پیشنهادهای میلاد علی پور (٤,١٣٥)
به حالت اول برگرداندن
1 ) انرژی دادن، انرژی بخشی 2 ) راهکار دادن، ایده ایجاد کردن 3 ) بهتر ساختن، بهبود بخشیدن
بیشتر از حد لزوم تلاش کردن بیش از آنچه که باید، سزاوار شدن
فراتر از حد انتظار ظاهر شدن نتیجه ای بهتر از نتیجه ی پیشبینی شده گرفتن
چم و خم ماجرا، زیر و بم کار، مثل جریان تو مو می بینی و من پیچش مو، با دید باز به چیزی نگریستن
همۀ جوانب امر، چم و خم ماجرا، مثل ضرب المثلِ تو مو میبینی و من پیچش مو
موضوع این بود که، جریان این بود که، بحث اینجا بود که، مسئله اینجا بود که
راضی کردن اش سخت هست اگر منفی باشد یعنی don't didn't take some convincing در این صورت یعنی اینکه راضی کردنش زیاد سخت نیست/نبود
مثل همیشه، همیشگی
محل بریدیگی. الزاما برای درخت نمی باشد. اگر دست یا پا یا انگشتی هم قطع شده باشد، به محل باقیمانده در بدن که آن قطعه از عضو از آنجا جدا شده نیز این وا ...
همخوانی داشتن
به موازاتِ
دوران حبس
پایه ریزی کردن، چیدن برنامه
مسائل کوچک و بی اهمیت را بزرگ کردن
شهربازی سرپوشیده/ مسقّف
شهربازی سرپوشیده
دیرزیستی، دیرپایی
بادوام، با دوامِ بالا
نما، رُخ
دربرگیری این عبارت در متون مربوط به کسب و کار و تجارت، یعنی ایجاد فضایی برای کارکنان که در آن اساس راحتی، ارامش، نشاط و ارزشمند بودن داشته باشند که د ...
در مفهوم انتزاعی، نقطۀ عطف، تجربه ای سخت که باعث تغییر مسیر فرد یا موفقیتش می شود
حاویِ، دارای
مخلص کلام اینکه
بشکن زدن با زبان. به صدایی می گویند که از خارج شدن ناگهانی هوا در اثر جدا شدن سریع زبان از لثه های بالایی و سقف دهان ایجاد می شود. خیلی از کودکان ای ...
این عبارت زمانی استفاده می شود که بخواهیم بگویم، کسی در کاری بسیار موفق بوده و آن را با مهارت انجام می داده. خیلی کارش درست بود. رودستش کسی نیومده ...
این عبارت زمانی استفاده می شود که بخواهیم بگویم، کسی در کاری بسیار موفق بوده و آن را با مهارت انجام می داده. خیلی کارش درست بود. رودستش کسی نیومده ...
بازارگاه، محل احداث بازار یا نمایشگاه
خیلی خوب، خیلی زیاد، به سرعت، طوری که هیچ کس از پس آن بر نمی آمد، طوری که هیچکس نمی توانست
اوضاع آرام است، خبری نیست
بدون رقابت، بدون هماورد، بدون چالش، خسته کننده و حوصله سر بر چون که هیچ چالشی وجود ندارد و همه چیز روتین و ثابت است
جملات انگیزشی
همین بود و بس. همین و بس
مقام دادن، جایگاه بخشیدن
در دبیرستان یا کالج به دختری می گویند که از نظر همۀ همکلاسی ها و افراد، فرد محبوبی است. البته معنای دیگری هم دارد که به دختری اشاره می کند که فعالیت ...
موی نازک بچه
توانبخشی، بازپروری
روی سر کسی ریختن، روی سر کسی خراب شدن. درواقع به کارهایی اشاره دارد که وقت و انرژی زیادی از فرد می گیرد
وقت گرفتن، انرژی را گرفتن، صرف وقت و انرژی
از بد روزگار
از سر ناچاری، به ناچار
آخرین بازمانده ها درسته. نه آخرین بازمانده. گاهی اوقات حرف تعریف the قبل از اسم قرار می گیره و اون رو جمع می کنه. مثال می زنم. The dead. مردگان Th ...
محصول
از پس چیزی بر آمدن، از عهدۀ کاری برآمدن
چپ چپ نگاه کردن، بد نگاه کردن
سرگردان
اگه پاش بیفته
به حالتِ بدی، به شکل ناپسندی، به طرز بدی
با ذوق و شوق، با هیجان، با شوق زیاد
بهتر است که، باید که