توحيد
فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده
فسنیسره٢٠:٢٥ - ١٤٠١/١١/٠٤هوالعلیم فسنیسره: پس بزودی هموار میکنیم برای او اللیل فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَىٰ پس بزودی راه آسایش وراحتی را برای او هموار میکنیم؛ ( ٧ )گزارش
0 | 1
فقیر١٨:٥٩ - ١٤٠١/١٠/١٨هوالعلیم فقیر : کسی است که کمرش زیر بار مخارج زندگی شکسته ؛ آنکه زیر بار هزینه های سنگین روز مره کمرش خم شده ؛گزارش
2 | 1
اغنی٢٠:٢٠ - ١٤٠١/٠٩/١٠اَغنی : بی نیازی اَقنی: نیاز مند می کند؛ قانع می کند ؛ خشنود می کند ؛ ذخیره مال �أَغْنی� از �غنی� به معناى بی نیازى و �أَقْنی � از �قنیه� به معناى ... گزارش
2 | 0
اقنی١١:٠٩ - ١٤٠١/٠٩/١٠اَقنی: نیاز مند می کند؛ قانع می کند ؛ خشنود می کند ؛ ذخیره مال �أَغْنی� از �غنی� به معناى بی نیازى و �أَقْنی � از �قنیه� به معناى ذخیره ثروت است. �1 ... گزارش
5 | 0
انما١٠:١٨ - ١٤٠١/٠٩/٠٥اِنَّما : فقط ؛ اینست و جز این نیست ؛ ؛ بدرستیکه آنچه ؛ همانا آنچه را که اَنَّما : اینچنین استگزارش
0 | 0
صرفنا١٠:٥٤ - ١٤٠١/٠٨/٢٤هوالعلیم صَرَّفنا : دگرگون کردیم صَرَفنا : منتقل کردیم ؛ متوجه نمودیمگزارش
5 | 0
اف١١:١٨ - ١٤٠١/٠٨/٢٢هوالعلیم اُف : واژه ایست که در بیانِ درد ، غم ، اندوه ، دلتنگی ، تنفُّر و نفرین بکار برده میشود.گزارش
5 | 0
یعش١٠:٣٨ - ١٤٠١/٠٨/١٤هوالعلیم یَعشُ :�یَعْشُ� از �عشو� به معناى آفتی در چشم است که سبب ضعف دید می گردد. این کلمه هرگاه با حرف �عن� همراه باشد به معناى اعراض کردن است. ... گزارش
2 | 0
سخریا٢٠:٤٩ - ١٤٠١/٠٨/١٢هوالعلیم سِخْرِیّاً: به آن عملی گفته میشود که مسخره کننده در مسخرگی خود از آن استفاده می کند. ؛ تَمَسخُر سُخْرِیّاً: مُسَخَّر ؛ تسخیر شده ؛ به خد ... گزارش
2 | 0
عصائب اهل حق١١:٠٧ - ١٤٠١/٠٦/١٩هوالعلیم عصائب: جِ عصابه: گروه ، فوج، پیشانی بند عصائب اهل حق: گروه شبه نظامی شیعی درعراقگزارش
5 | 0
اصلوها١٢:١٣ - ١٤٠١/٠٥/٢٩هوالعلیم اصلوها: همنشین و همراه شوید، داخل شوید یس
هَٰذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ
ﺍﻳﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﺟﻬﻨﻤﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻭﻋﺪﻩ ﺩﺍﺩﻩ ﻣﻲ ﺷﺪ. ... گزارش
7 | 0
خدایش بیامرزاد١٧:٢٨ - ١٤٠١/٠٥/٢٥هوالعلیم خدایش بیامرزاد: خدا اورا بیامرزد ( الف اضافه در واژه بیامرزاد نشانه تکریم و بزرگ داشت است ) ؛ خداوند اورا مورد رحمت و مغفرت قرار دهد؛ خدا ... گزارش
5 | 0
مالی١١:٢٢ - ١٤٠١/٠٥/٢٤هوالعلیم مَا لِیَ: نیست برای من ؛ سزاوار نیست برای من ؛چه شده است مراگزارش
5 | 1
دارالمقامه١١:٠١ - ١٤٠١/٠٥/٢٠هوالعلیم دارالمُقامه: جایگاه پابرجا ؛ منزل همیشگی؛ از نامهای بهشت است واین واژه یکبار در قرآن آمده، درآیه۳۵ سوره فاطر فاطر
الَّذِی أَحَلَّنَا د ... گزارش
5 | 0
فوت١١:١٣ - ١٤٠١/٠٥/١٣هوالعلیم فَوت : از دست دادن؛ از دست رفتن فرصت یا زمانی که بدست آوردن ممکن نباشدگزارش
7 | 0
هواللطیف١٧:٢٦ - ١٤٠١/٠٥/٠٧هوالعلیم هواللطیف: او ( خداوند ) دانای نکته سنج و توانای ریز نگر ، و خالق و پدید آورنده ظرائف و دقایق است. ( مراجعه به لطیف )گزارش
2 | 0
اوبی١٠:٣٢ - ١٤٠١/٠٥/٠٤هوالعلیم اَوِّبی: همصدا شدن در دعا ؛ اَوِّبی مَعَهُ: در ستایش ونیایش با او همصدا شو ) آیه۱۰ سوره سبأگزارش
5 | 1
هلم٢١:٣٩ - ١٤٠١/٠٤/٢٢هوالعلیم هَلُّمَ : اسم فعلی است به معنای بیائید یا بیاورید ، درجمع ومفرد ، و مؤنث و مذکر ، و لازم ومتعدی ، یکسان است.گزارش
2 | 0
منویات١٥:٢٨ - ١٤٠١/٠٤/١٦هوالعلیم منویات: نیّات ؛ نیتها؛رهنمودها ؛روش های مدِّ نظر ؛فرمایشات؛ نقطه نظراتگزارش
7 | 0
اولم یتفکروا فی انفسهم٢١:٤٣ - ١٤٠١/٠٣/٢٩هوالعلیم أوَلَمْ یَتَفَکَّرُوا فِی أَنفُسِهِمْ؟�: آیا با خود نمی اندیشند؟ آیا درباره خود نمی اندیشند تا ببینند چه کرده اند و چه می کنند و سرنوشت ای ... گزارش
2 | 0
کاین١٦:٠١ - ١٤٠١/٠٣/٢٨هوالعلیم - کاین:مخفف ( که این ) است و ( کین ) خوانده میشود - کَأَیِّن: چه بسیار ؛ چه بساگزارش
14 | 0
حکیم١١:٣٩ - ١٤٠١/٠٣/٢٥هوالعلیم - حکیم: کاردان ؛ کسی که عمل او همراه با علم است؛ عالِم و عامِل ؛ عامِلِ عالِمگزارش
18 | 1
اما١٨:٣٣ - ١٤٠١/٠٢/٢٦هوالعلیم اَمَّا: اما ؛ یا آنچه عمَّا : از آنچه اِمَّا : اگر؛ یا ؛ چونگزارش
7 | 1
اطاله کلام٠١:٢٥ - ١٤٠١/٠٢/٢٢هوالعلیم اطاله کلام: طولانی شدن سخن، صحبت به درازا کشیدن ، ( اگر حمل بر بی ادبی نباشدهمان پر حرفی است )گزارش
21 | 0