پیشنهادهای علی باقری (٣٩,٦٨٦)
مسابقه درگ : ( اصطلاحات رانندگی ) یک مسابقه درگ به مسابقه شتاب و سرعتی می گویند که بین دو خودرو که در حالت ایستاده قرار دارند شروع می شود و بعد از یک ...
لانچ : ( اصطلاحات رانندگی ) اصطلاحی بسیار جذاب برای استارت های سریع هنگام مسابقه های درگ می باشد. ایده اصلی یک لانچ خوب، حرکت اولیه به بهترین شکل ممک ...
دریفت ( اصطلاحات رانندگی ) : هنگامی که با سرعت مناسب در یک پیست مسابقه وارد پیچ می شوید، امکان این وجود دارد که چسبندگی چرخ های عقب را کاهش بدهید. نت ...
جفت کلاچ ( اصطلاحات رانندگی ) : تکنیکی است که به راننده اجازه می دهد بسیار نرم تر دنده خودرو را کوچک کند. با کمک این روش، همچنین میزان استهلاک کشویی ...
کم فرمانی ( اصطلاحات رانندگی ) : در پیچ ها، اگر چرخ های جلو قبل از چرخ های عقب چسبندگی خود را با جاده از دست بدهند، خودروی شما دچار کم فرمانی خواهد ش ...
بیش فرمانی ( اصطلاحات رانندگی ) :در پیچ ها، اگر چرخ های عقب قبل از چرخ های جلو چسبندگی خود را با جاده از دست بدهند، خودروی شما دچار بیش فرمانی خواهد ...
داون فورس ( اصطلاحات رانندگی ) نیروی داون فورس به چسبندگی بیشتر خودرو روی زمین کمک می کند. این کار با استفاده از قوانین آیرودینامیکی برای وارد کردن ن ...
ضریب درگ ( اصطلاحات رانندگی ) : ضریب درگ به معنی میزان مقاومت هوایی است که خودرو در حال حرکت با آن روبرو می شود است. هر چقدر عدد ضریب درگ کوچک تر باش ...
زاویه کستر ( اصطلاحات رانندگی ) زاویه کستر به زاویه ای گفته می شود که امتداد محور فرمان با محور عمودی چرخ ایجاد می کند. کستر مثبت زمانی اتفاق می افتد ...
زاویه کمبر ( اصطلاحات رانندگی ) زاویه کمبر به انحراف چرخ جلو از کنار به کنار گفته می شود. اگر چرخ های جلو به سمت داخل کج باشند، خودروی شما زاویه کمبر ...
خط کمر ( اصطلاحات رانندگی ) : خط کمر به خطی می گویند که زیر پنل های شیشه ای یک خودرو متشکل از پنجره جلو، پنجره های کناری و پنجره عقب قرار می گیرد. ای ...
کم فرمانی Understeer ( اصطلاحات رانندگی ) : کلمه کم فرمانی اصطلاحی است که برای بیان handling ( خوش دستی ) در اتومبیل استفاده می شود و به وضعیتی گفته ...
دیوایدر : یعنی جدا کنند . دیوایدر در لوازم التحریر ، جداکننده زونکن و یا همان دیوایدر از جنس های مختلف مانند پلاستیک و مقوا تولید می گردد . دیوایدر ...
کلاس پروازی ( اصطلاحات هواپیمایی ) در یک هواپیما معمولا سه نوع بلیط قابل خریداری است. بلیط درجه ۱ یا First class که در بلیط با حرف F. نمایش داده می ش ...
ایروز : ( اصطلاحات هواپیمایی ) ایرویز وظیفه مسیریابی و جهت یابی در مسیر های ویژه را در صنایع هوایی بر عهده دارد.
لاگِیج استوریِج | luggage storage ( اصطلاحات هواپیمایی ) : اگر چند ساعتی در فرودگاه هستید و می خواهید چمدان ها و وسایلتان را به جایی بسپرید می توانید ...
لاست اَند فاند | lost and found ( اصطلاحات هواپیمایی ) : لاست اند فاند به معنای بخش اشیاء و چمدان های گمشده و پیدا شده است. چمدان های گم شده در فرودگ ...
