پیشنهاد‌های مهدی کشاورز (١,٩٢٣)

بازدید
٢,٦٣١
تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

افزاره ها، افزارِگان

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

جناب قاضی تاریخدان! نام واژه ی ارشک را نخستین بار در میان شاهان هخامنشی می بینیم، کجای کاری؟! نام اصلی شاه یازدهم هخامنشی ارشک بود که با نام اردشیر چ ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

در زبان کهن بخش خاوری اسپاهان مانند اژیه ( زبان پهلوی ) ، واژه " گُرَهنه" به آدم آزمند و همیشه گرسنه گفته می شود. گرهنه ریخت دیگری از گرسنه است، جاب ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در برخی گزاره ها می توان [دیده شدن] را به جای [ وجود داشتن] به کار برد: در جنگلهای ایران گونه های گیاهی و جانوری فراوانی وجود دارد. در جنگلهای ایران ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

در برخی گزاره ها می توان [دیده شدن] را به جای [وجود داشتن] به کار برد: در جنگل های ایران گونه های گیاهی و جانوری فراوانی وجود دارد. در جنگل های ایرا ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

"واروواژه" گونه ای بازی با واجهاست به گونه ای که با جابجایی واجهای یک واژه یا گزاره بتوان واژه یا گزاره ی چَمدار ( معنادار ) تازه ای ساخت. در نمونه، ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

پندار - دانشیک

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

این واژه که به نظر می رسه انگلیک باشه برابرهای خودش رو در پارسی داره. ما در زبان خودمون نیازی به این واژه های بیگانه نداریم، زبان پربار پارسی به دست ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

در نگاه من تا می توان باید واژگان بیگانه را که واژه های تازی را هم در بر می گیرد از فرهنگ زبانی خودمان بزداییم. اینها وامواژه نیستند، اینها خوره اند ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جناب آدینات با درود به شما در زمان اشکانی به ویژه در نیمه نخست آن، رواج فرهنگ یونانی چشمگیر بود؛ واژه ای که شما آورده اید ( zonos ) هم به گمان بسیار ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رُکرُکی در اصفهان به ویژگیِ خوراکیهایی که پس از پخته شدن به خوبی نرم نمی شوند و همچنان زیر دندان، کمی سفت ( ترد مانند ) می مانند می گویند رک رکی. ب ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رُکرُکی در اصفهان به ویژگیِ خوراکیهایی که پس از پخته شدن به خوبی نرم نمی شوند و همچنان زیر دندان، کمی سفت ( ترد مانند ) می مانند می گویند رک رکی. ب ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

آوابَر

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

گاهی می توان از کارواژه های " کنار زدن" و یا " کنار گذاشتن" به جای [حذف کردن] بهره برد: من به خاطر سلامتی، شیرینی و غذای چرب را از رژیم غذایی خودم حذ ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

گاهی می توان از کارواژه های " کنار زدن" و یا " کنار گذاشتن" به جای [حذف کردن] بهره برد: من به خاطر سلامتی، شیرینی و غذای چرب را از رژیم غذایی خودم حذ ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

"رگ ابزار" واژه ای پیشنهادی ست که می توان از آن به جای آنژیوکت یا برانول بهره گرفت.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

رگ گشایی به جای واژه ی بیگانه آنژیوپلاستی. در این کار که پس از رگ نگاری ( آنژیوگرافی ) و شناسایی جای تنگی در رگها انجام می پذیرد با کمک بادکنک یا ف ...

پیشنهاد
٠

جراحی میانبُر معده گونه ای تنشکافی یا جراحی ست که برای کاهش وزن، بر روی معده و بخش آغازین روده باریک ( دوازدهه ) انجام می شود. بدین روش که از معده ک ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لوله سرمی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"خونابه" واژه خونابه را هم می توان به جای بخش مایع خون ( پلاسما ) به کار برد هم به جای سرم تزریقی که آب مورد نیاز در خون را فراهم می کند.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

/رگ اَبزار/ با کمی آسانگیری می توان آمیخته واژه ی "رگ ابزار" را به جای واژه های بیگانه ی آنژیوکت یا برانول به کار گرفت. رگ ابزار یا برانول ابزاریست ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بالاپوش پوشاک گرمی که بالای ( روی ) دیگر جامه ها پوشیده می شود. واژه بالاپوش را می توان به جای واژگان بیگانه ی کاپشن، اورکت یا پالتو به کار گرفت.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

بالاپوش

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

می توان واژه ی بالاپوش را به جای کاپشن و اورکت و. . به کار برد.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جراحی میانبُر معده گونه ای تنشکافی یا جراحی ست که برای کاهش وزن، بر روی معده و بخش آغازین روده باریک ( دوازدهه ) انجام می شود. بدین روش که از معده ک ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جراحی میانبُر معده گونه ای تنشکافی یا جراحی ست که برای کاهش وزن، بر روی معده و بخش آغازین روده باریک ( دوازدهه ) انجام می شود. بدین روش که از معده ک ...

