پیشنهادهای سیدحسین اخوان بهابادی (٢,٩٦٩)
از کوه های ایران تنها کوه دماوند است که از 5000 متر یا 5 کیلومتر بیشتر است بقیه کوه های ایران زیر 5 کیلومتر هستند. قله اورست حدود 3000 متر یا سه کیلو ...
از کوه های ایران تنها کوه دماوند است که از 5000 متر یا 5 کیلومتر بیشتر است بقیه کوه های ایران زیر 5 کیلومتر هستند. قله اورست حدود 3000 متر یا سه کیلو ...
از کوه های ایران تنها کوه دماوند است که از 5000 متر یا 5 کیلومتر بیشتر است بقیه کوه های ایران زیر 5 کیلومتر هستند. قله اورست حدود 3000 متر یا سه کیلو ...
از کوه های ایران تنها کوه دماوند است که از 5000 متر یا 5 کیلومتر بیشتر است بقیه کوه های ایران زیر 5 کیلومتر هستند. قله اورست حدود 3000 متر یا سه کیلو ...
از کوه های ایران تنها کوه دماوند است که از 5000 متر یا 5 کیلومتر بیشتر است بقیه کوه های ایران زیر 5 کیلومتر هستند. قله اورست حدود 3000 متر یا سه کیلو ...
در گویش شهرستان بهاباد، عقرب را عغرب هم گویند. ( بر همان وزن عقرب )
در گویش شهرستان بهاباد، عقرب را عغرب هم گویند. ( بر همان وزن عقرب )
شناخت: اِشْناخت ( eshnaakht ) لغتنامه دهخدا: اشناختن. [ اِ ت َ ] ( مص ) شناختن. شعر از مولانا: ساکنش کرد و بسی بنواختش دیده اش بگشاد و داد اشناختش ...
شناختن: اشناختن ( eshnaakhtan ) لغتنامه دهخدا: اشناختن. [ اِ ت َ ] ( مص ) شناختن. شعر از مولانا: ساکنش کرد و بسی بنواختش دیده اش بگشاد و داد اشناخت ...
در گویش شهرستان بهاباد هنوز از کلمه ی اِشْناخت ( eshnaakht ) به جای شناخت استفاده می شود. چِطو ( chetow ) ( چطور ) اِشناختُش! ( چطور فلانی را شناخت ...
در گویش شهرستان بهاباد هنوز از کلمه ی اِشناخت به جای شناخت استفاده می شود. چِطو ( چطور ) اِشناختُش! ( چطور فلانی را شناخت که مثلاً پسر کیه یا کجا قب ...
ﻭَﻗَﺎﻟَﺖِ ﺍﻣْﺮَﺃَﺕُ ﻓِﺮْﻋَﻮْﻥَ ﻗُﺮَّﺕُ ﻋَﻴْﻦٍ ﻟِّﻲ ﻭَﻟَﻚَ ﻟَﺎﺗَﻘْﺘُﻠُﻮﻩُ ﻋَﺴَﻲﺃَﻥ ﻳَﻨﻔَﻌَﻨَﺂ ﺃَﻭْ ﻧَﺘَّﺨِﺬَﻩُ ﻭَﻟَﺪﺍً ﻭَﻫُﻢْ ﻟَﺎﻳَﺸْﻌُﺮُﻭﻥَ ( آیه ی ٩ ...
التقاطی
التقاطی
قاطی پاتی
مثال: خدایی، آدم حیرون میمونه که جماعتی میگن باید با آمریکا مذاکره کرد ، آخه واقعا نمی دونن که دشمن قابل اعتماد نیست.
مثال: خدایی، آدم حیرون میمونه که جماعتی میگن باید با آمریکا مذاکره کرد ، آخه واقعا نمی دونن که دشمن قابل اعتماد نیست.
مثال: خدایی، آدم حیرون میمونه که جماعتی میگن باید با آمریکا مذاکره کرد ، آخه واقعا نمی دونن که دشمن قابل اعتماد نیست.
گاهی هم فرد از ترس خشکش می زنه
خیال به معنای فکر و اندیشه هم است. حالا خیالت راحت شد
خیال به معنای فکر و اندیشه هم است. حالا، خیالت راحت شد.
سینی کنگره دار
سینی فراشی
یکی از معانی پریدن جهیدن است، کودکی ده ساله بودم شاد و خرم نرم و نازک چست و چابک با دو پای کودکانه می دویدم همچو آهو می پریدم ازلب جوی
( لاتجعلوا دعاء الرسول بینکم کدعاء بعضکم بعضا قد یعلم الله الذین یتسللون منکم لواذا فلیحذر الذین یخالفون عن امره ان تصیبهم فتنه اویصیبهم عذاب الیم ) ...
هیئ یعنی مهیا کن. این کلمه، هم خانواده کلمه ی مهیا ( مُ هَ یّ ) است مهیا اسم مفعول است و به معنای آماده و آماده شده است. إِذْ أَوَى الْفِتْیَةُ إِل ...
هیئ هم خانواده کلمه ی مهیا ( مُ هَ یّ ) است مهیا اسم مفعول است و به معنای آماده و آماده شده است.
مینسک/Minsk/ پایتخت بلاروس است. استفاده از کلمات مشابه و بازی با کلمات می تواند در یادسپاری آسانتر کمک کند: کلمه مشابه ( منیسک یا مینیسک، یک قطعه غض ...
