پیشنهادهای علی باقری (٣٩,٦٨٦)
لولی: کولی ( ( گاه ناهید، لولی ِ رعنا کُنَدَت بادْ سار و باده گُسار ) ) دکتر شفیعی کدکنی در مورد این واژه می نویسد: ( ( در اصل به معنی افراد طوایف ...
ناهید :ستاره ی زهره ( ( گاه ناهید، لولی ِ رعنا کُنَدَت بادْ سار و باده گُسار ) ) دکترشفیعی کدکنی در مورد. این واژه می نویسد: ( ( در منسوبات کواکب ...
زرّ ِ عیار : طلای ناب ، زر ناب
زنار قلم:منظوز از زُنّارِ قلم ، بندی است که در نیِ قلم وجود دارد. > معنی بیت: گاه ستاره ی بهرام به تهمت، تیغ بر کمر ِِ تو می بندد. ( تازیانه های ...
زنار قلم:منظوز از زُنّارِ قلم ، بندی است که در نیِ قلم وجود دارد > معنی بیت: گاه ستاره ی بهرام به تهمت تیغ بر کمر ِتو می بندد. ( تازیانه های سلوک ...
بهرام: ستاره مشتری > دکتر شفیعی کدکنی در مورد این واژه می نویسد: ‹‹بهرام ستاره ی جنگ و خونریزی است و در منسوبات کواکب همواره با تیغ و خشم و سلحشور ...
اورمزد: ستاره ی مشتری > دکتر شفیعی کدکنی در مورد این واژه می نویسد: ‹‹ستاره مشتری به ستاره ی سعادت مشهور بوده است و حفظِ امتعه و غذاها را به او نسب ...
نثار: پراکندن، افشاندن سیم و زر یا گوهر یا اشیای قیمتی دیگر یا شیرینی و نقل و. . . دکتر شفیعی کدکنی در مورد این واژه می نویسد: ‹‹معمولا بر سر، یا در ...
هوا انگیز: بر انگیزنده ی آرزوها ‹‹ای هوا های تو هوا انگیز وی خدایان تو خدای آزار›› ( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل قصاید سنائی، دکتر شفیعی کدکنی، ز ...
هوا انگیز: بر انگیزنده ی آرزوها ‹‹ای هوا های تو هوا انگیز وی خدایان تو خدای آزار›› ( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل قصاید سنائی، دکتر شفیعی کدکنی، ز ...
ترکتاز: تاخت و تازِ بی رحمانه.
خاک تودهٔ غدار: کنایه از زمین و جهان ِ مادی است. خاک توده: توده ی خاک ‹‹خیز تا زاب روی بنشانیم گردِ این خاکْ تودهٔ غدّار›› ( تازیانه های سلوک، نقد ...
آب روی: کنایه از عرق رخسار است ظاهراً، یا اشک. ‹‹خیز تا زاب روی بنشانیم گردِ این خاکْ تودهٔ غدّار›› ( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل قصاید سنائی، دک ...
طلب: در طلب بکوشید، به صیغه ی اغرا در نحو عربی باب خاصی است اگر منظور از آن برحذر داشتن مخاطب باشد باب تحذیر می خوانندو اگر منظور ترغیب کسی به چیزی ب ...
آرایشِ چین: کنایه ای ایما از آرایش بسیار نغز و هنرمندانه > دکترکزازی درمورد واژه چین می نویسد: ‹‹ چین در پندارشناسی سخن پارسی، سرزمین نگاره هاست و ه ...
آرایشِ چین: کنایه ای ایما از آرایش بسیار نغز و هنرمندانه > دکترکزازی درمورد واژه چین می نویسد: ‹‹ چین در پندارشناسی سخن پارسی، سرزمین نگاره هاست و ه ...
آرایشِ چین: کنایه ای ایما از آرایش بسیار نغز و هنرمندانه آرایشِ چین: کنایه ای ایما از آرایش بسیار نغز و هنرمندانه > دکترکزازی درمورد واژه چین می نوی ...
