پیشنهاد‌های آرمان بدیعی (٥,٥٩١)

بازدید
٢,١٦١
تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

رمز عبور. کد عبور مثال: the built - in Wi - Fi found my home network and connected to it quickly, once I entered my passcode وایفای داخلی شبکه خانه م ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٢

۱. گفته متناقض نما. معما ۲. تضاد و تناقض. تناقض گویی. ضد و نقیض ۳. جمع اضداد ۴. مغالطه ۵. گفته خلاف عرف مثال: the uncertainty principle leads to all ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٢

۱. ( ریاضیات ) رقم . عدد ۲. ( کالبد شناسی ) انگشت مثال: Then I'm asked for the first and fourth digits of my five digit passcode بعد از اولین و چهار ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

آزادی خواه. دوستدار آزادی مثال: SAVAK became a center for torture and bringing pressure on the fighters and the freedom - lovers. ساواک مرکزی شد بر ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

۱. کالا. کالاها. اجناس ۲. اموال ۳. بار مثال: imports of luxury goods واردات کالاها و اجناس لوکس

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

کودتا مثال: he was overthrown in an army coup detat. او در یک کودتای نظامی سرنگون شده بود.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

۱. ( زبان شناسی ) صورتهای صرفی ۲. نمونه. سرمشق. الگو. مدل مثال: society's paradigm of the ‘ideal woman نمونه و الگوی اجتماع برای {یک} زن ایده آل

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

۱. تشریفات. پروتوکل ۲. تفاهام نامه. یادداشت تفاهم. توافق نامه مثال: protocol forbids the prince from making any public statement in his defense پروتو ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

نهضت جبهه ملی مثال: I encourage you, our dear young people, to read books about the events of 1953, the National Front Movement, and the presence of ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

۱. آسیب. ضایعه. ضربه ۲. ضربه عاطفی. شوک روحی مثال: many experience the trauma of divorce تجربیات بسیار ضربه عاطفی طلاق

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

۱. متفقا. یک صدا. همه با هم ۲. متحدا. به طور متحد. به اتفاق. هماهنگ مثال: Yes, sir, ’ said the girls in unison دختران همه با هم و یک صدا گفتند: بله ق ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

مثال: A national government by the people was in power in Iran, but the US betrayed the trust of that government which had naively trusted the United ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

بشکه کوچک مثال: “get a keg of nails” the carpenter shouted at me. نجار سرم داد کشید و گفت: یک بشکه میخ بیاور.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

۱. بدبخت. فلک زده ۲. فلاکت بار. مصیبت بار ۳. بد مثال: I feel wretched after a night when I’ve scarcely slept. بعد از یک شب بیخوابی احساس بسیار بدی ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

۱. ضربه روحی زدن به. ۲. ( پزشکی ) زخم کردن. زخمی کردن. مجروح کردن. اسیب رساندن به مثال: the children were traumatized by separation from their famili ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مثال: The clear, obvious, well - documented answer is that it stemmed from the cruel, insolent domination of the US government over our dear nation ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٢

۱. چابک. چالاک. فرز. پر جنب و جوش. پر تحرک ۲. ( ذهن ) وقاد. فعال. تیز مثال: Ruth was as agile as a monkey

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آمپول مثال: an ampoule of adrenalin یک آمپول آدرنالین

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

۱. روح. شبح. جن ۲. خیال. وهم. توهم ۳. خیالی. توهمی ۴. اسرارآمیز. مرموز. غیبی ۵. ( مربوط به ) روح یا ارواح مثال: a phantom ship یک کشتی اسرار آمیز و م ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شیپوره ، گلوگاه ، فواره ، سر لوله اب ، ناوک. نازل. بینی ، پوزه ، دهانک. ( نظامی ) لوله خرطومی مثال: he twisted the nozzle of the shower head او شیپور ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سیفلیس مثال: Late syphilis develops about ten years after first infection سیفلیس اخیر تقریبا ده سال بعد از اولین عفونت ظاهر می شود.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نقطه عطف مثال: Therefore, this event is a significant, unforgettable historic occurrence and a turning point in our history. بنابراین این حادثه یک ا ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

( داروی ) مسکن. درد زدا مثال: Those who take aspirins and other painkillers regularly should realize that they may become drug addicts too. کسانی که ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

۱. ( زمین ) بکر. دست نخورده ۲. ( حیوان ) رام نشده. تربیت نشده. وحشی ۳. مستقل. آزاد. اسیر ( چیزی ) نشده مثال: Nepal was stunning with its wild, untame ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مثال: a face - to - face conversation یک گفتگوی رو در رو

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

شبکه سازی مثال: From the very first hours and days of the Revolution, the US embassy served as a center for networking and plotting against the Revol ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