برای یادسپاری آسانتر می توان با کلمات بازی کرد و داستان ساخت. ابوعلی سینا پزشکی بود که برای اینکه سر سرنگ های خود را ضدعفونی کند روی چراغ علاالدین ن ...
نام دیگر، بلاروس، روسیه سفید است که فعلآ با روسیه خیلی رفیق است. برای یادسپاری آسانتر می توان با کلمات بازی کرد، مثلاً بلاروس یعنی روسِ بلا ، یعنی ر ...
نام دیگر، بلاروس، روسیه سفید است که فعلآ با روسیه خیلی رفیق است. برای یادسپاری آسانتر می توان با کلمات بازی کرد، مثلاً بلاروس یعنی روسِ بلا ، یعنی ر ...
پایتخت اوکراین کیف/kiyef/ است. برای یادسپاری آسانتر می توان با کلمات بازی کرد مثلاً جنگ اوکراین بخاطر کیف انگلیسی ( نام سریالی ) است.
پایتخت اوکراین کیف/kiyef/ است. برای یادسپاری آسانتر می توان با کلمات بازی کرد مثلاً جنگ اوکراین بخاطر کیف انگلیسی ( نام سریالی ) است.
در شهرستان بهابادضرب المثلی داریم که می گوید: راحتی اونور جفاست، یعنی آسایش، آن طرف سختی است. جَفا یعنی سختی. سَیَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْ ...
در شهرستان بهابادضرب المثلی داریم که می گوید: راحتی اونور جفاست، یعنی آسایش، آن طرف سختی است. جَفا یعنی سختی. سَیَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْ ...
در شهرستان بهابادضرب المثلی داریم که می گوید: راحتی اونور جفاست، یعنی آسایش، آن طرف سختی است. جَفا یعنی سختی. سَیَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْ ...
بیستون و طاق بستان: الف. بیستون. کوه بیستون در شمال شرق شهر کرمانشاه و در فاصله ۳۰ کیلومتری آن و در شهرستان هرسین واقع شده است. مجموعه بیستون: ۲۸ مو ...
بیستون و طاق بستان: الف. بیستون. کوه بیستون در شمال شرق شهر کرمانشاه و در فاصله ۳۰ کیلومتری آن و در شهرستان هرسین واقع شده است. مجموعه بیستون: ۲۸ مو ...
بیستون و طاق بستان: الف. بیستون. کوه بیستون در شمال شرق شهر کرمانشاه و در فاصله ۳۰ کیلومتری آن و در شهرستان هرسین واقع شده است. مجموعه بیستون: ۲۸ مو ...
از علامت اختصاری لغتنامه ها ( مص م. ) است: مص، مخفف مصدر. م بعد از مص، مخفف متعدّی. ( مصدر، متعدّی است ) و همچنین: از علامت اختصاری لغتنامه ها ( مص ...
از علامت اختصاری لغتنامه ها ( مص ل . ) است: مص، مخفف مصدر. ل بعد از مص، مخفف لازم. ( مصدر، لازم است ) و همچنین: از علامت اختصاری لغتنامه ها ( مص م. ...
یابس از ریشه کلمه یبس ( به ضم یا فتح حرف اول ) به معنای خشک است. وَلَا رَطْبٍ وَلَا یَابِسٍ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ. ( از آیه ٥٩ سوره مبارکه الأ ...
یابس از ریشه کلمه یبس ( به ضم یا فتح حرف اول ) به معنای خشک است. وَلَا رَطْبٍ وَلَا یَابِسٍ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ. ( از آیه ٥٩ سوره مبارکه الأ ...
یابس از ریشه کلمه یبس ( به ضم یا فتح حرف اول ) به معنای خشک است. وَلَا رَطْبٍ وَلَا یَابِسٍ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ. ( از آیه ٥٩ سوره مبارکه الأ ...
یابس از ریشه کلمه یبس ( به ضم یا فتح حرف اول ) به معنای خشک است. وَلَا رَطْبٍ وَلَا یَابِسٍ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ. ( از آیه ٥٩ سوره مبارکه الأ ...
یابس از ریشه کلمه یبس ( به ضم یا فتح حرف اول ) به معنای خشک است. وَلَا رَطْبٍ وَلَا یَابِسٍ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ. ( از آیه ٥٩ سوره مبارکه الأ ...
یابس از ریشه کلمه یبس ( به ضم یا فتح حرف اول ) به معنای خشک است. وَلَا رَطْبٍ وَلَا یَابِسٍ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ. ( از آیه ٥٩ سوره مبارکه الأ ...
یابس از ریشه کلمه یبس ( به ضم یا فتح حرف اول ) به معنای خشک است. وَلَا رَطْبٍ وَلَا یَابِسٍ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ. ( از آیه ٥٩ سوره مبارکه الأ ...
یابس از ریشه کلمه یبس ( به ضم یا فتح حرف اول ) به معنای خشک است. وَلَا رَطْبٍ وَلَا یَابِسٍ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ. ( از آیه ٥٩ سوره مبارکه الأ ...
برای رفع و دفع اشتباه: شبدیز. [ ش َ ] مرکب از شب و دیز، دیز هم مبدل دیس است به معنی مانند. پس شبدیز یعنی شب مانند، مانند شب ( در سیاهی ) ، سیاه. ||� ...