دست: بالش، تخت، مسند پادشاهان از همین رو به محل حکومت پادشاهان دستگاه گفته شده است. > ‹‹نامه ی باستان ، ج ۳ ، داستان سیاوش ، دکتر کزازی ۱۳۸۴، ص ۳٠ ...
غمی شدن: سست شدن، ناتوان شدن، از کار افتادن > دکتر کزازی در مورد این واژه می نویسد: ‹‹از دید معنی شناسی، در کاربرد ویژه است: سست؛ نا توان، از کار ا ...
گرزه ی گاو میش: گرزی که سر آن به شکل سر گاومیش است، گرزی که سرش مانند سر گاومیش بوده به هر یک ز ما بود پنجاه بیش، سرافراز، با گُرزیه ی گاوْمیش دکتر ...
دامن در خون کشیدن: کنایه از مردن ”گر ایدون که زین سویِ جیحون کشد، همی دامنِ خویش در خون کشد. “ دکتر کزازی " مصدر برساخته" را در نوشته های خود به جای ...
باتن: باجربزه، توانا در کار که آن ترک بدپیشه و ریمن است که هم بانژاد است و هم با تن است دکتر کزازی در مورد این واژه می نویسد: > دکتر کزازی " مصدر ...
فرو گرفت: حصر دکتر کزازی واژه ی " فرو گرفت" را در نوشته های خود به جای واژه ی " حصر " بکار برده است. نامه ی باستان ، ج ۳ ، داستان سیاوش ، دکتر کزاز ...
بوی شیر از لب کسی آمدن: استعاره است تمثیلی به معنی ”بسیار کم سن و سال بودن “ همی از لبت شیر بوید هنوز، که زد بر کمانِ تو، از جنگ توز؟ نامه ی باستان ...
توز tooz در زبان آذری می شود غبار و خاکی که به هوا بر می خیزد. " توزْ تورْپاق" ترکیبی هست که معادل آن در فارسی می شود" گرد و خاک"
کیوان: ستاره ی زحل، فلک هفتم دکتر کزازی در مورد این واژه می نویسد: > نامه ی باستان ، ج ۳ ، داستان سیاوش ، دکتر کزازی ۱۳۸۴، ص ۳٠۱. 》
پناهیدن: به یزدان پناهید و ز او جُست بخت بدان، تا بیاراید آن نو درخت دکتر کزازی در مورد این واژه می نویسد: > دکتر کزازی واژه ی " ریختار" را در نوشت ...
مصدر برساخته: مصدر جعلی دکتر کزازی " مصدر برساخته" را در نوشته های خود به جای " مصدر جعلی " بکار برده است. نامه ی باستان ، ج ۳ ، داستان سیاوش ، دکتر ...
گریم زیبایی ( اصطلاح آرایشی و زیبایی ) گریم زیبایی مبحثی مهم و جالب در دنیای آرایشی می باشد. این لاین از زیبایی با استفاده از فوندانسیون و تکنیک سایه ...
میکاپ ( اصطلاح آرایشی و زیبایی ) به زبان ساده یعنی آرایش و زیباتر کردن نقاط مختلف چهره که به وسیله رنگ ها و فون های آرایشی انجام می شود. هدف از این ت ...
کابوکی بِراش Kabuki Brush ( اصطلاح آرایشی و زیبایی ) : براش آرایشی با سر انبوهی که برای زدن پودر تثبیت کننده مورد استفاده قرار می گیرد. براش آرایشی ...
دِکولتاژ Decolletage ( اصطلاح آرایشی و زیبایی ) قسمت بالایی گردن خانم ها برای دوختن لباس را می گویند. این اصطلاح به فرانسوی "دِکُلته" هم گفته می شود ...
