پیشنهادهای علی باقری (٣٩,٦٨٦)
گرادینگ ( اصطلاح خیاطی ) : تبدیل سایز به سایز بزرگتر یا کوچکتر را گویند.
سمت راست ( اصطلاح خیاطی ) : به قسمت جلو یا صورت پارچه گفته می شود . این قسمت از پارچه به گونه ای طراحی شده است که در قسمت بیرونی پوشاک باشد
لبه خام ( اصطلاح خیاطی ) به لبه بریده شده ی پارچه قبل از دوخته شدن گفته می شود که اگر خام باقی بماند ، پارچه ممکن است پرت شود.
لحاف ( اصطلاح خیاطی ) : هنر ساخت یک لحاف - یک تکه تزئینی از تختخواب یا حلق آویز دیواری ساخته شده از قطعات کوچک پارچه ای که در لایه های خاردار به هم د ...
درز پرنسس ( اصطلاح خیاطی ) : یک خط درز عمودی که به جای دارت به یک پوشاک می دهد. معمولاً روی بدنه ها ، لباس ، کاپشن و بلوز مشاهده می شود.
پای پرس ( اصطلاح خیاطی ) : یک قطعه کوچک از فلز در نزدیکی سوزن روی چرخ خیاطی. این عملکردی است که هنگام دوختن پارچه شما را در جای خود نگه می دارد.
وصله : ( اصطلاح خیاطی ) : نوعی از سوزن دوزی است که شامل دوختن قطعات کوچک پارچه برای ایجاد یک لکه دار مانند جلوه است. این بسیار مورد استفاده برای لحاف ...
روکش ( اصطلاح خیاطی ) : تکه ای از مواد که برای تکمیل قسمت داخلی یک پوشاک استفاده می شود. لنت ها می توانند درز را پنهان کرده و لباس را راحت تر و راحت ...
بخیه نردبان ( اصطلاح خیاطی ) : بخیه است که برای بستن دهانه های بزرگ استفاده می شود ، یا در عوض ، برای پیوستن به 2 قطعه الگوی یکپارچه. بخیه ها در زوای ...
گره جواهرات ( اصطلاح خیاطی ) : گره ساده ای که روی یک نخ بسته شده و سپس روی یک سنجاق یا سوزن به پایه نخ کشیده می شود.
سوزن دوتایی ( اصطلاح خیاطی ) 2 سوزن دستگاه متصل به یک شافت واحد ، که 2 ردیف موازی بخیه را به طور همزمان با 2 قرقره نخ و یک دستگیره واحد به هم وصل می ...
لکه دار ( یا لکه دار کردن ) :معمولاً به ترمیم سوراخ کوچک که اغلب در لباس بافتنی است ، با استفاده از سوزن و نخ اشاره دارد. این اغلب با استفاده از یک ب ...
دارت ( اصطلاح خیاطی ) یک تکنیک رایج است که برای شکل دادن به لباس استفاده می شود. آنها به طور معمول در اطراف کمر و نیم تنه ظاهر می شوند.
بخیه متقاطع ( اصطلاح خیاطی ) : یک بخیه دوزی که از 2 بخیه استفاده می کند تا از آن عبور کند تا یک شکل متقاطع ایجاد کند.
تلاقی ( اصطلاح خیاطی ) : خط پارچه عمود بر لبه نجات پارچه است.
بند ناف : ( اصطلاح خیاطی ) یک فیبر پیچ خورده ، جایی بین طناب و رشته.
خیه پتو ( اصطلاح خیاطی ) : بخیه دستی که برای اتمام لبه پارچه استفاده می شود.
صحافی : ( اصطلاح خیاطی ) یک نوار باریک از مواد است که در اطراف لبه یک پوشاک ، یک کیف یا حتی لحاف دوخته شده است.
تراک ( اصطلاح خیاطی ) شیار یا ترکی پارچه.
تاج یا کاپ ( اصطلاح خیاطی ) : سر آستین یا نشانه را گویند که از ( یک دهم ) دور بازو بدست می آید.
تاک یا نرو ( اصطلاح خیاطی ) : چین های یکنواخت و ریز را گویند.
یقه هالتری ( اصطلاح خیاطی ) : یقه تسمه ای.
پای کلاغ یا پیکان ( اصطلاح خیاطی ) : به محکم کردن بالای پیلی ها، ساسون ها و درزهای کوچک می گویند.
پوشش ( اصطلاح خیاطی ) : سجافی که دو طرف آن باز است و از آن نوار یا کش رد می شود.
کوک لغزشی ( اصطلاح خیاطی ) : برای پروب لباس از روی لباس کوک گرفته می شود.
پلاکت ( اصطلاح خیاطی ) : چاکی که در آن زیپ یا بندینک یا دکمه دوخته شود.
ژانت یا طیاره ( اصطلاح خیاطی ) : میز کوچک اطو برای درزهای آستین و شلوار.
انواع دوخت : ( اصطلاح خیاطی ) تکه دوزی یا چهل تکه ( Appliqu� ) ، کوک ( Baste ) ، دوخت نوار اریب ( Binding ) ، دوخت تزیینی ( Embroidery ) ، چین سوزنی ...
انواع لباس به فارسی و انگلیسی: بلوز blouse ، پاپیون bow ، پالتو overcoat پالتوcoat ، پیراهن ( زنانه ) dress ، پیراهن ( مردانه ) shirt ، پیراهن خواب ...
انواع جیب ( اصطلاح خیاطی ) : جیب رویی، جیب داخل درز پهلو، جیب هایی که روی بدنه چاک زده و دوخته می شود. جیب های تزیونی، جیب لبه دار، جیب مغزی، جیب راس ...
رولت ( اصطلاح خیاطی ) :رولت ابزاری است برای رد گذاری و انتقال طرح روی پارچه و آن دو نوع است دندانه دار و بدون دندانه . از مدل دندانه دار برای انتقال ...
پنس کنفرماسیون ( اصطلاح خیاطی ) : پنس زیر حلقه جلوی بالاتنه که در افراد با سینه های بزرگ گرفته می شود و تفاوت بالاتنه جلو و پشت می باشد.
پنس وتاژ ( اصطلاح خیاطی ) : در قسمت پشت بالاتنه برای بر آمدگی کوله دوخته می شود.
تاک یا نرو ( اصطلاح خیاطی ) : چین های یکنواخت و ریز را گویند.
اَجیده ( اصطلاح خیاطی ) : نوعی پنبه دوزی را گویند.
ژوزفین ( اصطلاح خیاطی ) : به مدل ها و برش های زیرسینه گویند.
اپلیکه دوزی ( اصطلاح خیاطی ) : تکه ها و گلهای پارچه هایی مانند گیپور بریده می شود و به لباس دوخت می شود به این کار اپلیکه دوزی گفته می شود. تکّه دوزی
مولاژ ( اصطلاح خیاطی ) : مانکنی که در سایز های استاندارد متفاوتی وجود دارد. از آن به جای فردی که می خواهند برای او لباس بدوزند استفاده می شود. درواقع ...
شلال ( اصطلاح خیاطی ) : کوک درشت. به عنوان یک بست موقت برای وصل کردن برش ها به یکدیگر استفاده می شود.
کارور جلو ( اصطلاح خیاطی ) : از گودی گردن حدود ۷ سانتیمتر پایین و به طور افقی تا محل افتادن دست ها را کارور جلو می گویند .
کارور پشت ( اصطلاح خیاطی ) : از استخوان برجسته ی پشت گردن حدود ۱۴ سانتیمتر پایین آمده و به طور افقی تا محل افتادن دست ها را کارور پشت می گویند .
انفورشور ( اصطلاح خیاطی ) : مجموع فاق جلو و پشت شلوار را گویند.
کرسله ( اصطلاح خیاطی ) : نواری که برای اندازه گیری به دور کمر بسته می شود. محل بسته شدن این بند در داخل گودی کمر است.
هانش ( اصطلاح خیاطی ) : منظور همان باسن.
یوگ ( اصطلاح خیاطی ) : برش های افقی روی الگو که به حالت تزینی روی لباس دوخته می شود.
پایه یقه ( اصطلاح خیاطی ) : خطی است که یقه را به آن وصل می کنیم.
هندو: هندی مجازا به معنی دزد. حاجی ما چون ز سفر گشت باز کرد بر آن هندوی خود ترک تاز شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص۲۸۷. ( ( هند ...
خرقه ی شیخانه: خرقه ای که مناسب مشایخ بود. خرقه ی شیخانه شده شاخ شاخ تنگدلی مانده و عذری فراخ شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص۲۸۸.
شکم پیش داشتن: شکم را مقدم داشتن، شکم فربه کردن، ”جمله ی آن زر که برِ خویش داشت بذل شکم کرد و شکم پیش داشت“ یعنی: از انواع اشربه و اطعمه بکار گرفت ش ...
دادِطرب دادن: در طرب کردن همه ی راه ها و روش ها را بکار گرفتن. باز گشاد از گره آن بند را داد طرب داد شبی چند را شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات ز ...