق. فرامدگی= اشتقاق

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

فرامد یا فرامده به جای مشتق. فرایش یا فرامدگی به جای اشتقاق.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

فرامد به جای مشتق، محصول. فرایش یا فرامدگی به جای اشتقاق، استحصال

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرامد به جای مشتق. فرامد شدن= مشتق شدن، اشتقاق یافتن.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

واژه ی هنداختار ساخته شده از بنواژه ی هنداختن یا انداختن است که پیشتر واژه ی هندازه ( اندازه، هندسه ) را پیشکش دانش انگارش ( ریاضی ) نموده است. هندا ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زودگذر، ناپایدار

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

پیش نهاده شدن، به پیش نهاده شدن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با این گمان

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نیاخته، نیازین، نیاز شده، دلخواه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

تلخاب= باز، قلیا، تیزاب= اسید، زبان پارسی دارای دانشواژه های بایسته برای همه ی زمینه های دانشیک است و نیازی به وام واژه ندارد.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تیزاب= اسید تلخاب= باز، قلیا زبان پارسی نیازی به واژگان بیگانه ندارد.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

می توان از واژه ی " تلخاب" به جای [قلیا یا باز] بهره گرفت.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه های فرگشت یا فراگشت، یک دگرش و گشتن آهسته و زمانبر را بازنمایی می کنند، واژه ی واگشت نیز درپایه به چم ( معنی ) برگشت است که چمِ انقلاب را نمی رس ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

از واژه ی دگرگشت ( =دگرش، تغییر ) می توان به جای واژه ی تازی انقلاب بهره برد. طبع هوا بگشت و دگرگونه شد جهان حال زمین دگر گشت از گشت آسمان مسعودسعد ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیوان شعری ست در ۴۰ هزار جفت ( بیت ) ، سروده ی ملافیروز پور کاووس از پارسیان و زرتشتیان هند که کمابیش ۲۰۰ سال پیش در آن سرزمین سروده شده است. جورج ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پوکی، پوک بودن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

"چیمانش"، "چمانش" چیم= دلیل چیماندن= دلیل آوردن چیمانش= استدلال

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هنودگی= تاثر، اثرپذیری بن کنونی "هنای": پیشوند "هن" به چم [به درون، به داخل] بن کنونیِ" آی" = به درون آمدن، واژه های اثر و تاثیر زمانی به کار می رون ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هناینده، هنایا، "هنای" پیشوند "هن" به چم [به درون، به داخل] بن کنونیِ" آی" = به درون آمدن، واژه های اثر و تاثیر زمانی به کار می روند چیزی به یا درو ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

"هنای" پیشوند "هن" به چم [به درون، به داخل] بن کنونیِ" آی" = به درون آمدن، واژه های اثر و تاثیر زمانی به کار می روند چیزی به یا درون چیزی دیگر نمود ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

درود واژه ی هنایش که چمِ [به درون آمدن] دارد جایگزینی درخور به جای واژه ی تازی تاثیر است، واژه ی تاثیر نیز درون مایه و مفهوم به درون چیزی وارد شدن و ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

واژه ی هنایش که چمِ [به درون آمدن] دارد جایگزینی درخور به جای واژه ی تازی تاثیر است، واژه ی تاثیر نیز درون مایه و مفهوم به درون چیزی وارد شدن و اثر گ ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متخلخل= پوک تخلخل= پوکی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نایش، نایندگی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" نایَنده" ناینده به جای واژه های تازی [مُنافی و نافی] مُنافی و نافی به چمِ ( معنی ) نفی کننده، انکار کننده است، برای برابرسازی، می توان از پیشوند" ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

برکشیدن، برکشی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

آخشیج یا آخشیگ= عنصر ریشه ی این واژه به گمان بسیار [وخش] است به چم آغاز و ابتدا. وخشیگ = آخشیگ، چیزی بوده که در آغاز آفریده شده = نخستین آفریده. آخ ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

شوند= دلیل، سبب، بن کنونی از بنواژه ی [شدن] - پسوند نامسازِ [ َند] شو َند ~ شُوَند یا شَوَند مانند: گزند، خورند ( شایسته، چیزی که به چیز دیگری بخور ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"دَرواییک" واژه ی [دروای] به چمِ ( معنی ) [در هوا، افراشته، آویخته]. "وای" در پهلوی به چم هوا بوده ( واژه ی هوا دارای ریشه ی ایرانی ست ) و واژه ی در ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

"دَروا" دروا کوتاه شده ی واژه ی [دروای] است به چم در هوا، افراشته و نیز آویخته. "وای" در پهلوی به چم هوا بوده ( واژه ی هوا دارای ریشه ی ایرانی ست ) ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

"دَروا" دروا کوتاه شده ی واژه ی [دروای] است به چم افراشته و نیز آویخته. "وای" در پهلوی به چم هوا بوده ( واژه ی هوا دارای ریشه ی ایرانی ست ) و واژه ی ...