تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

دید اجتماعی نگرش اجتماعی

تاریخ
٦ روز پیش
پیشنهاد
٠

دید اجتماعی نگرش اجتماعی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

املای صحیح discourse

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باحرف اضافه ی on میاد economizing on something صرفه جویی کردن در چیزی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حلقه های بازی یا ورزشی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

این عبارات با هم معادل هستند : could use could do with have use for همگی به معنی :نیاز داشتن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

این عبارات با هم معادل هستند : could use could do with have use for همگی به معنی :نیاز داشتن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نیاز داشتن ، استفاده داشتن متضاد آن : have no use for

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

این عبارات با هم معادل هستند : could use could do with have use for همگی به معنی :نیاز داشتن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

با این دو عبارت مترادف هست let alone much less

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

این اصطلاحات باهم هم معنی هستند : take my advice take my word for it take it from me همه به معنای: از من بشنو، از من به تو نصیحت، به حرفم گوش کن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این اصطلاحات باهم هم معنی هستند : take my advice take my word for it take it from me همه به معنای: از من بشنو، از من به تو نصیحت، به حرفم گوش کن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

این اصطلاحات باهم هم معنی هستند : take my advice take my word for it take it from me همه به معنای: از من بشنو، از من به تو نصیحت

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

( فرد ) آشفته ، سردرگم ( صدا ) نامفهوم و غیر قابل درک نامنسجم، گسیخته، ناپیوسته، غیرمنطقی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

ulcer

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( قدیمی ) همانا که

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( درمورد فیلم ) دو سانسه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

گاه به گاه ، هر از گاهی ، چند وقت یکبار ، تک و توک ، نا پیوسته ، منقطع ، فاصله دار

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جیب خود را پر کردن ( در مواردی که فرصتش پیش اومده )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

۱ - فردی را غرق ( نامه ، کار، پیشنهاد و… ) کردن ۲ - زیر آب بردن ، غرق آب کردن یک کلمه ی رسمی هست ( formal ) منبع :کتاب ۱۱۰۰کلمه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

سه کلمه ی مشابه که نباید اشتباه گرفته شوند hostel : مسافرخانه hustle : کلاهبرداری ، فشار ( دادن ) hostile : دشمن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١٩

سه کلمه ی مشابه که نباید اشتباه گرفته شوند hostel : مسافرخانه hustle : کلاهبرداری ، فشار ( دادن ) hostile : دشمن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١٤

سه کلمه ی مشابه که نباید اشتباه گرفته شوند hostel : مسافرخانه hustle : کلاهبرداری ، فشار ( دادن ) hostile : دشمن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

parenthetical informs اطلاعات درون پرانتز

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بدگویی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

اوتیسمی ( یک نوع بیماری هست )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

تصادفی، اتفاقی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ملامت شدن Because of her repeated lateness, Betty’s boss called her on the carpet به خاطر دیرکردن های مکرر ، رئیسِ بِتی او را سرزنش کرد /مورد بازخو ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( لبخند ) سرد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ضرر غیر منتظره

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

نوعی سگ برای نگهبانی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تفنگ بی لگد ، تفنگ بی تکانه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این دستگاه 👇🏻

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

آزمون شنیداری ( listening ) که علاوه بر مکالمه ای که صورت می گیرد ، صداهای اضافی دیگری هم در پشت زمینه وجود دارد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ظرافت ، مهارت

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سالوارسان ( به انگلیسی: Salvarsan ) یک داروی شیمیایی است که در اوایل دهه ی ۱۹۱۰ توسط پاول ارلیش به کار گرفته شد. این دارو اولین ابزار برای درمان بیم ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برازنده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روابط اجتماعی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

loathe فعل هست he loathes going to work loath اسم هست i was loath to take the job

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

loathe فعل هست he loathes going to work loath اسم هست i was loath to take the job

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

To demolish somebody تخریب کردن /کوبیدنِ ( شخصیت ) کسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در درجه ی اول

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بیرون زدن ، بیرون دادن ، ( اگر سریع باشد ) فوران کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

bracket

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

آدم دو آتشه ، آدم خشک اندیش، فرد متحجّر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پلی که بر روی دره زده میشود ( اکثرا به صورت قوسی هستند )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

موهبت ، امتیاز ، حُسن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تَلَکه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( اپرا، تئاتر، نمایش و . . ) مدیر اجرایی، گرداننده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرهیزگارانه