گندم

/gandom/

مترادف گندم: حنطه، حنط، غله

معنی انگلیسی:
wheat

فرهنگ اسم ها

اسم: گندم (دختر) (پهلوی، اوستایی) (طبیعت) (تلفظ: gandom) (فارسی: گندم) (انگلیسی: gandom)
معنی: نام نوعی دانه ی خوراکی غنی از نشاسته، ( به مجاز ) برکت، ( در گیاهی )، دانه ی خوراکی غنی از نشاسته که بیشترین مصرف آن به صورت آرد نان است، گیاه این دانه که علفی، یک ساله و کاشتنی است، دانه خوراکی غنی از نشاسته
برچسب ها: اسم، اسم با گ، اسم دختر، اسم پهلوی، اسم اوستایی، اسم طبیعت

لغت نامه دهخدا

گندم. [ گ َ دُ ] ( اِ ) پهلوی و پازند گنتم ، معربش جندم ( در: جوزجندم )، کردی گَنم ، افغانی قنوم ، وخی قیدیم ، سنگلیچی و منجی غندم ، سریکلی ژندم ، ژندوم ، شغنی ژیندم ، یودغا قدوم ، بلوچی گندیم ، و رجوع شود به هوبشمان. گیلکی ، فریزندی ، یرنی و نطنزی گندم ، در دیه های گیلان گندم ، سمنانی گوندوم ، سنگسری گنوم ، سرخه یی گونم ، لاسگردی گندم ، شهمیرزادی گندوم . گیاهی است از تیره غلات ، یکساله ، با ساقه نازک بندبند و توخالی. برگهای بی دمبرگ ولی نیام دار آن ساقه را در محل گره ها میپوشاند. گل گندم از سنبله هایی تشکیل یافته که شامل سنبله های کوچکتر می باشند. ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). معروف ، و دل چاک از صفات اوست. ( آنندراج ). اَسْمَران. سَمْراء. ( منتهی الارب ). ام الطعام. ( آنندراج ). بُرّ. بَغیث. گندم و گندم مخلوط به جو. تُربیَّه. حِنطه. طَعام. فوم. قَمح. مُغثَمَر. گندم ناصاف و نابیخته. نَضم. گندم گرد و پر. نَصیل. گندم صاف. ( منتهی الارب ). اقسام مختلف گندم که بطورکلی در ایران زراعت میشود عبارت است از: گندم ساتی ووم ، تریتیکوم ، پوالوس یا گلابرس ، موتی کوس و اریس تس . غالباً در ایران گندم را بطور مخلوط میکارند. گندم خوشه سفید، گندم قرمز، سیاه ، سخت یا نرم بدون هیچ رعایتی نه از نظر مقاومت با حشرات و نه از حیث نتیجه و حاصل آن نسبت به منطقه ای که کاشته میشود، بطورکلی گندم را در پاییز میکارند و کود به آن نمیدهند، در جلگه ها آن را آبیاری میکنند و در تپّه ها و دامنه هایی که در پای کوه ها واقع شده است بطور دیم زراعت میشود که حاصل آن معمولاً کمتر از نوع قبلی است. در سالهائی که باران کمتر میبارد، گندم دیم خوب به عمل نمی آید. گندم را در بهار نیز میکارند و نام آن را گندم بهاره میگذارند. اگر خشکسالی و آفت نباشد برداشت حاصل گندم بطور متوسط در هر جریب از چهل وپنج تا پنجاه من است و تقریباً هر تخم آن هفت تا هشت تخم میدهد. بعضی نواحی ایران از این قاعده مستثنی است مانند اراضی سیستان و خوزستان که در این نواحی هر تخمی هفتاد تا هشتاد تخم میدهد. آفات گندم عبارت است از: زنگ ، سن وملخ که گندم را به کلی نابود میسازد. ( از جغرافیای اقتصادی کیهان صص 89 - 92 ). گندم معمولی ( تریتیکوم وولگاره ) . ساقه اش توخالی و دانه هایش برهنه است. رقمهای مختلف آن از روی طول سنبلچه و پرپشتی آنها و ریش و رنگ گل برگ ( سفید و قرمز ) و رنگ دانه ( سفید، نخودی ، قهوه ای ، قرمز ) تشخیص داده میشود. رقمهای معروف گندم معمولی عبارتند از کله گنده و گندم پروانه و گندم بردو و گندم شیشه که زودرس است و از سرما عاجز نیست لیکن محصولش نسبتاً کم و بالای ساقه اش توپر است. دانه هایش مانند شیشه شکننده است و عموماً زرد و گاهی هم بنفش رنگ میباشد و جزء گندمهای ریشدار است. گندم غلافی برخلاف گندم معمولی دارای جلد یا غلاف میباشد و به آسانی از غلاف خود بیرون نمی آید. گندمهای معروف ایران که از جنس گندم معمولی میباشد عبارتند از ساری بوغذای تبریز که نسبتاً زودرس است ، گندم قرقلچک که نه زودرس و نه دیررس میباشد و گندم خرقانی و کوسه و فراهان و حنایی که دیررس میباشد. نقاط مهم گندم خیز ایران عبارتند از آذربایجان ، خراسان ، طهران ، همدان ، عراق ، فارس ، اصفهان و کرمانشاهان.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

