تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

I don't need your money من پولتو لازم ندارم.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

ناشنوا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

بدون کافئین

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

a result or product of combining two or more things or people. For example: Water is a combination of hydrogen and oxygen.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

digitally produced money that is not controlled by banks or governments.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

The children could not bear to see their parents are arguing. بچه ها نمی توانستند تحمل کنند که ببینند والدینشان در حال جر و بحث کردن با هم هستند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

Ingesting something means taking it into your body, so eating or drinking it.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

This means that the laws are very tough, very strict.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

A hunch is 'a feeling you get that something is true. You don’t have any real evidence, but your experience and knowledge makes you think you might b ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

A futurologist is someone who studies and predicts the way we will be living in the future.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

Brain fade' is a slang term meaning a short period when you can't think clearly or remember things. For example: when you walk into a room and forge ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

To get 'hot under the collar' means to become very annoyed or angry about something. Examples:Nick got a little hot under the collar when he returne ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

I don't accept any responsibility to failed the camera, because I never used of it. من هیچ گونه مسئولیتی در قبال خرابیِ دوربین عکاسی قبول نمی کنم، چ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

. You can succeed absolutely if you accepted yourself اگر خودتان باور کرده باشید، قطعا می توانید موفق شوید.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

. You have to go through all of the hardships suffering in your life , if you wanna be success اگر می خواهید موفق باشید، باید در زندگی تان سختی های ز ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

گرفتاری، مشکل، مشکلات، دشواری، سختی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

تخلیه، تخلیه شدن The auditorium emptied quickly at the end of the concert.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

The Chinesses drivers aren't allowable to drink alcohole during their driving. رانندگان چینی مجاز به نوشیدن الکل در طول رانندگی شان نیستند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

do not allow anyone to hurt your feeling. you are feeling responsible of yourself. it is all of your fault if you did not want to accepting this trut ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

My mother is a very understanding. she read a lot of books every day and my friends get jealous of my mom. مادرم زن خیلی فهمیده ای است. او هر روز تع ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

My colleague was jealous of the freedom that i had. همکارم به آزادی هایی که من داشتم، حسادت می کرد.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

حسادت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

Most of these things are in good nick when we need to pass them on.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

در شرایط خوب مترادف in good condition

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

. "The doctor said to her: "you have a very sensitive skin دکتر به او گفته بود: � شما پوست خیلی حساسی دارید!�.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

. teenagers have a very sensitive mood. it is better for us to their understanding نوجوانان روحیه بسیار آسیب پذیرتری دارند. بهتر است آن ها را درک کن ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

The intense hatred is one of causing to eliminate your spiritual and corporeal calm in all of your life. تنفر شدید یکی از عواملی است که باعثِ از بی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٨

. All of my classmates were so eager to learn better in our English class همه همکلاسی هایِ من در کلاس زبان ( انگلیسی ) ، بسیار خواهانِ یاد گرفتنِ بهت ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

She is a sharp tongued woman who anyone like to talk with her. مفهوم جمله اینه او یک زن بد زبان و فحاش است و هیچ کس دوست ندارد با او هم کلام شود.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

She's a very sharp woman. او زن خیلی تیزی است. داره به زبان خودمونی میگه خانمه خیلی تیزبینه.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

We can decent stuff into lunch boxes. در این جا به این معنی است. انتقال از جعبه اصلی به کانتینر دیگر.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

I wanna come in. are you decent? من می خوام بیام تو. لخت که نیستی؟

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

Plastic has many natural variations and the first artificial plastic developed in England پلاستیک ها تغییرات طبیعی زیادی دارند. اولین پلاستیک مصنوعی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

خشونت، ناگهانی، رفتار تند و حاکی از خشونت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

. My new English teacher's trainig manner is quite distinct from my old English teacher's trainig manner شیوه ی آموزش معلم جدیدزبان انگلیسی ام با مع ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

شگفت انگیز

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

A marvellous invention یک اختراع جالب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

Tell me about your teeth cleaning routine. درباره ی تمیز کردن روزمره دندانتان بهم بگید.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

I am hardworking to study abroad next year in 2020.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

A vacant seat in a plane جای خالی در هواپیما

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

I put my purse on that vacant chair in a cafe. من کیفم را روی صندلی خالی در کافه گذاشتم.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

I hardly ever took an oath to someone in at all my life but my father takes an oath every day to tell the truth. من در کل زندگی ام کم تر به کسی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

Sue is got a lot of friends because she use tact in her relationship

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

خوش زبانی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

Ignore her. She's only trying to ruin you. She's a jealous friend. be ignore her. بهش اهمیت نده. اون فقط داره سعی میکنه تو رو ( پیش همه ) خراب کنه. ا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

you can imagine all the toothbrushes that you’ve used in your life from your first brush as a child to the one you . currently have شما می توانید تصو ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

I am a very keen student in English and do exercising English skills with my . native partner every day من یک دانش آموز علاقمند به انگلیسی هستم و مه ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

Keen blade لبه ی تیز

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

Our area didn't have any reading room to read or study a lot of students nearby. منطقه ما هیچ سالن مطالعه ای برای خواندن و مطالعه کردن کردن دانش آم ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

My new colleagues decided to the ballot change in favor herself to becoming supervisor. همکار جدیدم تصمیم گرفت که برای مدیر گروه شدنش آرا رو به نف ...

١