prix fixe

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: prix fixes
(1) تعریف: a fixed price charged for a complete meal. (Cf. � la carte.)

(2) تعریف: such a meal having a fixed price.

جمله های نمونه

1. If there is a prix fixe, let guests know about it. Do not force anyone to ask for the "special" menu.
[ترجمه گوگل]اگر مشکلی وجود دارد، مهمانان را از آن مطلع کنید کسی را مجبور به درخواست منوی "ویژه" نکنید
[ترجمه ترگمان]اگر یک prix fixe وجود داشته باشد، اجازه بدهید مهمانان از آن خبر داشته باشند کسی را وادار نکنید که از منوی \"خاص\" سوال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Obviously at sushi-ya offering prix fixe courses you'll know the amount, minus drinks, in advance.
[ترجمه گوگل]بدیهی است که در دوره‌های ثابت سوشی-یا، مقدار آن را بدون نوشیدنی، از قبل می‌دانید
[ترجمه ترگمان]معلوم است که در رستوران سوشی به شما پیشنهاد می دهد که مقدار زیادی نوشیدنی را در پیش بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. These prices didn't affect the cost of the prix fixe meal, which was the equivalent of $30 no matter what the entree, but the researchers expected just the sight of the prices to make a difference.
[ترجمه گوگل]این قیمت‌ها بر هزینه غذای ثابت، که معادل 30 دلار بود، تأثیری نداشت، اما محققان انتظار داشتند که فقط مشاهده قیمت‌ها تفاوت ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]این قیمت ها بر هزینه غذای prix fixe تاثیری نداشتند که معادل ۳۰ دلار برای ورود به این خوراک بود، اما محققان انتظار داشتند که فقط دیدن قیمت ها یک تفاوت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. How detains and develop user amount by the nimble fees prix fixe combination . . .
[ترجمه گوگل]نحوه بازداشت و توسعه مقدار کاربر توسط ترکیب هزینه های چابک پریکس فیکس
[ترجمه ترگمان]چگونگی بازداشت و توسعه مقدار کاربر از طریق هزینه های فرز ترکیب fixe
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Just kick it off and go get coffee, a sandwich, or a prix fixe meal, depending on the size and complexity of the package you're building.
[ترجمه گوگل]کافی است آن را شروع کنید و بسته به اندازه و پیچیدگی بسته‌ای که می‌سازید، قهوه، یک ساندویچ یا یک غذای ثابت دریافت کنید
[ترجمه ترگمان]فقط آن را بیرون بیاورید و قهوه، ساندویچ، یا یک وعده غذای prix را بسته به اندازه و پیچیدگی بسته پیشنهادی که دارید، بردارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

همچنین set lunch
به معنی
یک خوراک کامل ( شامل چند نوع غذا ) با قیمت مشخص
لانگمن: a prix fixe meal is a complete meal served for a fixed price
آکسفرد: a meal consisting of several courses served at a total fixed price

بپرس