پیشنهادهای توحيد (٣٧٦)
هوالعلیم مالَنا: چه شده است مارا ؛ مارا چه شده
هوالعلیم نَسلُکُهُ : آنرا داخل میکنیم
هوالعلیم فَبِمَ : پس به چه ؛ پس چگونه ؛پس به چه چیزی. . .
هوالعلیم: خانواده: فرو رفتن ؛ غرق شدن
هوالعلیم خوالف: برجا نشستگان ؛ جانشینان ؛برجاماندگان
امام صادق علیه السلام هرگاه قرآن را به دست می گرفت، قبل از گشودن و تلاوت آن، چنین دعا می کرد: أَللهُمَّ اِنّی أَشْهَدُ أَنَّ هذا کِتابُکَ المُنَزَلُ ...
هوالعلیم : ایده :نظریه ، رأى ، روشی نو ایَّده: از او دستگیری کرد، او را یاری کرد
هوالعلیم عرفاً: پیاپی ؛
هوالعلیم حنیف: مایل به حق. جنیف: مایل به باطل . حنیف متضاد جنیف است. حنیف به معنی موحد و یکتاپرستی است . راغب گوید حنف میل از ضلال به است ...
هوالعلیم خاب: ناکام ؛ نومید ؛ به آرزونرسیده
هوالعلیم تَبَتَّل : از خود بریدن و به خدا رسیدن
هوالعلیم لقاهم : ایشان را روبرو میکند؛ روبرو میشوند
هوالعلیم کادِح : تلاش نفس گیر کننده
هوالعلیم فسنیسره: پس بزودی هموار میکنیم برای او اللیل فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَىٰ پس بزودی راه آسایش وراحتی را برای او هموار میکنیم؛ ( ٧ )
هوالعلیم تخفیض: در زبان عربی به معنای تخفیف است
هوالعلیم ماملکت ایمانهم: بردگانشان؛ بندگان زر خریدشان ما: آنچه، ، ، ، ، ملکت: مالک شد، ، ، ، ایمانهم: دست راست آنها. . . . زیرا در زمان خرید و ف ...
هوالعلیم لنبوئنهم : البته به آنها محل سکونت میدهیم. النحل ۴۱ وَالَّذِینَ هَاجَرُوا فِی اللَّهِ مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِی الد ...
هوالعلیم تَقَلُّبِهِم : دگرگونیشان؛ تلاش معاش آنها ؛سرگرم امور زندگی. . .
هوالعلیم استکانوا: فروتنی کردند فما استَکانوا: سپس فروتنی نکردند
هوالعلیم؛؛؛ لَولَا: اگر نه ؛ اگر نبود ؛ چرا که
هوالعلیم أوَلَمْ یَتَفَکَّرُوا فِی أَنفُسِهِمْ؟�: آیا با خود نمی اندیشند؟ آیا درباره خود نمی اندیشند تا ببینند چه کرده اند و چه می کنند و سرنوشت ای ...
هوالعلیم تخوف: ترس در دل انداختن
هوالعلیم عَسَیْتُمْ: آیا جز این انتظار دارید
هوالعلیم ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمُ : این بدان سبب است که آنها. . .
هوالعلیم بِاعیُنِنا : تحت نظر و توجه ما
یُحادُّون : سر سختی می کنند؛ شدت عمل نشان می دهند
هوالعلیم یَحلِفون: سوگند یاد می کنند
هوالعلیم عابِر : رونده غابر : باز مانده
هوالعلیم ستّی : بانو ؛ خانم ؛ بانوی من ؛ ( ظاهراً مخفف سیِّدَتی است )
هوالعلیم مُکَذِّبِین : دروغ پندارن؛
اِنَّما : فقط ؛ اینست و جز این نیست ؛ ؛ بدرستیکه آنچه ؛ همانا آنچه را که اَنَّما : اینچنین است
هوالعلیم فقیر : کسی است که کمرش زیر بار مخارج زندگی شکسته ؛ آنکه زیر بار هزینه های سنگین روز مره کمرش خم شده ؛
هوالعلیم کَم : اندک ؛ ناچیز ؛متضاد زیاد کَم: ( عربی ) : چقدر ؛ چند؛ ( اگر جمله سؤالی باشد ) کَم: ( عربی ) : چه بسا؛چه بسیار ( اگر جمله خبری باشد )
هوالعلیم عطا : دهش؛ بخشش؛ ( عطا ، بخشش قبل از تمناست ) یعنی بدون اینکه کسی از ما چیزی بخواهد به او ببخشیم. در سوره کوثر خداوند میفرماید: انا اعطین ...
هوالعلیم هَل لَکَ: آیا تمایل داری؛ آیا رغبت داری
هوالعلیم فیمَ : ( مخفف فیما ) ، در آنچه فیمَ انت : ترا چه به. . . .
هوالعلیم یومئذ: آن روز ؛درآن هنگام ؛ روزیکه
هوالعلیم اَ لَم تَرَ: آیا ندیده اید، آیا ندانسته اید، آیا دقّت نکرده اید
هوالعلیم سمکها : ارتفاع آن ؛ بُلندای آن سمک: ارتفاع ، بُلندا، ،
هوالعلیم لَمُبلِسین: بدرستی دلشکسته واندوهگین وسرگردان
هوالعلیم هواللطیف: او ( خداوند ) دانای نکته سنج و توانای ریز نگر ، و خالق و پدید آورنده ظرائف و دقایق است. ( مراجعه به لطیف )
هوالعلیم یَتَوَارَی: پنهان می شود؛
هوالعلیم هَلُّمَ : اسم فعلی است به معنای بیائید یا بیاورید ، درجمع ومفرد ، و مؤنث و مذکر ، و لازم ومتعدی ، یکسان است.
هوالعلیم فَلَعَلَّک: پس امیداست که تو ؛ پس انتظار است ازتو ؛ پس گویا تو ؛ پس مبادا تو ؛ پس ممکن استکه تو. . . .
هوالعلیم سِخْرِیّاً: به آن عملی گفته میشود که مسخره کننده در مسخرگی خود از آن استفاده می کند. ؛ تَمَسخُر سُخْرِیّاً: مُسَخَّر ؛ تسخیر شده ؛ به خد ...
هوالعلیم یَزال:زوال پذیر ؛ ناپیوسته ( لا یزال:همیشگی؛ پیوسته ؛همواره؛ زوال ناپذیر )
هوالعلیم بُنکَده: پایه گاه ( پایگاه ) ؛ محل استقرار ؛ بنگاه. . .
هوالعلیم یَعشُ :�یَعْشُ� از �عشو� به معناى آفتی در چشم است که سبب ضعف دید می گردد. این کلمه هرگاه با حرف �عن� همراه باشد به معناى اعراض کردن است. ...
هوالعلیم فَنا : نابودشدن ؛نیست شدن ؛هلاک شدن ؛ محو شدن ( فَناء فی الله ) . . فِنا : درگاه ؛ پیشگاه ؛ آستان؛. ( حَلَّت بِفِنائِک : فرود آمدند در ...
هوالعلیم ِنعمَت : وسیله کامیابی؛ نَعمَت : کامیابی