پیشنهاد‌های مجتبی عیوض صحرا (١,٤٨٠)

بازدید
١,٠١٥
تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٧

واژه ای فرانسوی - یکی از معادل های فارسیش: سَر تیم، سَر یار

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

طیف!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

جَنجال!، سردرگمی، دودلی، آشفتگی، آشوب، فتنه، هزاهز، انقلاب! مثال: این سؤال چالش برانگیز است!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
-٤٨

می توانیم به جای ( ریموت دَر ) از معادل فارسی: " دَراده " استفاده کنیم. واژه ای مشتق و ترکیبی از: در: باب، اندر، تو، داخل، درون، مدخل، سرپوش اده: پس ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

آشوب، قیام، فتنه ای که مردم را به جنبش درآورد، انقلاب!، چالش!

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

این واژه انگلیسی از واژه پهلوی ( پارسیک، فارسی میانه ساسانی ) : "دلنشین" گرفته شده است! خوشمزه، لذیذ، گوارا، بهنوش، نوشه! - خوشایند، دلنواز، دلپذیر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

فَروَروانه، فَروَرانه، فَراوَرتی، فَروَرتی - نام دخترانه آیینی ( مراسمی ) است که فرد زرتشتی پس از این که به دین زرتشتی گِرَوید ( نوزود! ) ، انجام می ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٣٨

بَرِشنوم ( bareshnūm، barešnom ) - نوشو، نُشو - واژه اوستایی، نام پسرانه در نَسک وِجرکَرد دینی یا وِچَرکرت دینیک ( vecarkart i denik ) : واژه "بَرِش ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

گیتیکا، گَئِسا، گَئیتا، گیتا - واژه اوستایی و سانسکریت - نام دخترانه نیاکان ما باور داشتن که جهان، مانند نغمه کوتاهی است که هر کسی می سُراید و روانه ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

تنهاوش!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

بهازار، بهاگاد، ارزگان ( زار، گاد، گان: پسوند جا و مکان ) و به جای اینکه بگوییم: طَرَف رو بورسه >>> میتونیم بگیم طَرَف رو دوره کالایی رو بورسه >>> ک ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

فِرِنی، فِرینی - واژه اوستایی - نام دخترانه نام نخستین دختر زرتشت که نامش بر او گیرایی داشت و از بچگی به فرنود ( دلیل ) شیرین زبانی ( گفتار نیک، هوخت ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

واژه اَوِستایی: فَراثَنگ فَر: فَرّه، خُرّه - فرا - مفهومی در اساطیر ایرانی است: فروغیِ ایزدی است که به دل هر که بتابد، از همگان برتری می یابد و از پر ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

افسانه جنگاوران، جنگجویان افسانه ای - هنر جنگاوری، شِگِرد درگیری و جنگجویی

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

فِصاحَت - راحت حرف زدن، زبون بازی! ولی بلاغت: نافذ و گیرا بودن سخن که باهم فرق می کنند. در ضمن فِصاحَت با سِفاهَت شبه هم آوا هستند!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

آسِنا، آثرین، آترین - واژه اوستایی ( ăsna ) نام دخترانه در سنگ نوشته نقش رستم ( طاق بُستان ) DNa: نام آسینا و گئومات به چشم می خورد که هَمستار ( علی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

هودین، هودینا - واژه اوستایی - نام پسرانه فرنام ( لقب ) بِهدینان ( زرتشتیان ) است! در سنگ نوشته های بابِلی و گل نوشته های ایلامی: هودِنا ( hudēna ) ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

ویدهیا: ویدیا، واژه سانسکریت - نام دخترانه وید: وَئید، وَئِد، وِست - واژه اوستایی - سانسکریت: ویدهَئتی ( ویدهیا، ویدیا ) امروزه: ویدا دید، نگرش، بی ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

کرب: ماتم، اندوه، رنج، غم و غصه، ناراحتی، مصیبت، عزا، سوگ - عزاداری، سوگواری بلا: صدمه، آسیب، گزند، زیان، ضرر، خُسران، خسارت، خَدشه، حادثه ناگوار - ا ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

دوش و پسوند اسم ساز شباهت ( یزه! ) یعنی کسی که مشغول دوشیدن! می باشد و قصد ازدواج ندارد ( قصد ادامه تحصیل دارد! ) ، پاک کننده بدی ها، پاکدامن، دلپاک ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

ارزیابی، سنجش، محاسبه - برآورد، تخمین

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢١

معادل فارسیش: کارسوق سوق واژه ای عربی و بهتر بود فارسی آن یعنی سوک را انتخاب می کردیم! معنی دیگری برای آن: کارگاه آموزشی یا کارگاه بازاری

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

این اصطلاح از افلاطون در رساله مهمانی، که به تفسیر و شرح اسطوره انسان و دو جنسیتی بودن آن پرداخته است، واردِ واژگانمان شده است! به این بیان که انسان ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

ایـنـستِـکس ( INSTEX ) !