توطئه مثال: From the very first hours and days of the Revolution, the US embassy served as a center for networking and plotting against the Revolutio ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نوترون مثال: It was soon discovered that the proton, the neutron, and the electron are not alone خیلی زود کشف شده بود که پروتون، نوترون و الکترون تنه ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پروتون مثال: It was soon discovered that the proton, the neutron, and the electron are not alone خیلی زود کشف شده بود که پروتون، نوترون و الکترون تنه ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

الکترون مثال: It was soon discovered that the proton, the neutron, and the electron are not alone خیلی زود کشف شده بود که پروتون، نوترون و الکترون تن ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

۱. مرطوب کردن. نم زدن. تر کردن ۲. مرطوب شدن. نم کشیدن. تر شدن. خیس شدن مثال: she moistened her lips with the tip of her tongue او با نوک زبانش لبهایش ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پرده گوش مثال: The music was so loud that I thought that it would penetrate my eardrum. موسیقی آنقدر بلند بود که من فکر کردن پرده گوششم پاره می شود.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خلال دندان مثال: My mother used to say that I was as slender as a toothpick. مادرم عادت داشت که بگوید من به لاغری و باریکی خلال دندان هستم.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

لانه جاسوسی آمریکا مثال: There is no place for question or doubt with regard to the matter of the US Spy Den. هیچ جای سوال و تردیدی درباره موضوع لان ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تخم چشم. کره چشم / ۱. زل زدن به ۲. ورانداز کردن مثال: Grateful eye surgeons report that they have used laser beams to repair the retinas in some fort ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

( چشم ) شبکیه مثال: Grateful eye surgeons report that they have used laser beams to repair the retinas in some fortunate patients by creating tiny sc ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

۱. تبخیر کردن. به بخار تبدیل کردن ۲. تبخیر شدن. بخار شدن. به بخار تبدیل شدن مثال: So vast is the laser beam’s power that it has without a doubt the c ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

۱. سوراخ کردن. شکافتن ۲. نفوذ کردن. رخنه کردن ۳. ( راز. مسئله ) پی بردن. فهمیدن ۴. مقاربت کردن با ۵. درک شدن مثال: We had to penetrate the massive w ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

۱. ( حیوان ) کفل. کپل. سرین ۲. ( به شوخی ) ما تحت ۳. گوشت ران ۴. گروه ناچیز. جمعی انگشت شمار. افراد باقیمانده مثال: well - done rump steaks استیک های ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مثال: Don’t become neglectful about remembering God. از�یادآوری� خدا غافل نباشید. از �بیاد آوردن� خدا غافل نباشید.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

آفرین! مرحبا! احسنت!/ ( گوشت ) کاملا پخته. پخته ی پخته مثال: the decoration was very well done دکوراسیون خیلی خوب انجام شده بود. Well done Ali. آف ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

۱. انطباق. سازگاری. تغییر ۲. تنظیم. اقتباس مثال: Ecologist, who deal with the adaptation of life to the environment… {برای} بوم شناسان، که با سازگاری ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

۱. بوم شناس ۲. بوم دوست. طرفدار حفظ محیط زیست مثال: a German ecologist studying the river habitat یک بوم شناس آلمانی {بر روی} زیستگاه رودخانه مطالعه ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

مرد قبیله. مرد اهل قبیله مثال: The land is sacred to these tribesmen این زمین برای مردان قبیله مقدس است.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

۱. خوش امد گفتن ۲. ادای احترام کردن ۳. سلام ( نظامی ) دادن ۴. ادای احترام ۵. سلام نظامی مثال: We salute this innovative school. ما به این دبیرستان ن ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

۱. هم رای. هم عقیده. هم داستان ۲. واحد. یکپارچه. متفق مثال: The class was unanimous is wanting to eliminate study halls. بچه های کلاس متفق القول خو ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

۱. فرغون ۲. چرخ دستی. گاری دستی. مثال: He put the bricks in to the barrow. او آجرها را در فرغون گذاشت.

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

داستان فکاهی مصور مثال: Expanding the comic strips, the editor hoped that more people would buy his paper. سردبیر امیدوار بود با افزایش دادن داستانه ...

پیشنهاد
٠

روز ملی مبارزه با استکبار جهانی مثال: The following is the full text of the speech delivered by Imam Khamenei, the Leader of the Islamic Revolution, ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

۱. وحشی ۲. بدوی. بی تمدن. نافرهیخته ۳. وحشیانه. سبعانه. بی رحمانه ۴. سخت. شدید. حاد ۵. ( آدم ) وحشی ۶. حمله ور شدن. حمله کردن ۷. به باد انتقاد گرفتن. ...