پیشنهاد‌های مهری مدآبادی (٨٢)

بازدید
١٢٢
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

to click with someone or something means to immediately like someone or something بلافاصله از کسی یا چیزی خوش آمدن بلافاصله چیزی یا کسی را دوست داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

recoup get back to normal

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

کُنه کنه وجود چیزی یا کسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

1 - از قلم انداختن، به حساب نیاوردن 2 - فرصت ( خوبی را از دست دادن ) /هدر دادن "فرهنگ لغت نشر نو"

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

کسی که راه و چاه کاری/ موضوعی/چیزی را بلد است ​a person who knows a lot about a particular subject is a resource person

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ملاحظه کار ملاحظه کارانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فراگیر همه جانبه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

افزودن ( با up ) کاستن ( با down ) ارتقا دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ساکن شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

روبنایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به دفعات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

چشیدن لمس کردن حس کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

حتی برخی جاها معنی درک کردن هم میدهد مثلا : برای درک تجربه عشق باید عاشق شوید . . to experience a love experience you should fall in love

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازتولید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رهنمود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در اصل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جوانه زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

جلب نظر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

فضای امنی ایجاد کردن همدلی کردن دل به دل کسی دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آشتی پذیر آشتی جویانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

چند فرهنگی - چند ملیتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در مورد مسئله ای حرف زدن و آن را روشن کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مخمصه هچل دردسر خنسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گرفتاری مشکلات عدیده

پیشنهاد
١

دید بازتری پیدا کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤

گیج کننده گول زننده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

احترام برانگیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

شوق وافر نیاز مبرم میل شدید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با سهولت بیشتر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خود را نشان دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

in some texts means: as a result

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ریسک نکردن در ماجرایی نقش کوچکی داشتن