mastiff

/ˈmæstəf//ˈmæstɪf/

معنی: بولدوگ
معانی دیگر: سگ مستیف (که موی کوتاه و لب ها و گوش های آویخته دارد)، سگ نگهبان (old english mastiff هم می گویند)، سگ بزرگی که گوش ها ولبهایش اویخته است

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one of a breed of large, strong dogs that have a short, light brown coat and are often used as watchdogs.

جمله های نمونه

1. A bloody-mouthed mastiff tied by a chain to a lintel of a door snarled and barked.
[ترجمه محسن] یک سگ با دهان خونی که با زنجیر به زاویه یک در بسته شده بود دندان قروچه و عوعو می کرد
|
[ترجمه گوگل]ماستیف دهان خون آلودی که با زنجیر به لنگه در بسته شده بود، خرخر کرد و پارس کرد
[ترجمه ترگمان]یک سگ نگهبان با دهان بسته با زنجیری به چارچوب در چوبی بسته و پارس کرد و پارس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A longtime breeder of champion bull mastiffs, Einstein is a smart, able, take-no-prisoners type of gal.
[ترجمه گوگل]انیشتین که مدتهاست پرورش دهنده ماستیف های گاو نر قهرمان است، یک دختر باهوش، توانا و بدون زندانی است
[ترجمه ترگمان]انیشتین که به مدت طولانی گاو نر قهرمان شده بود، مردی باهوش، توانا، take و no بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Ask not what bull mastiffs can do for you.
[ترجمه گوگل]نپرسید که ماستیف های گاو نر چه کاری می توانند برای شما انجام دهند
[ترجمه ترگمان]بپرسید چه کاری می توانید برای شما انجام دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Johno is a 13-stone bull mastiff, Barry's the tiny border terrier.
[ترجمه گوگل]جانو یک ماستیف گاو 13 سنگی است، بری، تریر کوچک مرزی
[ترجمه ترگمان]Johno یک سگ ۱۳ -، بری terrier کوچک مرزی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Rex is genuine Tibetan Mastiff. We traced his genealogy back 10 generations.
[ترجمه گوگل]رکس ماستیف تبتی اصیل است ما شجره نامه او را به 10 نسل قبل دنبال کردیم
[ترجمه ترگمان]رکس سگ بزرگ Tibetan است ما شجره نامه او را تا ۱۰ نسل پیش دنبال کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Tibetan Mastiff is a highly intelligent, independent, strong willed and rather reserved dog.
[ترجمه گوگل]ماستیف تبتی سگی بسیار باهوش، مستقل، با اراده و نسبتاً محجوب است
[ترجمه ترگمان]سگ بزرگ تبتی یک سگ بسیار هوشمند، مستقل، با اراده قوی و نسبتا خوددار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In the US, Tibetan mastiff pups can be bought asas hundred dollars, Feltenstein said.
[ترجمه گوگل]فلتنشتاین گفت: در ایالات متحده، توله های ماستیف تبتی را می توان تا صد دلار خریداری کرد
[ترجمه ترگمان]Feltenstein گفت که در ایالات متحده، pups سگ تازی تبتی را می توان ۱۰۰ دلار خریداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The monks probably crossed the ancient mastiff with the Great Dane and the Great Pyrenees.
[ترجمه گوگل]راهبان احتمالاً از ماستیف باستانی با گریت دین و پیرنه بزرگ عبور کردند
[ترجمه ترگمان]راهب احتمالا از آن سگ پیر با دین بزرگ و پیر نه پیر عبور کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It's a bull mastiff. Bull mastiff. -Look at what a sweet face. . . just so proud of that family. -Yeah, yeah. They all love the camera.
[ترجمه گوگل]این ماستیف گاو نر است ماستیف گاو نر -ببین چه قیافه شیرینی فقط به آن خانواده افتخار می کنم -آره آره همه آنها عاشق دوربین هستند
[ترجمه ترگمان]این سگ نگهبان گاو نر است سگ - سگ - - - - - - - - ببین چه چهره جذابی - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - آره، آره همه شون دوربین رو دوست دارن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Talbot, Mastiff and Greyhound - Courage, vigilancy and loyal fidelity.
[ترجمه گوگل]تالبوت، ماستیف و تازی - شجاعت، هوشیاری و وفاداری وفاداری
[ترجمه ترگمان]تالبوت، سگ بزرگ و Greyhound - شجاعت، وفاداری و وفاداری وفادار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Homo sapiens and bull mastiff—are they 'highly comparable'?
[ترجمه گوگل]انسان خردمند و ماستیف گاو نر - آیا "بسیار قابل مقایسه" هستند؟
[ترجمه ترگمان]آن ها بسیار قابل قیاس هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Neighbors said that the Cane Corso Mastiff belongs to Jubreak's boyfriend, who was often seen out in front of the building wearing a protective arm guard and training the dog to attack.
[ترجمه گوگل]همسایه ها گفتند که Cane Corso Mastiff متعلق به دوست پسر Jubreak است که اغلب در مقابل ساختمان دیده می شد که محافظ بازوی محافظ پوشیده بود و سگ را برای حمله آموزش می داد
[ترجمه ترگمان]همسایگان می گویند که سگ بزرگ Cane به دوست پسر Jubreak تعلق دارد که اغلب در جلوی ساختمان دیده می شود که محافظ بازوی محافظ دارد و سگ را برای حمله آموزش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He never thought interest earned by Tibetan mastiff is the result of love and support, and wish for dependents improve its quality.
[ترجمه گوگل]او هرگز فکر نمی کرد سود حاصل از ماستیف تبتی نتیجه عشق و حمایت است و آرزو می کرد که افراد وابسته کیفیت آن را بهبود بخشند
[ترجمه ترگمان]او هرگز فکر نکرد که مورد علاقه سگ تبتی در نتیجه عشق و حمایت است و آرزو دارد که بتواند کیفیت خود را بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Cream is not recognized all the international Tibetan Mastiff breed standards.
[ترجمه گوگل]کرم تمام استانداردهای بین المللی نژاد ماستیف تبتی را به رسمیت نمی شناسد
[ترجمه ترگمان]کرم تمام سگ بزرگ سگ بزرگ تبتی را تشخیص نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بولدوگ (اسم)
mastiff

انگلیسی به انگلیسی

• breed of large and powerful short-haired dogs with drooping ears and lips
a mastiff is a large, powerful, short-haired dog.

پیشنهاد کاربران

نوعی سگ برای نگهبانی
mastiff
سگ بزرگ که مو کوتاه دارد و اغلب برای نگهبانی دادن از ساختمان ها استفاده میشود

بپرس