پیشنهاد
٠

جراحی دور زننده، جراحی میانبر

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رگ گشایی، رگّشایی. به جای واژه ی دراز و بیگانه ی [آنژیوپلاستی] آنژیوگرافی= رگ نگاری. همه دانشوران و گروه های دانشیک بایسته است که از خودنمایی و ب ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

/رگ اَبزار/ با کمی آسانگیری می توان آمیخته واژه ی "رگ ابزار" را به جای واژه های بیگانه ی آنژیوکت یا برانول به کار گرفت.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریز پارژه ها، ریزپارژِگان. پارژه:: پاره=تکه، خرده__ ژه=پسوند کوچکساز مانند نایژه، مژه ( موی ژه ) ؛ پارژه= ذره، خرده ریزه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریز پارژه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

گاهی می توان " توانستن" را به جای موفق شدن به کار برد: پژوهشگران موفق شدند با استفاده از نانو ذرات، پرده گوش مصنوعی تولید کنند. پژوهشگران توانستند ب ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاهی می توان " توانستن" را به جای موفق شدن به کار برد: پژوهشگران موفق شدند با استفاده از نانو ذرات، پرده گوش مصنوعی تولید کنند. پژوهشگران توانستند ب ...

پیشنهاد
٠

پیشاب خودبه خود، خودبخودیِ پیشاب، شاش رَوی، شاشرَوی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

لَش، لَس

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

لَش، لَس، لش و لس به چم بی حس، ناتوان، فلج، بی حرکت. لاش و لاشه نیز به این فرنود این گونه نامیده شده که یک بدن بی حس و بی حرکت ( بیجان ) است.

پیشنهاد
١

زبانزدی ست با این چمار: راز نگه دار نیست یا راز خودش را هم نمی تواند نگه دارد.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به جای /نسبت به/ می توان "از" یا "به" یا "درباره یِ" یا "درسنجش با"را به کار برد: سیر نسبت به پیاز پرخاصیت تر است. سیر از پیاز سودمندتر است. جهان ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

از / به، در بسیاری از گزاره ها می توان "از" یا "به" را به جای [نسبت به] به کار برد: من نسبت به انجام این کار خوشبینم. من به انجام این کار خوشبینم. ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آمیخته واژه ی چرب الکل ( چربلکل ) به جای کلسترول

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

/چَربَلکُل/ واژه ای برساخته به جای کلسترول. کلسترول گونه ای چربیِ آمیخته شده با الکلی به نام استرول است. پس می توان آمیخته واژه ی چرب الکل ( چربلکل ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"چَربَلکُل" کلسترول گونه ای چربی آمیخته شده با الکلی به نام استرول است. بنابراین من واژه ی چرب الکل ( چربلکل ) را به جای آن پیشنهاد می دهم. زبان ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فنیل کتونوری= فنیل_کتون - اوری: در این بیماران اسید آمینه ی فنیل آلانین با کتونهایی مانند پیروات و استات و لاکتات پیوند خورده که مقدار شان در خون و ا ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

برداشت شدن، به دست آمدن. با انجام این کار دستاوردهای بسیاری منتج شد. با انجام این کار دستاوردهای بسیاری برداشت شد یا به دست آمد.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

برداشت، منتج شدن=برداشت شدن.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

برداشت کردن، من از خواندن این کتاب این نتیجه را گرفتم که. . . من از خواندن این کتاب این برداشت را کردم که. . .

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

تیزبُر

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مرگ ومیر، واژه مرگ ومیر چمار ( معنا ) جمع را در خود دارد و نیازی به جمع بستن ندارد.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

گزافکار، گزاف کار

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در برخی باره ها می توان "شناساندن" را به جای تعیین کردن به کار برد: زادروز پورسینا به نام روز پزشک تعیین شد. زادروز پورسینا به نام روز پزشک شناسانده ...