ترجمه‌های میثم نبی پور (٢٨)

بازدید
٥١
تاریخ
٩ ماه پیش
متن
Bingo! That's the one I've been looking for.
دیدگاه
١

خودشه! همونیه که دنبالش بودم

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
Go to a sidewalk cafe, order coffee, and soak up the atmosphere .
دیدگاه
٠

به یه کافه توی پیاده رو برو، یه قهوه سفارش بده و غرق فضاش شو ( از فضاش لذت ببر )

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
Just stroll around the bazaar and soak up the atmosphere.
دیدگاه
٠

فقط برو داخل بازار بگرد و توی اون فضا غرق شو

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
It is not a sign of humility to declaim against pride.
دیدگاه
٠

رجزخوانی در مخالفت با افتخار از انسانیت به دور است

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
Their decision to do nothing makes them culpable.
دیدگاه

اینکه تصمیم گرفتند کاری نکنند، مقصرند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
I'm at a loss for words.
دیدگاه
٠

من گیج شدم و نمی دونم چی بگم.

تاریخ
١ سال پیش
متن
They rusticated in villages off the beaten track for nearly fifteen years.
دیدگاه
١

نزدیک به 15 سال است که در روستاهایی دورافتاده ییلاق می کنند

تاریخ
١ سال پیش
متن
The girl backed away from the fierce dog.
دیدگاه
١

آن دختر از سگ وحشی فاصله گرفت

تاریخ
١ سال پیش
متن
A walnut sundae, and don't spare the whipped cream.
دیدگاه
٠

یک ساندی گردویی لطفا، با خامه زده شده اضافی ( توضیح: طرف داره از فروشنده میخواد که خامه بیشتری داشته باشه )

تاریخ
١ سال پیش
متن
I'd like to have a sundae.
دیدگاه
١

من یک ساندی ( دسر بستنی با مغز، میوه و شکلات ) میخوام

تاریخ
٢ سال پیش
متن
As girls, the sisters used to conspire with each other against their brother.
دیدگاه
٣

از سر عادت دخترانه اشان، خواهرها عادت داشتند که علیه برادرشان دست به یکی کنند.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Hold on, I'll check in my diary.
دیدگاه
٥

صبر داشته باش تا دفتر یادداشت را بررسی کنم ( در مورد ترجمه های قبلی دوستان: چه کسی دفتر خاطراتش برا برای فرد دیگری بررسی می کند؟؟؟! و اصلا به منظور؟؟ ...

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Anyone can call themselves a psychotherapist.
دیدگاه
١

هرکس می تواند خودش را یک روان درمانگر بنامد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Hurry up or you'll be late.
دیدگاه
٢

عجله کن وگرنه دیرت میشه.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
This is the season for sleeveless dresses.
دیدگاه
٢

الان فصل لباس های بی آستین هست.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Red got his nickname for his red hair.
دیدگاه
٥

رِد ( قرمز ) نام مستعارش را به خاطر موهای قرمزش گرفت.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
I want to get the job on merit.
دیدگاه
٧

من می خواهم این شغل را بر اساس شایستگی به دست بیاورم.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Is there a sightseeing bus tour?
دیدگاه

آیا اینجا اتوبوس تور گردشگری دارد؟ آیا در اینجا اتوبوس تور گردشگری هست؟

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Sightseeing is best done either by tour bus or by bicycles.
دیدگاه
٩

بهترین گشت و گذار یا با اتوبوس تور و یا با دوچرخه انجام می شود.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Do you have this sweater in red?
دیدگاه
١٦

آیا از این ژاکت قرمزش رو دارید؟آیا از این ژاکت رنگ قرمزش را دارید؟

تاریخ
٣ سال پیش
متن
We have a plain view of the lake from our window.
دیدگاه
٦

ما از پنجره نمای کامل دریاچه را داریم.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Why did you make a joke when she was obviously upset?
دیدگاه
٩

وقتی که معلوم بود ناراحته چرا باهاش شوخی کردی؟

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The waitress refilled our coffee cups.
دیدگاه

گارسن باز فنجان قهوه ی ما راپر کرد. /پیشخدمت باز برای ما قهوه ریخت.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
This is not my order; I asked for the roast beef, not the steak.
دیدگاه
٠

این سفارش من نیست؛ من گوشت کباب شده می خواستم نه استیک.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The nurse gave the child a benign smile.
دیدگاه
٣

پرستار لبخند ملایمی به روی کودک زد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
I'll ring the hotel. I'll tell them we'll check in tomorrow.
دیدگاه
٤

به هتل زنگ می زنم و میگم که فردا میایم و اتاق رو تحویل می گیریم.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
We have been inundated with requests for help.
دیدگاه
٢

ما با انبوهی از درخواست برای کمک رو به رو شده ایم

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Her office was inundated with requests for tickets.
دیدگاه
٢

دفترش با انبوهی از تقاضا برای بلیط مواجه شد