چِک - این | check in ( اصطلاحات هواپیمایی ) : چک - این فرودگاه یکی از اصلی ترین مراحل سوار شدن به هواپیماست و از جمله مهم ترین اصطلاحات پرکاربرد در ف ...
بوردینگ | boarding ( اصطلاحات هواپیمایی ) : بوردینگ به معنای سوار شدن است و به زمانی گفته می شود که مسافران در حال سوار شدن به هواپیما هستند. در این ...
کنسِلد | cancelled ( اصطلاحات هواپیمایی ) کنسل را آنقدر در زندگی روزمره استفاده کرده ایم که دیگر معنایش را همه می دانند. پرواز کنسل شده یعنی پروازی ل ...
دیلیِ | delay ( اصطلاحات هواپیمایی ) : این اصطلاح معنایی مخالف آن تایم دارد و به معنای تاخیر در پرواز است. وقتی پروازی دیلِی دارد یعنی پرواز یا فرودش ...
آن تایم | on time ( اصطلاحات هواپیمایی ) : این اصطلاح را ممکن است در موقعیت های دیگر نیز شنیده باشید و تا حدودی معنای آن را بدانید. اما آن تایم از اص ...
دیپارچر | departure ( اصطلاحات هواپیمایی ) این اصطلاح در مقابل پروازهای ورودی استفاده می شود و به پروازهای خروجی گفته می شود. دیپارچر یا پروازهای خرو ...
اِرایوِل | arrival ( اصطلاحات هواپیمایی ) ارایول یا همان پرواز ورودی نیز از اصطلاحات پرکاربرد در فرودگاه و پرواز است. ارایول به پروازهایی گفته می شود ...
گِیت | gate ( اصطلاحات هواپیمایی ) یکی از رایج ترین اصطلاحات پرکاربرد در فرودگاه و هنگام سوار شدن به هواپیما، گِیت است. بعد از ارائه بلیط هواپیما و د ...
ترمینال | terminal ( اصطلاحات هواپیمایی ) :ترمینال مسافربری در فرودگاه نیز کاربرد زیادی دارد و گاهی ممکن است مفهوم ترمینال را با فرودگاه اشتباه کنیم. ...
لِی اُووِر | layover ( اصطلاحات هواپیمایی ) این اصطلاح را می توان توقف بین راه یا بین پرواز ترجمه کرد. در پروازهای با توقف، مسافران باید از هواپیما پ ...
فِلایت | flights ( اصطلاحات هواپیمایی ) فلایت یا همان پرواز به سفری گفته می شود که هواپیما بین یک مبدا و مقصد انجام می دهد. معمولا هر پرواز با یک شما ...
اِیرلاین ( airline ) :ایرلاین به شرکتی گفته می شود که صاحب هواپیماهاست؛ به همین دلیل در فارسی به ایرلاین، شرکت هواپیمایی نیز گفته می شود. معمولا ایرل ...
امر: فرمان الهی که مبدأ وجود است: " کُن فیکون". عالم امر در مقابل عالم خلق است" اَلا لَهُ الخَلْقُ والأمر" ۷/۵۴ همانا که از آنِ اوست عالم خلق و عالم ...
عَقار: آب و ملک دکتر شفیعی کدکنی در مورد این واژه می نویسد: ( ( معمولا ضیاع و عقار در فارسی با هم بکار می روند. و با هم یک معنی می دهند و آن هم” آب و ...
حَبََّذا: از دو بخش ( " حَبَّ" و "ذا" ) حبَّذا فعلی است که فاعل آن" ذا" است ( در دستور زبان عرب اینگونه افعال را افعال مدح و ذم می نامند ) یعنی چه نی ...
ناکْ دِه: فروشنده ی عطریات و مشک که جنس تقلبی دارد. ( ( مُشک پُشکت یکی است چون تو همی ناکْ دِه را ندانی از عطار ) ) دکتر شفیعی کدکنی در مورد این و ...
مشک و پشک برای کسی یکسان بودن: کنایه از عدم تشخیص خوب از بد نظیرِ دوغ و دوشاب برای وی یکسان بودن. ( ( مُشک پُشکت یکی است چون تو همی ناکْ دِه را ندا ...
