پیشنهادهای علی باقری (٣٩,٦٨٦)
بازار رقابتی ( اصطلاح بازاریابی و فروش ) : به بازاری اطلاق می شود که در آن تعداد بسیاری خریدار و فروشنده به طور مستقل مشغول داد و ستد باشند؛ بنابراین ...
فرآیند پذیرش ( اصطلاح بازاریابی و فروش ) : این اصطلاح بازاریابی و فروش در واقع "فرآیند خرید" نیز نامیده می شود. فرآیند پذیرش شامل مراحلی می شود که مش ...
فروش مکمل یا Cross - selling ( اصطلاح بازاریابی و فروش ) : فعالیتی که به موجب آن نماینده فروش خدمات یا محصولات تکمیلی خرید را به مشتری ارائه می دهد. ...
فرصتهای بسته شده Closed deals ( اصطلاح بازاریابی و فروش ) این اصطلاح دو وجهی شامل فرصتهای "بسته شده برنده" و "بسته شده از دست رفته" می باشد. فرصت های ...
تماس سرد یا Cold calling ( اصطلاح بازاریابی و فروش ) اولین تماس بازاریاب یا نماینده فروش با مشتری بالقوه را تماس سرد می گویند. در واقع نماینده با این ...
تصمیم گیرنده ( اصطلاح بازاریابی و فروش ) به شخص مسئول تصمیم گیری نهایی در مورد فروش اطلاق می شود.
اصطکاک یا Friction ( اصطلاح بازاریابی و فروش ) :هر موردی است که مانع از اجرای درست فعالیت بازاریابی و فروش می شود. به عنوان مثال، اصطکاک در وب سایت ش ...
ایوان مقصوره ( اصطلاحات معماری اسلامی ) : ایوانی که جلوی مقصوره قرار دارد و معمولا گنبد خانه است که شامل محراب است.
جرز ( اصطلاحات معماری اسلامی ) : دیوار باربر، پایه ی ساختمان که از سنگ یا آجر و قطورتر از دیوار ساخته شود .
چشمه پوش ( اصطلاحات معماری اسلامی ) طاق چشمه، طاقی که با ساختمان ساده، تمام بارهای وارده از پوشش اصلی در رابر روی باریکه ی طاق هایی که به کمک تویزه ه ...
دالان ( اصطلاحات معماری اسلامی ) : راهرو ساده ای که معمولا فضای خشتی و صحن گنبدخانه را به هم متصل می کند
دو ایوانی ( اصطلاحات معماری اسلامی ) : مسجد یا بنایی که که پلان آن دارای دو ایوان است .
فیلپوش ( اصطلاحات معماری اسلامی ) پوشش روی دیوار، طاقی که از گوشه آغاز می شود و هرچه بیشتر می آید باز می شود، پوشش روی دیوار
عرقچین ( اصطلاحات معماری اسلامی ) : پوشش مدور، پوشش های کم خیز گنبدی که معمولا برای پوشش زیرین بقعه ها به کار می رود
عقاب: شاهین نوعی پرنده شکاری بیابان پر از مار دیدم بخواب جهان پر ز گرد؛ آسمان پر عقاب دکتر کزازی در مورد واژه عقاب می نویسد: ( ( عقاب در خوابگزاری، ن ...
مار: جانوری خزنده بیابان پر از مار دیدم بخواب جهان پر ز گرد؛ آسمان پر عقاب دکتر کزازی در مورد واژه ی مار می نویسد: ( ( در نماد شناسی ایرانی، مار نشان ...
بید: نوعی درخت دکتر کزازی در مورد این واژه می نویسد: ( ( بید در پهلوی در ریخت وت wēt بکار می رفته است . بید در پندار شناسی ایرانی، نماد گونه ی لرزانی ...
جامه: بستر و رختخواب ( به خواب و به آرامش آمد شتاب بغلتید بر جامه افراسیاب ) و یا ( از آن خوردن زهر با کس نگفت یکی جامه افگند و نالان بخفت ) دکت ...
طیّار: نوعی ترازو ( ( طیره چون گردی از فسرده و کج طیره از طیر گرد و وزطیار ) ) دکتر شفیعی کدکنی در مورد این واژه می نویسد: ( ( نوعی خاص از ترازو وی ...
بار گیر چوبین: کشتی کشتی بی دریا: نظیر کشتی بر خشک راندن است که به معنی کار محال و عمل بی ثمر بوده است. ( ( دل از اینان ببر که بی دریا نکشد بارگیرِ ...
رَدِّ افلاک: مردود افلاک ظاهرا بمعنی مردود درگاه حق [ زین چنین خواجگان بی معنی ردِّ افلاک و گفت ِِ بی کردار ] ( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل قصاید ...
رَدِّ افلاک: مردود افلاک ظاهرا بمعنی مردود درگاه حق [ زین چنین خواجگان بی معنی ردِّ افلاک و گفت ِِ بی کردار ] ( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل قصاید ...
مُبْخِلی: حاصل مصدر از کلمه ی " مُبْخِل" به معنی کسی یا چیزی که به بخل وا می دارد، سبب بخل [ جمله از بُخل و مُبخِلی سر مست همه از شرّ و ناکسی هوشیار ...
سخت مهر: استوار در محبت [ خواجگان بوده اند پیش از ما در عطا سخت مهر و سُست مهار ] ( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل قصاید سنائی، دکتر شفیعی کدکنی، زم ...
سخت مهر: استوار در محبت [ خواجگان بوده اند پیش از ما در عطا سخت مهر و سُست مهار ] ( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل قصاید سنائی، دکتر شفیعی کدکنی، زم ...