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

واژه ای انگلیسی ( remote ) است - می توانیم به جای ( ریموت دَر ) از معادل فارسی: " دَراده " استفاده کنیم. واژه ای مشتق و ترکیبی از: در: باب، اندر، ت ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

واژه اوستایی ( داتَر، داتار ) - خلاق، مبتکر، مبدع، نوآور - اهورامزدا، پروردگار، آفریدگار، خدا، ایزد، یزدان، جان آفرین، پدید و بوجود آورنده، هستی بخ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

سپس به چگونگی فرایند آن می پردازیم: مکان آن: شرکت اداره کننده اینستکس ( تهاتر ) به آدرس شماره 139 در خیابان برسی پاریس که در نزدیکی ساختمان وزارت اقت ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

با موزمار دواملایی است - اسم نوعی مار - گرچه در واقع این واژه نام یک میمون کوچک و دم بلند هست: مارموسِت ( مارموزِت ) ! مشکوک، تودار، مرموز - موذی، آ ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

چارچوب، محدوده، بازه، گستره!

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٣٥

هُما: واژه اوستایی و فارسی میانه ( پارسیک ) این واژه کوتاه شده واژه اوستایی و پهلوی است! . اوستا: هامو تَخمه ( hāmō - taxme ) یا هَمای ( hamay ) ه ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

ایـنـستِـکس ( INSTEX ) - نخست به واکاوی واژه می پردازیم: " ساحات: سامانه حمایت از تبادلات تجاری " نمی دونم چه کسی این برابر را انتخاب کرده است، چون ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

نوزُود ( نوجوت، نوزوت ) - واژه مرکب اوستایی - اسم پسرانه مراسمی است که برای پابوسی ( تشرف ) به آیین زرتشت برگزار می شود! این مراسم بیشتر برای موبد زا ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

واژه اَوِستایی - سر: تارک، رأس، فرق، کله، چَکاد، هَباک، قله، نوک، دهانه - بالا، لوج، بلندا، بَرین - بزرگ، پیشوا، سرپرست، رئیس، سَروَر، برتر، والاتر ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

این واژه ترکیبی ایرانی است و دیگر نیازی به معادل فارسی ندارد و فرانسوی ها ( adresse یا address ) از ما گرفتن! آد: واژه ای ترکی - اسم، نام، نشان، اثر، ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

فِرِنی، فِرینی - واژه اوستایی - نام دخترانه نام نخستین دختر زرتشت که نامش بر او گیرایی داشت و از بچگی به فرنود ( دلیل ) شیرین زبانی ( گفتار نیک، هوخت ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٩

این واژه ترکی است و chubby برگرفته شده از ترکی است! معنی: خپل، کُپُل ( تُپُل ) ، گامبو و. . .

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

دوردور! - با دُردُر دواملایی است - در گویش خیابانی و تهرانی ( کوچه خیابانی ) - این واژه وقتی بکار می رود که بخواهندجایی ( منظور محلِّ مُخ زنی ) را پ ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

واژه ای فرانسوی، یونانی - ترکیبی از: تله: دور، فاصله دار پاتی: راه، مسیر - می رسد، وقوع می گیرد معنی: دو هم اندیشی، همپا انگاری - با هم اندیشی، همذات ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

هومایتی، هومائیتیا - واژه فارسی باستان - نام دخترانه همتای دخترانه هومَت! فرنام ( لقب ) دختر پادشاه ماد ( هُوخَشتَر، هُووَخشَترَه ) به نام آمیتیس بود ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

نُود - پسوند اسم ساز و شاخص، پسوند چشمگیر، بزرگ کننده و برتری فارسی میانه ( پهلوی ) مانند: خشنود ( خوشنود ) ، سپینود، بهنود، فرنود! و. . .

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

با توجه به معنی خوان! پیشخوان: کسی که پیش از روضه خوان در مجالسی بخواند ( پا مِنبَری ) یا کسی که درسی را از پیش ( قبل ) مطالعه کند یا بخواند! که در ب ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٣١

زِپِرتی ( گونه فارسی: فِزِرتی ) واژه ای روسی، که مورد استفاده در گویش بازاری و تهرانی ( کوچه بازاری ) است - بی زور، ناتوان، نُنُر، سُوسُول، ژیگول، ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

سر کجی داره!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

در تصوف یعنی: چشم بصیرت داشتن!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

واژه مرکّب - ابزار ( افزار ) ، وسیله، دستاویز - انرژی، نیرو، توان و فرق می کند با دست مایه: پولی که با آن کسب و تجارت کنند، سرمایه، دارایی، مال و م ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

توجه کُن: منو نِگا ( نگاه ) ، به گوش و به هوش باش، هُشدار، هوشیار باش، زِنهار ( زینهار ) ، دل بده!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

واژه اوستایی - وَئیدا، وَئِدا سانسکریت: ویدهَئتی، ویدهیا ، ویدیا! وید: وَئید، وَئِد، وِست - پیدا کردن، یافتن، به دست آوردن، دستیابی - آورده، دارای ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

مَهپاره - اسم دخترانه ترکیبی از ماه و پاره:تیکه ای از ماه، قسمتی از ماه - مجاز از خوشگل، زیبارو، دلرُبا، ماهرُخ - آشنا، محبوب، معشوق

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

این واژه ی عبری مورد استفاده در فارسی است و amen برگرفته شده از این واژه است! معنی: خدا کند، خدا بخواد، انشالله، ایدون باد، چنین باد و. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

واژه اوستایی، نام پسرانه داو: داوا - از پیشوند اوستایی دِی به معنی: نگریستن آینده نگر، دوراندیش، روشن بین - هدیه، ارمغان، رهاورد، تحفه - بخشش، دَهِ ...