انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
غالبا. خیلی اوقات. خیلی وقتها
مثال:
Very often, emotions overshadow the rational objectives of uprisings.
خیلی وقتها احساسات، اهدافِ معقولِ قیامها را تحت الشجاع قرار می دهد.
مثال:
خیلی وقتها احساسات، اهدافِ معقولِ قیامها را تحت الشجاع قرار می دهد.
خیلی زیاد، بیشتر اوقات
اغلب اوقات
خیلی وقت ها
غالباً، بیشتر اوقات
my TV brings the whole world to me