یسار: غنا و ثروت و فراخی معیشت یمین و یسار: چپ و راست ( ( دین نیاید به دست تا بُودَت بر یمین و یسار، یُمن و یسار ) ) یعنی: تا در چپ و راست تو فرا ...
پرّه: گره قفل، دندانه ی قفل، محلی که سبب بسته شدن قفل می شود. ( ( نشود در گشاده، تا تو بدم بر نیاری ز قفل و پرّه دمار ) ) یعنی تا با زور و نیرو از ...
رباط: کاروانسرا، کنایه از محل اقامت ناپایدار و موقتی. ( ( در گذر زین رباط غرچه فریب در گذر زین رباطِ مردُ مخوار ) ) دکتر شفیعی کدکنی در مورد این ...
غرچه: احمق، کم خرد، کوهستانی ( ( در گذر زین رباط غرچه فریب در گذر زین رباطِ مردُمخوار ) ) دکتر شفیعی کدکنی در مورد این واژه می نویسد: ( ( غرچه: اح ...
غرچه فریب: فریبندهٔ احمقان ( ( در گذر زین رباط غرچه فریب در گذر زین رباطِ مردُمخوار ) ) دکتر شفیعی کدکنی در مورد این واژه می نویسد: ( ( غرچه: احمق ...
قار: برف به زبان آذری، قار کردن ریش سیاه: به کنایه سفید کردن آن، ( ( شیب کردی به لفظ تازی ریش قیر کردی به لفظِ ترکی قار ) ) یعنی به زبان عربی ریش ...
شیب کردن: سفید کردن ( ( شیب کردی به لفظ تازی ریش قیر کردی به لفظِ ترکی قار ) ) یعنی به زبان عربی ریش را شیب ( سفید ) کردی و به زبان ترکی ریش سیاه ر ...
دولتی مرد: سعادتمند، خوشبخت ( ( دولتی مردی، ار نپّریدست مرغ امسالت از دریچه ی پار ) ) دکتر شفیعی کدکنی در مورد این واژه می نویسد: ( ( دولت را قدما ...
پِرار: پیرار، سال قبل از پار در اندیشه ی پار و پیرار ماندن: کنایه از عمر امسال و سال پیشین خویش را ضایع کردن، کنایه از ضایع کردن و حدر دادن عمر. ( ...
بس: بس کن ( ( بس! که نامرد و خشک مغزت کرد رنگِ کافور و مُشکِ لیل و نهار ) ) ( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل قصاید سنائی، دکتر شفیعی کدکنی، زمستان ...
مشک: ماده ای خوش بو و معطر دکتر شفیعی کدکنی در مورد این واژه می نویسد: ( ( در طب قدیم مشک را برای تقویت اعضای رئیسه ی بدن و حرارت غریزیه و حواس و تقو ...
کافور: ماده خوشبویی که از گیاهی به همین نام می گیرند و رنگِ ان سپید است. دکتر شفیعی کدکنی در مورد این واژه می نویسد: ( ( قدما اعتقاد داشته اند که خو ...
بلغار: ناحیه ای افسانه ای که مردم آن به سپید پوستی مشهورند و تحدید حدودِ جغرافیائی آن ، از قدیم، جنبه ی افسانه ای داشته است. احتمالا قومی از اسلاوها ...
خزر: نام ناحیه ای و مردمی که به سپید پوستی معروف بوده اند. گه کند ماه نقشت اندر دل در خَزَر هند و درحبش بُلغار ( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل قصای ...
اثیر: ( از یونانی اِثِر ) فلک نار، کره ی آتش که به عقیده ی قدما آتش موجود در کره ی زمین سایه ای یا نمونه ای از آن است. مولوی می گوید: عین آتش در اثی ...
تیر چرخ: عطارد ( ( گه کند تیرِ چرخت از سرِ ذهن چون کمان گوشه گشته و زِهوار ) ) معنی بیت: یعنی، گاه، عطارد از سر ذهن و ذکاوت، ترا بمانند کمان، گوش ...