یکی ازغلات که از آرد آن نان می پزندوغذای اصلی انسان است
( اسم ) گیاهی است از تیر. گندمیان ( غلات ) که دارای ساقه ای میان تهی و بندبند است ( اصطلاحا این نوع ساقه ها را ماسوره مینامند ) . در هر بند ساق. این گیاه برگی دراز موجود است که بغلافی مانند لوله متصل است و این غلاف تمام فاصل. بین دو بند را میپوشاند و از طرف مقابل شکافی دارد . ریشه های گندم نازک و افشان است و اگر ساقه ای از گندم مجاور زمین قرار گیرد از آن نیز چندین دسته ریش. افشان خارج میشود و در خاک فرو میرود . گل گندم دارای آرایش سنبله است ( غالبا سنبل. مرکب ) . هر سنبل. گندم دارای یک ساق. مرکزی است که بر روی آن سه یا چهار گل قرار گرفته است . در پای این ساق. مرکزی سنبله از راست و چپ دوفلس است که آنها را زبان گویند . در پای هر دم گل نیز فلس کوچکتری است که زبانک نامیده میشود و در بغل هر گل هم فلسی کوچکتر است که آنرا زبانچه نامند . این فلسها همگی بجای پوششهای گل گندم هستند . در بالای هر دم گل قسمتهای زایای آن که عبارتست از سه پرچم ویک تخمدان قرار گرفته است . همینکه در گل گندم عمل لقاح انجام یابد پوششها زرد میشوند و پرچمها پژمرده میگردند و تخمدان مبدل بگندمه ای میشود که آلبومن نشاسته یی دارد . چون دان. گندم آرد گردد آلبومن نشاسته یی آن آرد و پوست. برون بر آن سبوس را بوجود میاورد . گندم مهمترین غل. منطق. معتدل. کر. زمین است و غذای عمد. انسان را تشکیل میدهد . گندم اقسام مختلف دارد که اهم آنها عبارتند از : گندم کله گنده گندم پر دانه گندم بردو گندم شیشه و گندم غلافی . برخی از گندمها را در بهار میکارند که آنها را گندم بهاره گویند و برخی را در پاییز میکارند که آنها را گندم پاییزه نامند . اگر تخم گندم پاییزه را در بهار بکارند سبز میشود ولی در بهار و تابستان نموش کامل نمیگردد و محصول نمیدهد . همچنین اگر تخم گندم بهاره را در پاییز بکارند با سرمای زمستان مقاومت نمیکند و منهدم میشود . گندم گونه هایی دارد که کشت آنها چه در بهار و چه در پاییز فرقی نمیکند یعنی هم میتوان بذر آن را در پاییز و هم در بهار کاشت و محصول هر دو خوب و یکسان است حنطه قمح . یا ترکیبات اسمی : یا گندم برشته . گندم بوداد. برتاوه تفته بدون روغن و آب . یا مثل گندم برشته . سخت متاثر و خشمگین . یا گندم دراز چگل . قسمی گندم که ریشه های سنبلش از گندمهای دیگر درازتر است . یا گندم دیم . گندمی که فقط بوسیل. آب باران مشروب شود گندم کوهی . یا گندم دیمه . یا گندم دیوانه . نوعی دانه مشهور به تلخ دانه تلخک دو سر . یا گندم رومی . گونه ای گندم که دانه هایش التصاق کامل بغلاف خود دارند و باسانی از غلاف خارج نمیشوند و آن اغلب در زمینهای کم قوت کشت میگردد گندم غلافی حنط. رومیه حنط. صفار قمح جبال فارس خندروس اشقلیه . یا گندم سیاه . گندم سیاه . یا گندم غلافی . گندم رومی . یا گندم کرمانی . رشته فرنگی ورمیشل . یا گندم کوهی . . یا گندم مصری . ۱ - بلال ذرت . ۳ - واحد سنجش معادل ۲۱ گرم .

