پیشنهادهای میلاد علی پور (٤,١٣٥)
نسبتا، درواقع، نزدیک به
به خوبی، با کمال احترام، به شایستگی، محترمانه، مؤدبانه
نزدیک، تقریبا
سرسختانه، مُصِرّانه، از سرِ لج بازی
که از این بین، در این بین، از میانِ آنها
زجرآور
وقتی زبان پیجین از حالت اختصاصی اش ( مثلا برای تجارت یا مذهب ) خارج می شود و برای عموم مردم بعنوان زبان اصلی ارتباطی در می آید به آن کریول گفته می شو ...
زبان تماسی, زبان ارتباطی ( به زبانی گفته میشود که برای اهداف عملی همچون تجارت در بین افرادی استفاده می شد که باهم ارتباط زیادی داشتند, ولی زبان یکدیگ ...
خط همگویی ( خطی فرضی روی نقشه که دو ناحیه را از هم جدا می کند و گویشوران دو طرف این خط فرضی, واژه ای خاص را متفاوت ادا می کنند یا از واژه ای متفاوت ب ...
امکان داشتن, احتمال داشتن, تمایل و گرایش داشتن, ( بعضا در معنای الزام هم هست )
تطابق, مطابقت داشتن
وکالتِ موکل را قبول کردن
بعد از
سروکار داشتن
صادقانه، مصمم، بدونِ تعارف، رک و پوست کنده
سر و تهِ چیزی را زدن، تاثیرِ چیزی را کم کردن، ساده کردن
به راه حل رسیدن، به نتیجه رسیدن
با تمامِ ، به همان اندازه که، با وجودِ
انجام دادن, اجرا کردن
باید ( طبق انتظار، بر حسبِ دلیلِ معقول )
تشییع جنازه
به همان اندازه، به همان مقدار
دیری نپایید که، اندکی پس از آن
چندتایی، تعدادی، بعضی از، برخی
مجموعه، ارگان، سازمان
به این ترتیب، با این اوصاف، در نتیجه
مصیبت دیده، داغدار
کمک مالی، اعانه ، کمک هزینه
فرو رفتن ( به وضعیتی سخت ) ، ( به وضعیتی بد ) دچار شدن
باتری به باتری کردن ( خودرو )
عبور کردن، حرکت کردن، پیش رفتن
دسته ای اتومبیل که در مراسماتی نظیر عروسی و عزا با یکدیگر حرکت می کنند
شکوائیه، گلایه
تکریم نامه
خواندن، گفتن، ایراد کردن، خطابه سردادن ( مدح و یادواره ای که در ختمِ افرادِ متوفی گفته می شود )
تا آن لحظه ( که ذکر می شود ) وجود نداشت، از آن لحظه به بعد شروع می شود
فقط در آنصورت، فقط در آن شرایط
( در موردِ کار یا اقدام ) توجه کردن، اجازه دادن
تغییر، تحریف
فعل بعد از آن ( هرچه باشد ) به صورت حال ساده ترجمه میشود
عصبانی، ناراحت، خشمگین
پرس و جو کردن، حمایت کردن، رأی جمع کردن، اطلاعات کسب کردن ( بصورتِ خانه به خانه )
ناز کشیدن، لی لی به لالای کسی گذاشتن
با استفاده از، بوسیله ی، از طریقِ
با توجه به اینکه، با درنظر گرفتنِ اینکه، درخصوصِ اینکه، درموردِ اینکه، در رابطه با اینکه
به نتیجه رسیدن
برهم زدن، تخریب کردن، ازبین بردن، به اغتشاش کشاندن
کمانه کرده
جریان
بر این اساس. بر طبقِ آن، به این ترتیب