پیشنهاد‌های میثم نبی پور (٧٤٧)

بازدید
٢٨٨
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شروع چیزی ( معمولا یک چیز یا اتفاق ناخوشایند مانند یک بیماری ) the beginning of something, especially something bad the moment at which something u ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

آشغال دونی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

صورت/چهره ی سرخ و سفید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

have visions of something به معنی افکار و تصورات منفی ( دقت شود که در این مورد اکثرا به صورت جمع استفاده می شود ) لانگمن: if you have visions of so ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

به تدریج کم شدن و عقب رفتن ( خط ) موی سر ( که یک خصوصیت ارثی می باشد ) به تدریج طاس شدن مو

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

همچنین Beauty pageant که معمولا در آمریکا گفته می شود و به معنی "جشنواره زیبایی" می باشد دقت کنید که با Miss Universe به معنی بانوی/دختر شایسته اشتب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

مخفف: Master of Ceremonies هم معنی: emcee به معنی: سرپرست جشن، سرپرست مراسم ( بزرگداشت یا مهمانی و غیره ) ، ( رادیو و تلویزیون ) نمایش گردان، گردانن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

روی اعصاب کسی رفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

از سانسور در آوردن بازگرداندن/بازگشت/بازگشتن آزادی بیان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

در حال وقوع

پیشنهاد
٠

همچنین Take someone’s word for it take ( one ) at ( one's ) word به معنی: اعتماد داشتن به حرف کسی پذیرفتن حرف کسی بدون نیاز به تایید و یا تحقیق پذیر ...

پیشنهاد
٠

همچنین take ( one ) at ( one's ) word take someone at his or her word به معنی: اعتماد داشتن به حرف کسی پذیرفتن حرف کسی بدون نیاز به تایید و یا تحقیق ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

واشر اسپرینگی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

عدم پذیرش یا غیر قابل قبول بودن چیزی برا کسی خوش نداشتن/نیامدن کسی از چیزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

همچنین draw straws یا cast lots

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرداخت در محل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

الان آماده/حاضر میشه وبستر: used by someone ( such as a waiter ) to say that something will be served or delivered very quickly

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

همچنین prix fixe یک خوراک کامل ( شامل تعدادی غذای محدود ) با قیمت مشخص a full - course meal offering a limited number of choices and served at a fixe ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

همچنین set lunch به معنی یک خوراک کامل ( شامل چند نوع غذا ) با قیمت مشخص لانگمن: a prix fixe meal is a complete meal served for a fixed price آکسفرد: ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

با سلام. در اینجا luck لزوما به معنی شانس نیست و می تواند اینطور معنی دهد: دفعه ی بعد ( برایت ) بهتر/خوبتر باشه یا ( امیدوارم ) دفعه ی بعد خوش شانس ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

همچنین: hang in there hang though مقاومت کردن، تسلیم نشدن، شانه خالی نکردن هم معنی: persevere, persist کیمبریج: said as a way of telling someone ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

موقعیت بسیار خطرناک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

to learn, to discover ( a new fact ) یادگرفتن، کشف کردن چیزی یا واقعیتی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

a woman in the past who lived with and had sex with a man who already had a wife or wives, but who was socially less important than the wives علاوه ب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

to get upset by the things other people say or do, because you think that their remarks or behaviour are directed at you in particular به خود گرفتن

پیشنهاد
٠

سوگند وفاداری به چیزی را ادا کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

در برابر فشار/اصرار مقاومت کردن خودداری کردن دربرابر انجام کاری یا داشتن چیزی غیر منطقی یا نامعقول

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

سخاوتمند، بسیار دست و دل باز، بسیار بخشنده آکسفرد: Excessively generous magnanimous کالینز: excessively willing and liberal in giving away one's t ...

پیشنهاد
٤

با چاپلوسی به جایی نمی رسی با چاپلوسی کارت پیش نمی ره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

طغیان خشم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

عکاس خبرنگار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

مسافر راه دور

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

اسلحه به دست گرفتن و آماده جنگ شدن to pick up weapons and become ready to fight to begin fighting with weapons

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

مخفف: English as a Foreign Language و به معنی: انگلیسی به عنوان زبان خارجی این عبارت برای نوع و مدل آموزش زبان انگلیسی در کشوری که زبان رسمی در آن ان ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

این واژه به ذهن بنده رسیده: برچسب نوشته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

در همه حال

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

در مورد زندانیان: باز پروری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣١

می خواهم تمایل دارم I would appreciate I'd appreciate

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

( بخصوص آهنگ ) همان "زیرخاکی" خودمان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

گاهی به معنی بلند A great wailing was heard ترجمه ی اینجانب: ناله ی بلندی شنیده شد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

آقای وحید به معنای "در دسترس" هست. یعنی می توانید در صورت لزوم با من ( فرد مخاطب ) تماس بگیرید.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

Nickname دقت کنید که این کلمه سرهم هست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

I have to run باید بروم، باید عجله کنم. I must go now

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

give sb the heave به معنی: پایان دادن به یک رابطه ی عاشقانه، خودمانی: کات کردن، جدا شدن to end a romantic relationship with someone

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

پایان دادن به یک رابطه ی عاشقانه، خودمانی: کات کردن، جدا شدن to end a romantic relationship with someone

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

از انجام وظیفه برکنار شدن/کردن to remove or lessen a burden on someone or oneself

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

همچنین go on the offensive اقدام به حمله ( برنامه ریزی شده ) کردن فرهنگ هزاره: شروع به حمله کردن، دست به حمله زدن، حالت تهاجمی گرفتن، ( مجازی ) دست ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

فرم مخفف قدیمی it is می باشد "an old contraction of "it is

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

bring problems مشکلات را با خود یا چیزی آوردن، مشکل داشتن، دچار مشکل بودن همچنین: Having a lot of baggage means to have experienced negative things ...

پیشنهاد
٢

Chocolate - covered raisins شکلات مغز کشمشی