فرهنگ معین

(گَ دُ ) (اِ. ) گیاهی است یک ساله ، علفی با ریشة افشان و ساقة میان تهی که از آرد آن برای پختن نان استفاده می شود.

فرهنگ عمید

۱. نوعی دانۀ کوچک سرشار از نشاسته که غذای اصلی انسان است و از آن آرد و نان تهیه می کنند.
۲. بوتۀ این گیاه برگ های بلند و باریک دارد و هر ساقۀ آن دارای سنبله است.

فرهنگستان زبان و ادب

{Triticum} [زیست شناسی- علوم گیاهی] سرده ای از گندمیان که دارای برگ های بلند با ساقه های اغلب توخالی و گل آذینی با 20 تا 100 گل است و گل ها در واحدهای دو تا شش تایی به نام سنبلچه (spikelet ) قرار دارند که از بین آنها دو یا سه تا بارور می شود؛ دانۀ آن یکی از قدیم...

گویش مازنی

/gandem/ گندم

واژه نامه بختیاریکا

گَندُ

دانشنامه عمومی

گندم ( نام علمی: Triticum ) از مهم ترین غلات است که جزو قوت غالب مردم جهان به شمار می رود. [ ۱] [ ۲] [ ۳] این گیاه در گونه های وحشی و اهلی موجود است و گندم مورد استفاده عمده کشاورزان جهت کاشت، نمونه اصلاح شده توسط محققین آمریکایی است چرا که شکل واقعی گندم امروزی با گندم وحشی که در گذشته استفاده می شده کاملا متفاوت است. گندم از گیاهان گلدار تک لپه ای یک ساله و تیره گندمیان و از خانواده گرامینه ها است. [ ۴] این محصول بیشترین مساحت زیر کشت محصولات غذایی را به خود اختصاص داده است. ( ۲۲۰٫۴ میلیون هکتار درسال ۲۰۱۴ ) [ ۵] تجارت جهانی گندم به تنهایی از مجموع تمام محصولات کشاورزی دیگر بیشتر است. [ ۶] در سال ۲۰۱۶ تولید جهانی گندم ۷۴۹ میلیون تن بوده است[ ۷] که باعث شد پس از ذرت این محصول بیشترین غلهٔ تولید شده در جهان باشد. [ ۸] [ ۹] تقاضای جهانی این محصول به دلیل وجود پروتئینی به نام گلوتن در آن، که باعث خاصیت چسبندگی خمیر آن شده و ساخت محصولات فرآوری شده را تسهیل می کند، در حال افزایش است. [ ۱۰] [ ۱۱]
گندم منبع مهمی از کربوهیدرات است. [ ۱۲] مصرف گندم کامل باعث دریافت مواد مغذی مختلف و فیبر غذایی می شود. [ ۱۳]
گندم، گل آذین سنبله ای دارد. از هر گره آن یک برگ به وجود می آید. سنبلچه گندم متشکل از دو گلوم و سه گلچه است. گاهی تعداد گلچه ها به ۹ هم می رسد. دانه گندم بین دو پوشش قاشق مانند به نام های پوشک بیرونی ( لما ) و پوشک درونی ( پالئا ) قرار گرفته است. برگ های گندم مانند برگ های سایر غلات ( به جز ذرت و ارزن ) ، نازک و کم عرض بوده و زبانه های کوچکی دارند.
