پیشنهادهای میلاد علی پور (٤,١٣٥)
رده بالا، درجه بالا، عالیرتبه
( محاوره ) پیچوندن، ماستمالی کردن
تکان دهنده، شوک برانگیز
بی ریا، سربه زیر
( در زبان شناسی ) نشانه تردید, ( معادل پیشنهادی آقای علی بهرامی, مترجم کتاب study of language )
تاحدی
مطمئن شدن، اطمینان حاصل کردن، تاکید کردن، عزمِ کاری را کردن، تضمین کردن، و حتی ( فراهم کردن، در اختیار گذاشتن، خواستن )
خیلی قبل، مدت ها قبل
آوردگاه
در عوض، به جای آن
می تواند، باید، خواهد، ( برای بیانِ قصد یا احتمال یا الزام انجام کاری در آینده به کار می رود )
باید، قرار است
اگر هم
ادامه دادن ( سفر )
با استناد به اینکه، با توجه به اینکه، با درنظرگرفتنِ این موضوع که
مشکل
به همین ترتیب
بازدید کردن، سرکشی کردن
مشاور
خیلی راحت ( بدونِ دغدغه و اهمیت )
رسیدگی، حل کردن مشکل
دادستانِ بخش، دادستانِ ناحیه ای
کمی، تاحدی، یه جورایی
خلاصه شدن
در میدان بودن، در صحنه بودن، دربین مردم بودن ( خصوصا برای تهیه ی گزارش یا خبر )
نوعی
دریک چشم برهم زدن
به این علت که، به این دلیل که از آنجا که، چرا که، زیراکه، چون که
متعصّب، دوآتیشه
لحظاتی بعد، ساعاتی بعد، بعدا
جمع کردن، نگه داشتن
گُستاخانه، پُررو پُررو
درصدد برآمدن، قصد کردن، سعی کردن
کار، فعالیت
نظارت کردن، تحتِ نظارت قرار دادن
فراهم کردن، ایجاد کردن
مخفف
در رفتن
شفاف, چیزی که از طرف دیگر, قابل دیدن باشد
گرته برداری ( ترجمه لغت در زبانی دیگر )
به خانه ی کسی سر زدن، به جایی یا نزدِ کسی رفتن
یه توکِ پا رفتن
یعنی، یعنی که، می دونی که ، حقیقتش، عرضم به حضورتون
بدن نما، نمایان ( لباس )
به طرفِ چیزی چرخاندن، ( اسلحه وغیره ) نشانه رفتن
به حسابِ کسی رسیدن
تمامِ این مدت
مسلّم، محرز
سایه افکندن ( روی چیزی یا جایی )
تونفا، باتون، چماقِ مأموران