پیشنهادهای محدثه فرومدی (٤,٧٢٣)
مورد غفلت، فروگذارده، مورد قصور
( فرد ) قاصر ( در پرداخت بدهی ) ، نکول کننده
قصور ورزیدن در پرداخت بدهی ، قاصر ماندن/بودن در پرداخت بدهی
ساختارزدایی
قصورات بدهی
قصور ( در ) بدهی
ته مانده، کثافات
عبث، بیهوده، بی ثمر، بی فایده
دقیقا
درخصوص، بر حول، بر محور، در باب
to be necessary : ضرورت داشتن
میانی، بینابینی intervening period : دوره میانی مداخله گر، مداخله کننده
دوره میانی
در وهله اول/نخست
دستورالعمل، برنامه
اشتراک اطلاعات
اخلاق کاری
اخلاقیات
شرکت ( کردن ) ، اشتغال، تقبل، نامزدی، درگیر/دخیل/مشغول شدن
آهنگساز
قراین
به طور یکسان
شمار اندکی از
شمار اندکی از، تعداد کمی از
پیشی جستن/گرفتن، پیش افتادن، عبور کردن، جلو زدن
سر برآوردن
معنادار
خوشایند، مطلوب، مطبوع، دلپذیر، لذت بخش، مسرت بخش
با اشتیاق، از روی/از سر اشتیاق
خم شدن/متمایل شدن به جلو
نگاه معنادار
تحت حمایت مالی government - sponsored : تحت حمایت مالی دولت
( این ) یعنی چه، ( این ) به چه معناست، ( این ) چه معنی می دهد، ( این ) چه معنایی دارد
پودمانی/پودمان
انعطاف ناپذیر، نامنعطف
به میزانی که، هرچه، هرقدر
به اتفاق، هم آهنگ، هماهنگ، هم نوا
چندپاره، چندتکه، چندبخشی، چندجزئی
جدا، منزوی
نامحتمل
پراتصال
اولویت بندی، اولویت گذاری
اولویت گذاری
اولویت گذاری
اولویت گذاری شده
اولویت گذاری
اولویت گذاری
دارای، دربرگیرنده، مشتمل بر
دربردارنده
اولویت بندی شده، اولویت گذاری شده