مواد تشکیل دهنده دانه گندم شامل زیر میشوند ۷ تا ۱۸ درصد پروتئین ( بستگی به نوع گندم دارد ) ، ۶۰ تا ۷۰ درصد نشاسته، ۲ تا ۲٫۵ درصد سلولز ( فیبر خام ) ، ۱٫۵ تا ۲ درصد چربی و مابقی مرکب از رطوبت و مواد کانی. [ ۱۴] ظاهر فیزیکی دانه های گندم بسیار متنوع است. طول دانه های گندم از ۵ تا ۸ میلیمتر، پهنای شان از ۲٫۵ تا ۴٫۵ میلی متر و وزنشان از ۲۰ تا ۶۰ میلی گرم متغیر است. گستره رنگ گندم از بژ یا نخودی ( معروف به گندم سفید ) تا قرمز قهوه ای ( معروف به گندم سرخ ) است. بسته به عوامل مختلف اجزای تشکیل دهنده اندوسپرم دانه ها می توانند بافت نرم یا سفتی داشته باشند. ساختار دانه گندم مرکب است از اجزای زیر:[ ۱۵]
عکس گندمعکس گندمعکس گندمعکس گندمعکس گندمعکس گندم

گندم (فیلم). گندم ( انگلیسی: Wheat ) فیلمی در ژانر درام است که در سال ۲۰۰۹ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به فن بینگ بینگ اشاره کرد.
عکس گندم (فیلم)

گندم (فیلم ۲۰۱۷). گندم ( ترکی استانبولی: Buğday ) یک فیلم به کارگردانی سمیح کاپلان اوغلو است. این فیلم محصول ۲۰۱۷ ترکیه، آلمان، فرانسه، سوئد و قطر است. فیلم گندم جایزه بهترین فیلم جشنواره بین المللی فیلم توکیو را به دست آورد و در جشنواره فیلم سارایوو ۲۰۱۷ نیز نامزد جایزه قلب سارایووی بهترین فیلم شد. این فیلم در سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر به نمایش گذاشته شد و در بخش بین الادیان برنده جایزه بهترین فیلم شد. [ ۱] ۱۷
گندم بر پایه سوره ها و آیه هایی از قرآن نوشته شده و راوی داستان پساآخرالزمانی است که در آن بازماندگان در بقایای شهرها یا در مزرعه هایی که زیر کشت رفته اند، مستقر هستند. در مناطقی که «سرزمین های مردگان» نامیده می شوند نیز مهاجرانی از خشکسالی و بیماری های مسری ای رنج می برند که از لحاظ ژنتیکی مشکلات خاص خودشان را دارند. [ ۲]
این فیلم در بخش سینمای سعادت ( مسابقه بین الملل ) سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر حضور داشت. این جشنواره از ۳۰ فروردین تا ۶ اردیبهشت ۱۳۹۷ در شهر تهران برگزار شد. [ ۳] در مراسم اختتامیه این جشنواره، جایزه بهترین فیلم در بخش بین الادیان به فیلم گندم اهدا شد. [ ۴] این فیلم در شهریور ۱۳۹۸ در سینماهای هنر و تجربه ایران به نمایش در آمد. [ ۵]
• ژان - مارک بار
• ارمین براوو
گریگوری دوبریگین
کریستینا فلوتور
لوبنا آزابال
• هاروهیکو یامانوچی
عکس گندم (فیلم ۲۰۱۷)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

