پیشنهاد‌های محدثه فرومدی (٤,٧٢٢)

بازدید
٣,٣٤١
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

روند آمریکایی شدن/آمریکایی شدگی، فرایند آمریکایی سازی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

آمریکایی سازی، آمریکایی شدگی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

کلا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

نمایانگر، بیانگر، مبین، نشانگر، نشانه، گویای، بیان کننده، نماینده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

شهر پالو آلتو ( در کالیفرنیا )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

آمریکای شمالی و جنوبی، قاره های آمریکا، دو قاره آمریکا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

درنظرگرفته شده، مشخص شده، معین شده، انتخاب شده، گماشته، گمارده، منصوب ( شده ) ، پنداشته شده، انگاشته شده، دانسته شده، موردنظر، مدنظر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

شریک بودن در، دست داشتن در، تاثر داشتن در، تاثیرگذار بودن بر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

شریک ( در )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٩

نمک به زخم پاشیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

گوشه کوچکی از چیزی all that money go into the pockets of banks is only the tip of the iceberg compared to all that interest that is being generated ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

بیشترِ، اکثرِ، بخش عمده ی، قسمت اعظمِ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

پیشران، هدایتگر، هدایت کننده، پیش برنده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

( به طور ) منظم، تمیز، قشنگ، به خوبی، به درستی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

درصدر، صدرنشین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

به طور خفیف، به صورت ناچیزی

پیشنهاد
١

بازگشت/برگشت به اصل خود ( هر کسی کو دور ماند از اصل خویش/بازجوید روزگار وصل خویش )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

معناداری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

متمرکز بر، ( با ) تمرکز بر، متوجه ی، بر حول، بر محور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

ارائه دادن، به دست دادن، خلق کردن، موجد چیزی بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

نوعی It's a sort of orange colour : نوعی رنگ نارنجی است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

نوعی It's a sort of orange colour : نوعی رنگ نارنجی است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

ذیل الذکر، ذکر شده در پایین، عنوان شده در زیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

فوق الذکر، گفته شده در بالا، نامبرده، مذکور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

سابق الذکر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

اهمیت حیاتی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

ترکیب، ( در ) آمیختگی، مخلوط، اختلاط، تلفیق، ادغام ترکیب کننده، آمیزنده، مخلوط کننده، تلفیق کننده، تلفیق گر، ادغام کننده، ادغام گر

پیشنهاد
٠

به نظرت موفق می شه؟؛ به نظر شما موفق خواهد شد؟

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

احاطه کردن، فراگرفتن، در برگرفتن، پوشاندن، در برداشتن، شکل دادن، تشکیل دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

مگر نه؟ نه؟اینطور نیست؟ ? You don't know where the boss is, do you نمی دونی رئیس کجاست، مگه نه؟؛ نمی دونی رئیس کجاست، می دونی؟ ? you don't understan ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

هیچ ایده ای داری؟ چیزی به ذهنت می رسه؟

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

معشوق/محبوب/عشق من

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

به حساب من let’s go out to lunch – my treat : بیا نهار بریم بیرون؛ به حساب من

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

نوبت من ( است )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

رو اعصابم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

به حساب من

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به ترتیب رتبه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

زدوده، معدوم، نابود، نیست، حذف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

محذوف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

صورت جمع کلمه focus

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

معنادار، بامعنی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به طرز معناداری

پیشنهاد
١

در حضور هر دو طرف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

متشکل از، تشکیل شده از، مشتمل بر، مرکب از

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

نمایندگی بیمه، کارگزاری بیمه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

نماینده بیمه، کارگزار بیمه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

برچسب زنی، برچسب گذاری، نام گذاری، لقب دهی، عنوان گذاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

برچسب گذاری، برچسب زنی، نام گذاری، لقب دهی، عنوان گذاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

برآورد کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

حساب شده، به حساب آمده، به شمارآمده، محسوب شده، محاسبه شده