کات کریس Cut Crease ( اصطلاح آرایشی و زیبایی ) استفاده از سایه ی چشم در قسمت اتصال پلک به استخوان چشم برای داشتن ظاهری دراماتیک. تکنیکی که در آن خط ...
کانتور Contour :استفاده از آرایش و گریم برای ایجاد تصور ( توهم ) ترکیب و خصوصیات اجزای صورت. تکنیکی که برای خلق یا بیشتر کردن خصوصیات و ترکیب بندی ص ...
واترلاین Waterline : قسمت داخلی هر پلک که مرطوب است و به مجرای اشک نزدیک است را واترلاین می گویند. برای دادن معنی و ظاهری درست به هر مدل آرایش، این ق ...
تایت لاین Tightline : پر کردن ریشه مژه ها و فاصله ی بین آن ها از روی پلک به کمک یک خط چشم برای بهتر و پرتر نشان دادن مژه ها. ( اصطلاح آرایشی و زیبایی ...
استروبینگ Strobing : زدن هایلایت به قسمت هایی از صورت برای داشتن درخششی شبنم طور که به طور طبیعی نور خورشید به آن ها برخورد می کند. ( اصطلاح آرایشی و ...
استیپلینگ Stippling : زدن فونداسیون مایع به صورت حرکات نقطه نقطه برای داشتن پوستی قلم بادی طور ( Aribrushed like ) . این تکنیک باعث محو شدن هرگونه بد ...
روغن گندم ( Wheat germ Oil ) : در محصولات آرایشی طبیعی یافت می شود و به جوانسازی سلول های پوست کمک می کند. همچنین حاوی مقادیر زیادی از ویتامین E نیز ...
توکوفرول ( Tocopherol ) : نام دیگر ویتامین E حل کننده ی چربی است که به پوست کمک می کند پروسه ی تولید را پویا نگاه دارد. ( اصطلاح آرایشی و زیبایی )
تارتاریک اسید ( Tartaric Acid ) : از سیب گرفته می شود و برای بهبود بافت و ساختار پوست مناسب است. ( اصطلاح آرایشی و زیبایی )
تارتاریک اسید ( Tartaric Acid ) : از سیب گرفته می شود و برای بهبود بافت و ساختار پوست مناسب است. ( اصطلاح آرایشی و زیبایی )
سورفاکتانت ( Surfacatant ) : ترکیب موثری - اثر بخش - از آب و روغن را می گویند. ( اصطلاح آرایشی و زیبایی )
بلوکه کننده ی خورشید ( Sunblock ) : لوسیونی است که امواج فرابنفش خورشید را بلوکه کرده و مانع رسیدن آن به پوست می شود. ( بسیار قوی تر از ضدآفتاب عمل م ...
سالیسیلیک اسید ( Salicylic Acid ) : برای درمان اگزما ( Exzema ) به کار می رود و لایه هایی از پوست را در خود حل می کند. ( اصطلاح آرایشی و زیبایی )
شی باتر ( Shea Butter ) : روغنی است که از هسته ی درخت شی ( Shea ) گرفته می شود و در لوسیون هایی برای نرمی، لطافت و آبرسانی به پوست استفاده می شود. ( ...
رتینول ( Retinol ) : یکی از نام های ویتامین A بوده که به کاهش چین و چروک و بهبودی آکنه کمک می کند. ( اصطلاح آرایشی و زیبایی )
فتوسنسیتیویتی ( Photosensitivity ) : یکی از موقعیت های پوستی است که در آن خارش و درد به دلیل استفاده یا خوردن یک ماده یا غذای خاص، در روی پوست و زیر ...
فیتوکازمتیک ( Phytocosmetic ) : محصولات آرایشی زیبایی هستند که بر پایه و موادی گیاهی ساخته شده اند. ( اصطلاح آرایشی و زیبایی )
پانتنول ( Panthenol ) : یا ویتامین B5 که در مرطوب کننده ها استفاده می شود. ( اصطلاح آرایشی و زیبایی )