پیشنهادهای میثم نبی پور (٧٥٩)
واشر اسپرینگی
مسافر راه دور
همون "دکه ی ساندویچی" خودمون هست، مثلا فلافل یا سمبوسه فروشی ( که به صورت یک مغازه کوچک، دکه و یا حتی روی گاری، ساندویچ آماده یا نیمه آماده رو می فرو ...
رجوع شود به pull a sickie
رجوع شود به labour turnover
رجوع شود به satisfy demand
مراجعه شود به: on its merits
سواستفاده ی پلیس از قدرت و اختیاراتش In most cases, the police do what they have been hired to do – to protect and serve the public. But sometimes p ...
در انگلیسی بریتانیایی: لوبیا سبز معادل آمریکایی این واژه: snow pea a long flat green vegetable whose outer part is eaten as well as the seeds the sw ...
منتقد صریح
( also less commonly lissom ) literary ( of somebody’s body ) thin and attractive a body that is lissom is thin and graceful SYN lithe attractively ...
همچنین simultaneous interpretation
phrase: همچنین get across ( to somebody ) | get something across ( to somebody ) یه جورایی "شیرفهم کردن" موفق به فهماندن و یا انتقال یک مطلب/ایده/پ ...
سخاوتمند، بسیار دست و دل باز، بسیار بخشنده آکسفرد: Excessively generous magnanimous کالینز: excessively willing and liberal in giving away one's t ...
در برابر فشار/اصرار مقاومت کردن خودداری کردن دربرابر انجام کاری یا داشتن چیزی غیر منطقی یا نامعقول
سوگند وفاداری به چیزی را ادا کردن
to get upset by the things other people say or do, because you think that their remarks or behaviour are directed at you in particular به خود گرفتن
موقعیت بسیار خطرناک
تغییر سِمت موقت سازمانی جابه جایی موقت سِمت و وظایف دو کارمند/فرد شاغل در یک سازمان، شرکت، اداره ( که معمولا در دو بخش مجزا کار می کنند ) Job swap. ...
در ظاهر شبیه اما در باطن متفاوت
همچین چیزی نیست I’m going to watch TV. You’ll do nothing of the sort ترجمه اینجانب: می رم تلویزیون ببینم. همچین کاری نمی کنی! I told him nothing of ...
فارسی را پاس بداریم: سوم اینکه سومین مورد ( اینکه ) در مورد سوم
پایان دادن به یک رابطه ی عاشقانه، خودمانی: کات کردن، جدا شدن to end a romantic relationship with someone
معادل انگلیسی آمریکایی American English: to make a profit
مراجعه شود به tell someones’s fortune
توجه!!! صحیح proforma invoice می باشد
همچنین poof [British, informal, taboo, offensive] Poofter is an insulting word for a gay man a very offensive word for a homosexual man an extremely ...
اجازه صحبت کردن دادن به کسی در یک مکان عمومی یا در یک جمع مجال صحبت کردن دادن به کسی در یک مکان عمومی یا در یک جمع فرصت صحبت کردن دادن به کسی در یک م ...
( UK gynaecologist ) متخصص زنان و زایمان a doctor who studies and treats the medical conditions and diseases of women, especially those connected wi ...
noun phrase رسمی: فردی بدون عیوب اخلاقی a person who has no moral faults someone who is perfect or is extremely brave, good etc – often used humorou ...
همچنین prix fixe یک خوراک کامل ( شامل تعدادی غذای محدود ) با قیمت مشخص a full - course meal offering a limited number of choices and served at a fixe ...
پرداخت در محل
همچنین take ( one ) at ( one's ) word take someone at his or her word به معنی: اعتماد داشتن به حرف کسی پذیرفتن حرف کسی بدون نیاز به تایید و یا تحقیق ...
همچنین Take someone’s word for it take ( one ) at ( one's ) word به معنی: اعتماد داشتن به حرف کسی پذیرفتن حرف کسی بدون نیاز به تایید و یا تحقیق پذیر ...
تاکسی تلفنی تاکسی بیسیم همون "تاکسی تلفنی/بیسیم" که با آمدن تاکسی های اینترنتی از بین رفتن اما نه به صورت کامل
خوراکی/نوشیدنی فروشی و یا مغازه مواد غذایی با کیفیت عالی و معمولا گران
همچنین hear ( something ) through/on the grapevine دهن به دهن شدن یک خبر The grapevine has it that . . . گفته ها/شنیده ها از این حکایت دارند که . . ...
face ( up the ) facts to admit that something is true If you face the truth or face the facts, you accept that something is true To accept or confr ...
حرکتی از روی استیصال اقدامی از روی ناامیدی تعریف کیمبریج: the feeling that you have when you are in such a bad situation that you are willing to tak ...
همچنین to throw/chuck a sickie خود را به مریضی زدن و سرکار نرفتن تظاهر کردن به مریضی و سرکار نرفتن pretend to be sick and not go to work a day whe ...
not have the foggiest ( idea/notion ) idiom, spoken, informal اصلا ندانستن، کاملا بی اطلاع بودن to not know at all هم معنی: not have the faintest id ...
British English همچنین set book/text etc کتاب درسی ( که از آن در امتحان سوال می آید ) a book that must be studied for an examination a book or p ...
گزینه مناسب برای یک شغل همچنین good job/employment/career prospects a person who might be chosen, for example, as an employee a likely candidate for ...
با خطر مواجه شدن همچنین: run into difficulties/problems/trouble/debt به مشکل برخوردن دچار مشکل/گرفتاری/دردسر شدن دچار قرض و بدهی شدن، قرض و بدهی بالا ...
( معمولا به صورت استمراری ) : درحال انجام خدمت/وظیفه مثال:Some months later Dorie Miller was serving on an aircraft carrier when . . . ترجمه اینجان ...
همچنین strike gold/oil etc به معنی "اکتشاف یا کشف نفت" کیمبریج: to discover a supply of oil, gas, or gold underground آکسفرد: to discover gold, oil, ...
همپنین pledge allegiance to
شاگرد عزیز دردانه معلم شاگرد سوگولی معلم معمولا معنی منفی و ناخوشایندی را تداعی می کند لانگمن: a child who everyone thinks is the teacher’s favourit ...
همچنین take someone’s word for it take someone at his or her word به معنی: اعتماد داشتن به حرف کسی پذیرفتن حرف کسی بدون نیاز به تایید و یا تحقیق پذیر ...
طبق قانون مطابق مقررات برطبق قوانین و مقررات