خصم: طرفِ دعوا
گماردن: مسلط و ناظر و مُوَکَّل کردنِ کسی بر چیزی [ بهر مشتی مُهوّسِ رعنا رنج بر جان و دین و دل مگمار ] ( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل قصاید سنائی، ...
شمع ریز: کسی که شمع می سازد، شمّاع [هیچ بی چشم دیدی از سر عشق طالب ِِ شمعْ ریز و آینه دار ] یعنی: هیچ کوری عاشق شمع ساز و آینه ساز نمی شود. ( تاز ...
بیطار: دامپزشک > دکتر شفیعی کدکنی در مورد این واژه می نویسد: بَیْطَرَه علم دامپزشکی است و در نزد قدما علم بیطره بیشتر ویژه ی بیماری اسب بوده است و د ...
تا نه بس روزگار: بزودی، در مدتی کوتاه، نظیرِ " نه دیر" ( ( تا نه بس روزگار خواهی دید هم سپه مرده هم سپهسالار ) ) ( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل ...
تا نه بس روزگار: بزودی، در مدتی کوتاه، نظیرِ " نه دیر" ( ( تا نه بس روزگار خواهی دید هم سپه مرده هم سپهسالار ) ) ( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل ...
موسیقار: شخص موسیقی دان، شخص خواننده و نوازنده راه موسیقار: نغمه ی موسیقدان، راه به معنی نقمه و مقام. در کتب موسیقی عصر اسلامی به طریق و طرایق ترجمه ...
در شمار کشیدن: بازجویی کردن و موردِ مواخذه قرار دادن ( ( هر چه نز راهِ دین خوری و بری در شمارت کشند روز شمار ) ) ( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل ...
در شمار کشیدن: بازجویی کردن و موردِ مواخذه قرار دادن ( ( هر چه نز راهِ دین خوری و بری در شمارت کشند روز شمار ) ) ( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل ...
کفتار: نام جانوری دکتر شفیعی کدکنی در مورد کفتار می نویسد: ( ( قدما عقیده داشته اند که کفتار را با گفتن سخن دروغین می توان فریفت. بدینگونه که وقتی به ...
ایزدِ بار: خداوند بزرگ. بار به معنی بزرگ و جلیل است. ( ( تا زبانت خَمُش نشد از قول ندهد بارِ نطقت ایزدِ بار ) ) ( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل ق ...
ایزدِ بار: خداوند بزرگ. بار به معنی بزرگ و جلیل است. ( ( تا زبانت خَمُش نشد از قول ندهد بارِ نطقت ایزدِ بار ) ) ٠ ( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل ...
پاک: به کل، سراسر، بالکُلّ ( ( چون ترا از تو پاک بستانند دولت آن دولت است و کار آن کار ) ) دکتر شفیعی کدکنی در مورد این واژه می نویسد: ( ( هنوز هم ...
ابنای جنس: همنوعان ( ( دولت آن را مدان که دادندت، بیش از ابنای ِِ جنس، استظهار ) ) یعنی: بیشتر از همنوعان خود استظهار و پشت گرمی داری این دولت بحس ...
خر به خیار خریدن: کنایه از معامله ی سفیهانه، مبادله ی چیز گرانقیمت با کالای بی ارج ( ( مال دادی به باد چون تو همی گل به گوهر خری و خر به خیار ) ) ...
گل به گوهر خریدن: کنایه از معامله ی سفیهانه، مبادله ی چیز گرانقیمت با کالای بی ارج ( ( مال دادی به باد چون تو همی گل به گوهر خری و خر به خیار ) ) ...
گندم ِِ نه بوَجْه: گندمی که از طریق نامشروع بدست آید. ( ( گرچه از مال و گندمِ نه بوجه هم خزینهْ ت پُر است و هم انبار ) ) ( تازیانه های سلوک، نقد ...
دریا بار: سرزمین هایی که در ساحل دریا قرار دارند، نواحی ساحل
بخیلی: بخل دکتر شفیعی کدکنی در مورد این واژه می نویسد: > ( ( با بخیلی مجوی ره که نبود هیچ دیندار مالِک دینار ) ) ( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل ق ...
صفه: ایوان، ایوانِ سقف دار صفهٔ بار: صفه ی بار ایوانی بوده است که پادشاه یا امیر در آن می نشسته و بار می داده، یعنی اجازهٔ دیدار و ملاقات. ( ( پرد ...
کک ( کیک ) در شلوار داشتن: کنایه از در تنگنا قرار گرفتن و مضطرب و مشوّش بودن. ( ( کله آنگه نهی که در فتدت سنگ در کفش و کیک در شلوار ) ) ( تازیانه ...
سنگ در کفش داشتن: کنایه از در تنگنا قرار گرفتن و مضطرب و مشوّش بودن. ( ( کله آنگه نهی که در فتدت سنگ در کفش و کیک در شلوار ) ) ( تازیانه های سلوک ...
سقلاب: یا صقلاب، سرزمین صقالبه یا سقالبه و اسلاوها دکتر شفیعی کدکنی در مورد این واژه می نویسد: ( ( سقلاب نامی است که در کتب جغرافی نویسان اسلامی بر ا ...
با زکام در گلزار رفتن:کنایه از عدم توانایی بر استشمام و ادراک چیزی است. ( چون شخص مزکوم بویها را احساس نمی کند. ) ( ( چه روی با کلاه بر منبر؟ چه ش ...
هندلینگ ( اصطلاحات رانندگی ) هندلینگ به میزان دقیق بودن و پاسخ گو بودن فرمان گفته می شود. اگر در حال رانندگی در یک پیچ تند هستید و مجبورید برای چرخش ...