پیشنهاد‌های آرمان بدیعی (٧,١٢٥)

بازدید
٤,٠٣٣
تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خستگی ناپذیر مثال: A perceptive nation and indefatigable officials are what will solve our problems. ملت بصیر و مسئولان خستگی ناپذیر هستند که مشکلات ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

ضرب المثل. مثل An adage says, originals are very hard to find. یک ضرب المثل می گوید چیزهای اصیل خیلی سخت پیدا می شوند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

به هیچ وجه، اصلا، ابدا مثال: Shall I go? No way. می توانم بروم؟ به هیچ وجه!

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

۱. تراشیدن ۲. ریش زدن. اصلاح کردن ۳. کم کردن. زدن ۴. درست از بغل گوش ( کسی ) رد شدن ۵. ورقه ورقه کردن ۶. اصلاح. زدن ریش ۷. ریش تراشی مثال: He shaves ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تحلیلگر و مفسر {سیاسی} مثال: Well, what is being discussed by these commentators, both inside and outside [the country], is negotiations with the US. ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. به طور غریزی. از روی غریزه ۲. به طور غیر ارادی. بی اراده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثال: The Army must strengthen itself day by day. ارتش باید روز به روز خودش را تقویت کند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثال: They were able to triple the throughput of this device. آنها قادر بودند توان عملیاتی و ( بازدهی ) این دستگاه را سه برابر کنند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. تثبیت کردن ۲. محکم کردن ۳. تثبیت شدن ۴. محکم شدن مثال: There are no trees on the hills to stabilize the soil. هیچ درختی در تپه ها برای تثبیت و مح ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

چاقی بیش از حد مثال: Obesity is considered a serious disease. چاقی بیش از حد یک بیماری جدی تلقی می شود.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

آب لرزه، سونامی مثال: In 1989 a tsunami on the Sanriku coast left 2122 dead. در سال ۱۹۸۹ یک سونامی در ساحل سنریکو ۲۱۲۲ نفر مرده بر جای گذاشت.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ضد اطلاعات. ضد جاسوسی مثال: if the counterintelligence agencies and top commanders of the Royal Army at that time wanted to speculate on where a move ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

۱. مشترک ۲. اشتراکی ۳. فرقه ای. اقلیتی. گروهی مثال: And sharing a communal experience of watching a film و تجربیات مشترکشان را از دیدن یک فیلم به اش ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. ( روانشناسی ) انگیزش ۲. انگیزه ۳. اشتیاق. رغبت ۴. ترغیب. برانگیزش مثال: The positive motivation of the American people when they’d seen this film. ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مورد بررسی دقیق قرار دادن مثال: It had been thought out, worked on, and studied. آن مورد بررسی دقیق قرار گرفته شده بود. بر روی آن کار و مطالعه شده ب ...

پیشنهاد
٠

تصمیم گیری شده در لحظه مثال: The nature of the movement showed that it was not a spur - of - the - moment decision. ماهیت حرکت نشان می داد که یک حرک ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. بیماری جهانگیر ۲. بیماری عالمگیر ۳. ( بیماری ) جهانگیر. عالمگیر مثال: Let me show you a simulation of what a pandemic looks like. اجازه بدهید به ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. شبیه سازی ۲. وانمود ۳. تقلید مثال: Let me show you a simulation of what a pandemic looks like. اجازه بدهید به شما یک شبیه سازی نشان بدهم که {نشان ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واکسن زدن به. مایه کوبی کردن مثال: vaccinate children against smallpox واکسن زدن به بچه ها در برابر آبله / واکسینه کردن بچه ها در برابر آبله These as ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. قابل دفاع ۲. قابل توجیه مثال: I don’t think that is defensible. من فکر نمی کنم آن قابل دفاع باشد. من فکر نمی کنم آن قابل توجیه باشد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

تمام جوانب چیزی را بررسی کردن مثال: They had sat down, thought things through, and worked on this. آنها نشسته بودند و تمام جوانب کارها را بررسی کرده ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قرون وسطی. قرون میانه مثال: The clergy were the main persecutors of witches in the Middle Ages. روحانیون آزار دهنده های اصلی جادوگران در قرون وسطی ب ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آزار رساننده. ستمگر. اذیت کننده. آزار دهنده مثال: The clergy were the main persecutors of witches in the Middle Ages. روحانیون آزار دهنده های اصلی ج ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. بعد نمایی. ژرف نمایی. پرسپکتیو ۲. تناسب. نسبت. ارتباط ۳. ( معماری ) دید. تصویر ۴. ( مجازی ) بعد. ابعاد. زاویه. منظر ۵. دورنما. چشم انداز. منظره ۶. ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زمان سنجی {درک زمان درست برای انجام یک کار} مثال: However, it lacked the correct timing. به هر حال آن فاقد زمان سنجی مناسب بود.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به هنگام بودن مثال: Another feature was the timeliness of the movement. یک جنبه دیگر، به هنگام بودن این حرکت بود.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جرات مثال: One is the courageousness of this action. یکی جرات {انجام دادن} این اقدام است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. تحقیر. توهین. خواری. خفت ۲. نکبت. فلاکت. ۳. انحطاط. فساد. تباهی مثال: Because from a planning perspective, economic degradation begets environment ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افشا. افشاگری مثال: disclosure to the media افشاگری در رسانه های گروهی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بسیار زیاد. خیلی. به شدت مثال: it didn't hurt greatly آن خیلی آسیب ندید. The weather was greatly cold. هوا به شدت سرد بود.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

۱. روی یکدیگر اثر گذاشتن. اثر متقابل داشتن ۲. ارتباط برقرار کردن مثال: the user interacts directly with the library استفاده کننده بطور مستقیم با کتاب ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حبوبات ( نخود. لوبیا. عدس. . . ) مثال: eat plenty of pulses مقدار زیادی حبوبات بخور

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ساده انگارانه مثال: Now, this might sound too simplistic. الان شاید این خیلی ساده انگارانه به نظر برسد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نیروی پدافند هوایی مثال: The following is the full text of the speech delivered by Imam Khamenei, the Leader of the Islamic Revolution, in a meeting ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. جانور دوزیست ۲. هواپیمای آبی - خاکی ۳. خودروی آبی - خاکی ۴. دوزیست. ۵. آبی - خاکی مثال: Around 5, 000 amphibian species, including frogs, toads, a ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سمندر مثال: Around 5, 000 amphibian species, including frogs, toads, and salamanders are thought to exist today تصور می شود در حدودِ ۵۰۰۰ گونه جانور ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

۱. نظم. ترتیب. وضع. طرح. ۲. ( کتاب ) شکل. قطع ۳. ( کامپیوتر ) قالب. قالب بندی. فرمت / ۱. ( کامپیوتر ) قالب بندی کردن. فرمت کردن مثال: the conventiona ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آب دریا. آب شور مثال: We have to desalinate the seawater. ما باید آب دریا را شیرین کنیم. {نمک زدایی کنیم}

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( آب دریا را ) شیرین کردن مثال: We have to desalinate the seawater. ما باید آب دریا را شیرین کنیم.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثال: One of the most powerful drug cartels in the world. یکی از قدرتمندترین کارتلهای دارو در جهان

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غنا. غنی سازی. استغنا مثال: enrichment of the soil for more plant growth غنی سازی خاک برای رشد بیشتر گیاه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. بدون جانشین ۲. بی نظیر. منحصر به فرد مثال: some favorite old books are irreplaceable برخی از کتابهای دوست داشتنی قدیمی بی نظیر و منحصر به فرد هستن ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( پزشکی ) کورتاژ مثال: Surgical removal with curettage is the standard treatment برداشتن از راه جراحی با کورتاژ یک معالجه استاندارد است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. خسیس. ناخن خشک. کنس ۲. خسیسانه ۳. ناچیز. ناقابل مثال: he's too miserly to leave a tip او خسیس تر از آن است که پول را حساب کند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خشم. غضب. برآشفتگی. سراسیمگی مثال: the vehemence of his reaction خشم و غضب به سبب عکس العمل او

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاغذی. مثل کاغذ. نازک مثال: the moth emerged from its pale yellow papery cocoon شب پره از پیله ی کاغذی زردِ کم رنگ خودش بیرون آمد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

۱. پیله ۲. حفاظ. پناه ۳. پیچیدن. بستن در مثال: the moth emerged from its pale yellow papery cocoon شب پره از پیله ی نازکِ زردِ کم رنگ خودش بیرون آمد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( سیاسی ) نازی No doubt it was the most interesting period in German film history since the time before the Nazis came شکی نیست که آن گیرا ترین دوره ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حاصلِ. برآمده از. ناشی از مثال: Trusting in God and the resulting effects of that trust have a spiritual prerequisite and a real condition that we mu ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گل محمدی. گل گلاب. گل سوری مثال: The perfume of a damask rose instantly transports me across the years to my grandmother's garden رایحه گل محمدی فورا ...