گندم (wheat)
گیاهی از گروه غلات، مشتق از Triticum وحشی. Triticum بومی خاورمیانه است. گندم عمده ترین نوع غلات است و در تهیه نان مصرف می شود. این گیاه در نواحی معتدل و مستعد کشت، و به فراوانی تولید می شود. یخ زدگی گندم را از بین می برد و رطوبت دانه های آن را نرم می کند، از این رو در نواحی خشک و گرم گندم بهتری تولید می شود. اوکراین، ایالات دارای چمنزارهای طبیعی در ایالات متحد، پنجاب هند، ایالت هایی در کانادا، بخشی از فرانسه، لهستان، جنوب آلمان، ایتالیا، آرژانتین، و مناطق جنوبی استرالیا از نواحی گندم خیز جهان اند. از مواد غذایی دانۀ گندم که جنین (اندوسپرم) را دربر گرفته اند، آرد، و از پوستۀ گندم سبوس تهیه می کنند. از گندم می توان سمولینا نیز تولید کرد که محصول فرعی تولید آرد نرم است. ایران اخیراً در زمینۀ تولید گندم به خودکفایی رسیده است.

گندم (مقیاس). مقیاسی قدیمی برای وزن، برابر۴/۱ نخود و هر نخود برابر۲۴/۱ مثقال صیرفی. یک گندم برابر دو ارز (دانۀ برنج) و معادل یک جو است. به عقیدۀ بیشتر صاحب نظران مقدار آن در سامانۀ متری برابر۰.۰۵ گرم می شود. با تصویب قانون اوزان مقیاس ها در دی ۱۳۱۱ش و نظام نامۀ اجرایی آن که در اسفند ۱۳۱۱ به تصویب هیئت دولت رسید، مقدار گندم معادل۰.۰۴۸ گرم منظور شد.

جدول کلمات

اگ

مترادف ها

wheat (اسم)
گندم

فارسی به عربی

حنطة

پیشنهاد کاربران

"گندم" در اوستا به دوگونه کاربرد دارد:
1. گندم، جو: یَو ( yao )
به گونه های گوناگون بکار رفته است:
yaom، yavō، yavanāmca
( ( آن را با واژه دیگر اوستایی "yō" یکسان ندانید: کسی، یک کس، فردی، شخصی
...
[مشاهده متن کامل]

همچنین این دو واژه را با واژه گندم یکی ندانید:
"جوانه گندم - gundō" و "خَِرمَن گندم - gundayāi ) )
2. خوردنی: خوار ( xvar )
خوراک: هُوُرُشَه ( hvourusha )
وَرجاوَندی ( تقدس ) گندم در فرگرد سوم وَندیداد اوستا:
در فرگرد سوم وَندیداد، بند23:
ای آفریینده جهانِ اَستومند ( جسمانی ) و ای وَرجاوَند ( مقدس ) بگو بدانم:
کیست که به چهارمین درجه خوشبختی زمین می رسد؟
اهورامزدا پاسخ داد:
کسی که هر چه بیشتر گندم و واستَر ( علوفه ) و درختان میوه دار بکارد و زمین خشک ( اوستایی: بایِرنام، هوشک - فارسی باستان: دوشیارا! ) را آبیاری و سرسبز کند!
در فرگرد سوم وَندیداد، بند 30 تا 32:
30. ای آفریینده جهانِ اَستومند ( جسمانی ) و ای وَرجاوَند ( مقدس ) بگو بدانم:
دین مزدا ( مَزدَیَسنا ) از چه نیرو می گیرد؟
اهورامزدا پاسخ داد:
دین مزدا ( زرتشتی ) هنگامی نیرو می گیرد که دانه گندم با کوشش فراوان کاشته شود!
بخشی از بند 31:
yō "yaom" kārayeiti hō ashem kārayeiti,
hō daēnām māzdayasnīm fravāza vazaite
معنی:
هر کس " گندم" کارد، راستی ( اَشا ) برداشت می کند!
پس این دین مزداپرستی را ( با این کار ) رواج می دهد
( ( بر روی سکه های زمانِ محمدرضا شاه پهلوی هم این بخش وَندیداد به خوبی آمده است تا مایه ی برکت و روزی افزونی شود:
کسی یا دستی که گندم می کارد، راستی می افشاند! ) )
32. هنگامی که گندم کاشته شود:
دیوها ( انگره های اهرمینی ) به جنب و جوش می افتند ( سردرگم می شوند )
چون گندم جَوانه بندد، دیوها از ته دل ناتوان و ناراحت می شوند و به گریه خیزند ( می افتند )
و هنگامی که گندم خَِرمن شد، دیوها می گریزند ( پا به فرار می گذارند، در می روند )

