پیشنهادهای محدثه فرومدی (٤,٧٢٢)
سیاست گذاری، سیاستی
دست روی نقطه ضعف کسی گذاشتن، پا روی دم کسی گذاشتن، دکمه اعصاب کسی را زدن
به اتمام رساندن، به سر آوردن، به پایان آوردن
به اتمام رساندن، به سر آوردن، به پایان آوردن
به اتمام رساندن، به سر آوردن، به پایان آوردن
به ثمر نشاندن، با موفقیت به پایان رساندن
گنجاندن
جاگرفته، گنجیده
تاثیرات، آثار
در سطح محلی
پاسخگویی، جوابگویی، جوابدهی، پاسخ، عکس العمل پاسخگو، پاسخ دهنده، جوابگو، جواب دهنده
پاسخ به، واکنش در برابر پاسخگو به، پاسخ دهنده به
همه روزه
جمعی
حوزه عمل/فعالیت
حوزه نفوذ
1 مروج/مشوق/مبلغ/محرک چیزی بودن 2 اشاعه
آینده ( هرچند کلمه futures جمع است ولی می توان آن را به صورت مفرد "آینده" ترجمه کرد )
متعاقبِ
متاثر از وقایع
در را تو روی کسی کوبیدن
کوبیدن در
کمیسیون بروندلند
متحدسازی، اتحاد، متحدکننده
متحدسازی، اتحاد
نابودی، نابودسازی، نابودگر، نابودکننده
نابودی
زنده
برابری، دفع، تدافع
تدافع
حائز اهمیت اساسی
به اتمام رساندن، ، به سر آوردن، به نتیجه رساندن، به پایان آوردن، خاتمه دادن
سرعت بخشیدن
به مویی بند بودن
جلب مشارکت
خرید سهم
مورچه کارگر
ساختار دیوان، مقامات دولت
انباشت، انباشتگی، انباشته شدگی تدارک
موجود در
شامل شدن، در خود داشتن ( to include )
کسی را رد کردن، دست رد به سینه کسی زدن
دلالی، کارگزاری
با نشاط تر کردن/شدن
حلقه استقراضی
مرزبندی ( کردن )
تله پنهانی
کادر، هیئت رئیسه، هیئت اجرایی
تکدر، مکدر شدن
پیشنهاد پنهانی