پیشنهاد‌های محدثه فرومدی (٤,٧٢٢)

بازدید
٣,٣٣٢
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

دائم الزید، همیشه روزافزون، بیش از پیش بزرگتر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

در پی داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

درک بهتر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

خوش تر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

کاچی به از هیچی، از هیچی بهتره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

گرداننده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

در اثنای

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

راهبر/طلایه دار/طلیعه‎دار/جلودار/پرچم دار/پیشاهنگ/پیشقدم/پیشتاز/پیشوا بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

تکمیل کنندگی، مکملیت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

تکمیل کنندگی، تکمیل گری، متمم/مکمل بودن، مکملیت، متممیت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

1 منتهی شدن به، انجامیدن به، راه بردن به 2 برابر بودن با، سر زدن به

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

از جهات بسیاری، به شیوه های بسیاری، به طرق گوناگون

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

اقسام

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

روش ها، شیوه ها، رویه ها، طرق، وجوه، جاده ها، مسیرها، معابر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرتمرکز

پیشنهاد
٠

برخورداری از گستره واژگان وسیع، داشتن دایره لغات وسیع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

نزدیک به، در حدود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

افزوده، افزونه، لوازم جانبی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

صورت گرفته، به عمل آمده، انجام شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

در بردارنده، مشتمل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦١

خصوصا، به صورت ویژه ای، به طور استثنایی، بی اندازه، بسیار، چنان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

روشنگر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

نقشی را ایفا کردن، نقشی را بازی کردن، نقش داشتن در

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسی را بازی دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

( کسی را ) بازی دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

سوم شخص فعل provide، برای معانی بیشتر مدخلprovide را نگاه کنید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به مدخل of utmost importance رجوع کنید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

بی نهایت حائزاهمیت، به غایت مهم، با نهایتِ/با منتهایِ/با حداعلایِ اهمیت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

جالب، جالب توجه، شایان توجه، درخور توجه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

به صورت ضعیفی، به طرز ناچیزی، کمی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بی شیله پیله

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

1 پربها 2 مضحک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

محصور، محاط، پوشیده، ملفف، پیراگرفته در حصار، در احاطه، در پوشش، در لفاف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

بین المللی سازی، بین المللی ساز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

بین المللی سازی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

بین المللی شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

بین المللی سازی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

مورد پیش بینی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

تخصص

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

استعمارزدایی شده، استعمارزدوده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

فروگذاردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

ار قافله عقب افتادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

فراگیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

حاکی از، نشان دهنده، نمایانگر، مبین، بیانگر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

هم سو با، در راستایِ، سازگار با، منطبق بر، در تطابق با، نظر به این که

پیشنهاد
٢١

آب رفته به جوی باز نمی گردد؛ آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

تا حدودی، اندکی، به نوعی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

در تاریخ there are two familiar regional divisions of Europe: an East–West contrast that historically culminated in the Cold War division : اروپا دو ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

حکایت کردن/داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

به تندی، به شدت، شدیدا