دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٧٧,٠٤٧
رتبه
رتبه در دیکشنری
٦٥
لایک
لایک
٥,٦٢٩
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٤٩٧

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٨ ساعت پیش
دیدگاه
٠

رشادت. شجاعت مثال: The patience of the Iranian nation, their steadfastness, their courage, and their valor were all demonstrated. صبر ملت ایران، ایس ...

تاریخ
٢ روز پیش
دیدگاه
٠

چرتکه. چتکه مثال: I used an abacus to calculate my average. برای حساب کردن معدلم، از چرتکه استفاده کردم.

تاریخ
٢ روز پیش
دیدگاه
٠

۱. کوره ۲. تنور. تون مثال: When the furnace is hot enough, the metal is melted. وقتی کوره به اندازه کافی داغ است، فلز ذوب شده است.

تاریخ
٢ روز پیش
دیدگاه
٠

ساحل. لب دریا. لب آب. کنار دریا. اسکله، بارانداز مثال: Most of the hotels are down on the waterfront. اکثر هتل ها در کنار دریا قرار دارند. My favor ...

تاریخ
٣ روز پیش
دیدگاه
٠

۱. سوختن. اشتعال ۲. احتراق مثال: We all know how a combustion engine sounds like. همه ما می دانیم صدای احتراق یک موتور چطوری است؟

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.