منابع• http://www.avesta.org/vendidad/
آگ
قَمح
حنطة [ ح ِ طَ ]
واژه گندم
معادل ابجد 114
تعداد حروف 4
تلفظ gandom
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: gantum] ( زیست شناسی )
مختصات ( گَ دُ ) ( اِ. )
آواشناسی gandom
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
گندم واژه ای ترکی و به معنی روزی است.
گون دم: روزی ام
گون در ترکی به معنی خورشید و روز است. دم هم مصدر است.
گون دم= روزیم،
گندم: روزی، برکت
سلام به کاربرگرامی امیر محمد
گندم فقط به معنی برکت نیستش
یعنی زیبایی، خوشبختی، منبع غذا های ایرانی، زندگی، نوعی گیاه و . . . 🌾🌾
۱~گندم =گ �ندم =گیاندم
الف ، گیان در کوردی =جان=ژیان در واقع زندگی
گندم =گیاندم =ژیاندم=زندگیتم=زندگیم
جاندم=جانم
متاسفانه رسم الخط فارسی در ابتدا اصولی ودرست بنیان نهاده نشد ه است به همین خاطر و در عصر حاضر ما کلمات را از روی نوشتار یاد گرفته ایم نه گفتار
...
[مشاهده متن کامل]

ومعنی درست گفتاری را از یاد برده ایم به امید یاد گیری درست وا صولی

اگ. . . . حط. . . . حنطه. . . . غله. . . .
گندم برکت همان چیزی که با ان نان درست میکنن و فتیر ارد کیک بیسکویت و . . . . . . . . . . . درست میکنند نان و فتیر با پنیر تخمه مرغ و . . . . . میخورند ارد نان فتیر و. . . . کیک خامه فوندانت و. . . . . . میخورند بیسکویت نمدونم میخورند
گندم یعنی طلا تر از طلا
گندم به ترکی: بوغدا
اگ، قمح
گندم ِِ نه بوَجْه: گندمی که از طریق نامشروع بدست آید.
( ( گرچه از مال و گندمِ نه بوجه
هم خزینهْ ت پُر است و هم انبار ) )
( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل قصاید سنائی، دکتر شفیعی کدکنی، زمستان ۱۳۸۳، ص۳۷۵. )
به غیر از برکت چیزی پیدا نکردین همتون میگی
ن برکت
معنی اسم گندم برکت هستش من خیلی از اسمم خوشم میاد
امید زندگی. برکت
گندم یعنی جان و زندگی و ریشه ی آن پهلوی است که در اوستا زرتشتیان است
اگ
برکت زندگی
گندم یعنی برکت و نعمت
گندم ینی برکت . شاد ی ونعمت. افتخار میکنم به اسمم که گندمم
گندم برکت زندگیم
بقول استادم ک همیشه میگفت. . .
گندم، تو برکت سفره منی.
نعمت
برکت ، رحمت ، امید به زندگی ، امید به روزهای خوب
برکت
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٤)

بپرس