docility


معنی: تمکین، خشوع
معانی دیگر: سربراهی، تعلیم پذیری

جمله های نمونه

1. Her docility had surprised him.
[ترجمه گوگل]مطیع بودن او را شگفت زده کرده بود
[ترجمه ترگمان]docility او را متعجب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. At theological college, near Oxford, the docility of most of the wives of other students irritated Anna.
[ترجمه گوگل]در کالج الهیات، در نزدیکی آکسفورد، مطیع اکثر همسران سایر دانشجویان، آنا را عصبانی کرد
[ترجمه ترگمان]در کالج الاهیات، نزدیک آکسفرد، اطاعت بیشتر زنان سایر دانشجویان آنا را خشمگین ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Camel - Docility, patience and indefatigable perseverance.
[ترجمه گوگل]شتر - مطیع، صبر و استقامت خستگی ناپذیر
[ترجمه ترگمان]گردان شترسواران، صبر و پشت کار خستگی ناپذیری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But his docility did make him well suited to be a genial family man and good husband to a strong-willed woman.
[ترجمه گوگل]اما مطیع بودن او باعث شد که او را به خوبی برای یک مرد خانواده دلپذیر و شوهر خوب برای یک زن با اراده مناسب کند
[ترجمه ترگمان]اما docility او را به خوبی می شناخت که از یک زن و شوهر خوب و با اراده ای قوی برخوردار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. With unusual docility, Nancy stood up and followed him as he left the newsroom.
[ترجمه گوگل]نانسی با اطاعتی غیرعادی از جایش برخاست و در حالی که اتاق خبر را ترک می کرد به دنبال او رفت
[ترجمه ترگمان]همراه با اطاعت غیر معمول، نانسی بلند شد و او را تعقیب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If you value docility over ingenuity, shout it from the rooftops.
[ترجمه گوگل]اگر اطاعت را بر ذکاوت ارزش قائل هستید، آن را از پشت بام فریاد بزنید
[ترجمه ترگمان]اگر به خاطر ingenuity، به ingenuity توجه داشته باشید، از روی بام آن را صدا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Gandhi applied a technique of combat which turned the traditional docility of the gentle Hindu into heroism.
[ترجمه گوگل]گاندی تکنیکی از مبارزه را به کار برد که اطاعت سنتی هندوهای ملایم را به قهرمانی تبدیل کرد
[ترجمه ترگمان]گاندی تکنیکی را برای مبارزه به کار برد که سبک سنتی هندوها را به قهرمانی تبدیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Unlike his other duplicates, this clone would not undergo growth acceleration or docility tampering.
[ترجمه گوگل]برخلاف دیگر نسخه‌های تکراری او، این کلون دچار تسریع رشد یا دستکاری اطاعت نمی‌شود
[ترجمه ترگمان]برخلاف تکرارهای دیگر، این کلون، هیچ شتاب رشد یا کم کردن دستکاری را نخواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And they are expected to defer to men's'will with great docility and simplicity.
[ترجمه گوگل]و از آنها انتظار می رود که با اطاعت و سادگی بسیار به اراده مردان پایبند باشند
[ترجمه ترگمان]و انتظار می رود که آن ها با اطاعت زیاد و سادگی خود را تسلیم مردان کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The general, a man by no means notable for docility and long - suffering, flew into a rage.
[ترجمه گوگل]ژنرال، مردی که به هیچ وجه به دلیل مطیع بودن و رنج طولانی قابل توجه نبود، به شدت عصبانی شد
[ترجمه ترگمان]ژنرال، مردی که به هیچ وجه به خاطر اطاعت طولانی و رنج طولانی نبود، به خشم آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He was trying to plant the seed of revolt, arouse that placid peasant docility.
[ترجمه گوگل]او در تلاش بود تا بذر شورش را بکارد و آن اطاعت آرام دهقانی را برانگیزد
[ترجمه ترگمان]سعی می کرد بذر شورش را بکاری، و آن peasant آرام و آرام را بیدار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تمکین (اسم)
obedience, amenability, deference, docility, calmness

خشوع (اسم)
humbleness, obedience, docility, humility, servility

انگلیسی به انگلیسی

• agreeableness, manageability; compliance, submissiveness, obedience

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : _
اسم ( noun ) : docility
صفت ( adjective ) : docile
قید ( adverb ) : docilely
حرف شنوی
اطاعت، اطاعت پذیری، مطیع شدن

بپرس