پیشنهاد‌های مجتبی عیوض صحرا (١,٤٨٢)

بازدید
١,١٥١
تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

baby برگرفته شده از باوه است! معنی: بُرنا، شاب، رسیده، تازه، نُونَوار، جوان! - نازنین، زیبا، قشنگ، خوشگل ( خوشمَل ) ، دوست داشتنی، خواستنی، گوگولی!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

اَژ واژه ای فارسی اوستایی است و من واژه ای پهلوی است و man برگرفته شده از فارسی است! و به معنیِ مرد واردِ انگلیسی شده است. من: خود، خویش - فرد، شخص، ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤١

هاتان ماتان ( ترکی ) !

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

دست، دور، مرتبه، نیمه - وقت، زمان، هنگام، موقع، فرصت - به جای واژه ی انگلیسی ( سِت"SET" و تِرم"term" ) مثالی از حافظ: اهلِ نظر دو عالم در یک نظر ببا ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

کِکه - در لهجه ی اصفهانی >>>> آشغال، کثافت، اَیی یا پیپی ( در زبان کودکانه ) - سَِرگین، فَضله ی چهار ( چار ) پایان، پِهِن، پِشکِل - عوضی، نامرد، به ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

بالا کشیدن و هاپولی کردنِ پولی!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

معنی: حالت های شخصیت، تَنگویی، پیکر بیان، آن! body language ! این رفتار ها می تواند مربوط به : 1. وضعیت و حالت های بدنی ( مثل: محلّ قرار گرفتن و چگون ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

تَنهاوَش - تنهایی، انفرادی، تکی، مجرد - به تنهایی، دست تنها - بجز، فقط - بی، فاقدِ، بدونِ. . .

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

واژه مرکّب - شاخص: لقب، عنوان و فَرنامِ یک "اسم" است؛ که بدون فاصله در کنار "اسم" می آید! ( شاخص ها می توانند، پیش و پس از" اسم" بیایند ) شاخص ها: ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٤٤

اَهریمَن: آهِرمَن - واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیک ) اوستا: اَنگره مَینیو ( angrahe mainyu ) یا اَنرو مَینیو ( anrō mainyu ) : تاریک و تبهکار کنن ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

پَرتِتَش ( partetash ) - واژه فارسی باستان - بهشت، مینو! در نوشته های آیینی تخت جمشید از مکان هایی نام برده شده است که کیش های پیشکشی و نذرهای آیینی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

اسم دخترانه - واژه مرکّب ترکی یار: دوست، رفیق، همدم، همدل، همراه - جانان، دلبر، دلدار، معشوق، نگار آش: آچ - در گویش ترکی: بازکردن، گُسترش دادن، گُشا ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤١

دلِ علی - اسم پسرانه - این واژه مرکّب است دل: واژه پهلوی - قلب، سُوَیدا، جان، روح - درون، ضمیر، باطن، سِرشت، نیّت، اندیشه، وِجدان و. . . علی: در فا ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

در گویش بازاری و تهرانی ( کوچه بازاری ) و ترکی - زا: بن فعل ( مصدر ) زاییدن! قارت: ناجور، بدشکل، بی قواره، کج و چوله! - نامیزان، ناهماهنگ، نابرابر ی ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٤٠

این واژه وَشناد ( بسیار ) ، شِگَرف هست و پایه دین مَزدَِیَسنا ( mazdēyasnā، زرتشتی، خداپرستی ) است! . اَهلَو: اَهلاو، اَهلا - نام پسرانه - واژه پا ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

واژه روسی که در فارسی به شکل گوگولی مگولی استفاده می شود که با گوگوری مگوری ( مرکب اتباعی ) دواملایی است - در زبان کودکانه: دوست داشتنی، خواستنی، عز ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

این جشن برگرفته شده از آیین های ایران است! برای آگاهی بیشتر، نگاهی به واژه " یلدا " بیَندازید!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

اُتول - اتومُبیل ( ماشین ) ، فارسی آن می شود: سواری، خودرو - دستگاه، سامانه، ابزار نمونه: اتول باز >>> ماشین باز

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

گوز: واژه ترکی - Gaze برگرفته شده از ترکی است! - چشم، عضو بینایی، نگاه، دیده، نظر - با دقت و حیرت انگیز نگاه کردن، خیره شدن، زُل زدن، بِربِر نگاه کر ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

واژه ترکی - اسم پسرانه ساختار دستوری: یاش: واژه ترکی و ا: پسوند اسم ساز و شاخص فارسی پس واژه فارسی با ریشه ترکی یاشا:سرزنده، سردماغ، شاداب، بانشاط، ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

ایـنـستِـکس ( INSTEX ) - نخست به واکاوی واژه می پردازیم: " ساحات: سامانه حمایت از تبادلات تجاری " نمی دونم چه کسی این برابر را انتخاب کرده است، چون ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

سپس به چگونگی فرایند آن می پردازیم: مکان آن: شرکت اداره کننده اینستکس ( تهاتر ) به آدرس شماره 139 در خیابان برسی پاریس که در نزدیکی ساختمان وزارت اقت ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

واژه ترکی - در گویش بازاری و تهرانی - واژه مشتق: هاپول و پسوند نسبت ( ی ) - چیزی را بطور کامل غارت کردن و به یَغما بردن، کُلِ چیزی را چاپیدن و چَپاو ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣١

دشمن واژه اوستایی و enemy از واژه فارسی باستان "اینَیِمی یا اینایِمی" آن گرفته شده است! و همچنین انگره! یادآوری از واژه دوشیارا ( دُشیارا ) : سَیمام ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

