the coast is clear


کار روبراه است، اشکالی موجود نیست، کسی مزاحم نیست

جمله های نمونه

1. You can come out now, the coast is clear.
[ترجمه گوگل]حالا می توانید بیرون بیایید، ساحل روشن است
[ترجمه ترگمان] تو می تونی بیای بیرون، ساحل آمنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As soon as the coast was clear he climbed in through the window.
[ترجمه گوگل]به محض اینکه ساحل روشن شد، از پنجره وارد شد
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه ساحل صاف شد از پنجره بالا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They could see that I was terrified, and hid me until the coast was clear.
[ترجمه گوگل]آنها می دیدند که من ترسیده بودم و تا زمانی که ساحل روشن شد، مرا پنهان کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانستند ببینند که من وحشت زده ام، و تا زمانی که ساحل شفاف بود مرا پنهان کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They waited until the coast was clear before loading the stolen goods into the van.
[ترجمه گوگل]آنها قبل از بارگیری کالاهای سرقتی در ون صبر کردند تا ساحل صاف شود
[ترجمه ترگمان]آن ها منتظر ماندند تا ساحل قبل از بارگیری کالای دزدیده شده به ون را پر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. " Come on, the coast is clear! " he called to Miss Carter. She entered slowly, leaning warily round the side of the door.
[ترجمه گوگل]او به خانم کارتر زنگ زد: "بیا، ساحل روشن است!" او به آرامی وارد شد و با احتیاط به کنار در خم شد
[ترجمه ترگمان]یالا، ساحل آمنه \"اون به خانم\" کارتر \"زنگ زد\" آهسته وارد شد و محتاطانه به کنار در تکیه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We raced out the door as soon as the coast was clear.
[ترجمه گوگل]به محض اینکه ساحل صاف شد از در بیرون رفتیم
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه ساحل صاف بود به سرعت از در بیرون رفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. First, we check to see that the coast is clear.
[ترجمه گوگل]ابتدا بررسی می کنیم که ساحل صاف است
[ترجمه ترگمان]اول، بررسی می کنیم که ساحل صاف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. "You can come out now," he called. "The coast is clear. She's gone. "
[ترجمه گوگل]او زنگ زد: "حالا می توانید بیایید بیرون " "ساحل روشن است او رفته است "
[ترجمه ترگمان]او با صدای بلند گفت: \" شما می توانید بیرون بیایید، ساحل صاف است او رفته است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The coast is clear and your love feelers can take action.
[ترجمه گوگل]ساحل صاف است و عاشقان شما می توانند اقدام کنند
[ترجمه ترگمان]ساحل صاف است و حسگرهای عشق شما می توانند عمل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The coast is clear.
[ترجمه گوگل]ساحل صاف است
[ترجمه ترگمان]ساحل صاف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The coast is clear now.
[ترجمه گوگل]اکنون ساحل صاف است
[ترجمه ترگمان]ساحل اکنون صاف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Or do you wait till they tire of the taunting and go to release the victim when the coast is clear?
[ترجمه گوگل]یا منتظر می مانید تا آنها از تمسخر خسته شوند و وقتی ساحل صاف است، قربانی را رها کنید؟
[ترجمه ترگمان]یا صبر می کنی تا از دست انداختن او خسته شوند و وقتی که ساحل خلوت می شود، قربانی را آزاد کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They just power down, metabolically speaking, and then wait until the coast is clear (of antibiotics) to come back to life.
[ترجمه گوگل]آنها فقط از نظر متابولیکی خاموش می شوند و سپس منتظر می مانند تا ساحل (از آنتی بیوتیک ها) پاک شود تا دوباره زنده شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها فقط قدرت دارند، metabolically صحبت می کنند و بعد صبر می کنند تا ساحل صاف شود (آنتی بیوتیک ها)تا به زندگی باز گردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Once you're there, stay absolutely quiet until you are sure that the coast is clear.
[ترجمه گوگل]هنگامی که آنجا هستید، کاملاً ساکت بمانید تا زمانی که مطمئن شوید که ساحل صاف است
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه شما به آنجا رسیدید، کاملا ساکت باشید تا مطمئن بشوید که ساحل کام لا روشن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• there is no danger present

پیشنهاد کاربران

اوضاع آرام است، خبری نیست
همه چیز رو به راه است .
the coast is clear توهمه جیه منی
همه چی روبراهه
اوضاع امن و امانه
It is safe to do something. اوضاع امن است

بپرس