آدیوار - نام پسرانه دو گونه می توان برداشت کرد: 1. واژه فارسی میانه ( پارسیگ ) عَیّار ( آدیوار، آذیوار ) گرچه امروزه به معنای: ولگرد، ولنگار - دزد و ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

کوهاک - واژه مشتق فارسی ( کول، " اک" پسوند دارندگی و انجام دهندگی مانند: خوراک، پوشاک و. . . ) Cool برگرفته شده از فارسی است! معنی: برف و بوران، سرم ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٤١

وَرپَریده - طُغث، شیطون و بازیگوش، آتیشپاره، وِزِّه!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

آسِنا - آسینا، آثرین، آترین - واژه اوستایی ( ăsna ) نام دخترانه در سنگ نوشته نقش رستم ( طاق بُستان ) DNa: نام آسینا و گئومات به چشم می خورد که هَمس ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

مجید، آچار فرانسه!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٢١

پَچول، پَپِه، چُلمَن، زیقی!

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤١

فَرناد، فَراناد - واژه سانسکریت - نام پسرانه فَر: فَرّه، خُرّه - مفهومی در اساطیر ایرانی است: فروغیِ ایزدی است که به دل هر که بتابد، از همگان برتری ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

این واژه فارسی است و tension برگرفته شده از واژه ی فارسی است! معنی: اغتشاش، آشفتگی، تشنج، آشوب، چالش! و. . .

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

عوامل، دست اندر کاران!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

واژه ای فارسی است و arman برگرفته شده از فارسی است! امید، آرزو، هدف و. . .

پیشنهاد
٣٩

می دونستی نشان داروسازی ریشه در فرهنگ ایران زمین داره: در زمان ابوعلی سینا که بیماری طاعون فراگیر شده بود و موش ها به شهر همدان هجوم برده بودند؛ابوعل ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

سَلمانی واژه ای فارسی اوستایی که در گویش مازندرانی هنوز میشه: پیرایشگر، آرایشگر - جایی برای آراستگی و زیبایی سَلم: سَرم - آراسته، میزون، به سامان - ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

فَروَروانه:فَروَرانه، فَراوَرتی، فَروَرتی - نام دخترانه آیینی ( مراسمی ) است که فرد زرتشتی پس از این که به دین زرتشتی گِرَوید ( نوزود! ) ، انجام می ش ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

دشمن واژه اوستایی و enemy از واژه فارسی باستان "اینَیِمی یا اینایِمی" آن گرفته شده است! و همچنین انگره! یادآوری از واژه دوشیارا ( دُشیارا ) : سَیمام ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

ناتانا: به زبان یونانی - دادن، بده، عطاکن، ببخش و. . . ئیل ( ایل! ) : به زبان عبری - خدا، پروردگار خداداده ( خداداد ) ، عطاشده، بخشیده، موهوب - غریز ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

دست خوش - ( ( یادآوری از چند املایی ها: آن را با "دستخوش": مورد، بازیچه، دچار، دست مایه و . . . یکی ندانید! ) ) معنی: دستِت درد نکنه، دست مریزاد، ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

پسوند نسبت، مالکیت، دارندگی و همراهی فارسی اَوِستایی است - مانند: پسوند ( وند ) در شهروند! مثال:دَستوانه، میسوانه، اُستُوانه، پُشتوانه، پَروانه، خَند ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

رُبات ( robot ) معادل فارسی: هوشمان هوش: خِرَد، عقل، فراست، زیرکی - شُعور، فهم، ادراک و. . . مان: پسوند اسم ساز فارسی آدم آهنی - علم طراحی و ساخت و ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

اَودَر، اَفدَر، اَپدَر - واژه اوستایی اَو، اَف، اَپ: اَب، پدر، بابا، آبا - بزرگ، سَروَر، والا، شامخ، بلندپایه دَر: تر - پسوند نگهبانی، حفاظت، مراقبت ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

دِرَنگ واژه فارسی میانه ساسانی است و delay برگرفته شده از فارسی است! معنی: دل دل کردن، دیرکرد، تأخیر، معطلی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

شیمبَل - در گویش بازاری و تهرانی ( کوچه بازاری ) معنی: جاسازی و مخفی کردن، ناپدید و غیب کردن، پنهان کردن و پوشاندن چیزی، چال کردن! نمونه: داداش پول ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٣٩

هُما: واژه اوستایی و فارسی میانه ( پارسیک ) این واژه کوتاه شده واژه اوستایی و پهلوی است! . اوستا: هامو تَخمه ( hāmō - taxme ) یا هَمای ( hamay ) ه ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

این واژه ( مشتق ) است: اگر کُل واژه با معنای تجزیه اش تطابق داشته باشد یا ردپای واژه ی کُل در واژه ی تجزیه ای وجود داشته باشد. >>>>> مشتق پایِش: اوست ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

دست مایه ( واژه مرکّب، دستمایه ) - پولی که با آن کسب و تجارت کنند، سرمایه، دارایی، مال و مَنال ( پول و پَله ) ، تَنخواه! ( درست آن: تَنخا - واژه اوس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

کیرِنید: کِرنیتَه، کِرنید کیرِن: کَر - بریدن، قطع کردن، انداختن، جدا کردن، گسیختن ید: پسوند وابستگی اوستایی یا برپایه دستور زبان اوستایی: مضاعف با ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

واژه ترکی استانبولی: آچینا از واژه فارسی میانه ( پهلوی ساسانی ) : آشنا وام گرفته شده است! در ترکی آذربایجانی: تانیش