اهریمن

/~ahriman/

مترادف اهریمن: ابلیس، اهرمن، دیو، شیطان، عفریت، پلید، خبیث، نابکار

متضاد اهریمن: اهورا

معنی انگلیسی:
devil, ahriman, the devil, fiend, the evil principle (in the zoroastrian religion)

لغت نامه دهخدا

( آهریمن ) آهریمن. [ م َ ] ( اِخ ) اهرمن.
اهریمن. [ اَ م َ ] ( اِخ ) به معنی اهرمن است که راهنمای بدیها باشد، چنانکه یزدان راهنمای نیکی است و شیطان و دیو و جن را هم گفته اند. ( برهان ). دیوو ابلیس. ( اوبهی ). اهرمن. اهرامن. اهرن. اهریمه. آهرن. آهریمن. آهرامن. آهرمن. آهریمه. هریمه. خرد خبیث. عقل پلید. شیطان. ( فرهنگ فارسی معین ) :
بروز معرکه بانگشت اگر پدید آمد
ز چشم برکند از دور کیک اهریمن.
منجیک.
بدو گفت از این شوم ده پرگزند
کدامست اهریمن زورمند.
فردوسی.
از اهریمنست آنکه زو شاد نیست
دل و مغزش از دانش آباد نیست.
فردوسی.
همان کرم کز مغز اهریمنست
جهان آفریننده را دشمنست.
فردوسی.
بس نباشد تا بروشن روی و موی تیره گون
مانوی را حجت اهریمن و یزدان کند.
عنصری.
بر بد مشتاب ازیرا شتاب
بر بدی از سیرت اهریمن است.
ناصرخسرو.
خاصه امروز نبینی که همی ایدون
بر سر خلق خدائی کند اهریمن.
ناصرخسرو.
سپیدروی برانگیخته شود چو به نزع
ندیده چهره اهریمن سیاه گلیم.
سوزنی.
مردم ای خاقانی اهریمن شدند از خشم وظلم
در عدم نِه ْ روی کآنجا بینی انصاف و رضا.
خاقانی.
تیرش جبریل رنگ با دو پر از فتح ونصر
خانه اهریمنان زیر و زبر درشکست.
خاقانی.
با دو گمره همره آمد مؤمنی
چون خرد با نفس و با اهریمنی.
مولوی.
ما همه نفسی و نفسی میزنیم
گر نخواهی ما همه اهریمنیم.
مولوی.
روح پاکم چند باشد منزوی در کنج خاک
حور عینم تا کی آخر بار اهریمن کشم.
سعدی.
- اهریمن نژاد ؛ از نژاد دیو و شیطان.
|| مجازاً، به معنی توپ آهنین است که از آلات معظمه جنگ است. ( از انجمن آرا ) :
اهریمن رویینه تن تنین آهن پیرهن
آتش فشانان از دهن چون کام اژدرها شده.
؟ ( از انجمن آرا ).

فرهنگ فارسی

۱ - در آیین زردشتی منشا بدی زشتی پلیدی تاریکی جهل و ستم . در آیین اسلام وی معادل شیطان و ابلیس است . ۲ - هر یک از پیروان شیطان را نیز گویند
( اسم ) ۱ - ( اسم ) شیطان ۲ - هر یک از پیروان اهریمن هر فرد از شیاطین . جمع : اهریمنان.

فرهنگ معین

( آهریمن ) (هَ مَ ) ( اِ. ) نک اهریمن .
(اَ مَ ) (اِ. ) = اهرن : ۱ - (اِ. ) شیطان . ۲ - هر یک از شیاطین .

فرهنگ عمید

در آیین زردشتی، مظهر شر و فساد و تاریکی و ناخوشی و پلیدی، راهنمای بدی، شیطان.

دانشنامه عمومی

اهریمن (فیلم ۱۹۷۸). اهریمن ( انگلیسی: The Demon ) فیلمی در ژانر درام است که در سال ۱۹۷۸ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به کن اوگاتا و شیما ایواشیتا اشاره کرد.
عکس اهریمن (فیلم ۱۹۷۸)

اهریمن (فیلم ۲۰۱۵). اهریمن ( انگلیسی: Demon ) یک فیلم ترسناک لهستانی به کارگردانی مارچین ورونا است که در سال ۲۰۱۵ منتشر شد و در جشنواره بین المللی فیلم تورنتو ۲۰۱۵ به نمایش درآمد. [ ۱] این آخرین فیلم بلند مارچین ورونا بود و وی در ۱۹ سپتامبر ۲۰۱۵، هنگام تبلیغ فیلم در جشنواره فیلم گدنیا خودکشی کرد. [ ۲]
ایتای تیران
آگنیشکا ژولفسکا
توماش شوخارت
آندژی گرابوفسکی
آدام ورونوویچ
آنا اسمووُویک
توماش ژینتک
سزاری کوشینسکی
کاتاژینا گنیفکوفسکا
ماریا دنبسکا
ووجیمیژ پرس
کاتاژینا هرمان
• مایا بارئوکوفسکا
عکس اهریمن (فیلم ۲۰۱۵)

اهریمن (فیلم ۲۰۲۳). اهریمن ( به انگلیسی: Bakasuran ) فیلم هندی جنایی انتقام جویانه تامیل - زبان است که در سال ۲۰۲۳ به نمایش درآمد، نویسنده و کارگردان این فیلم موهان جی بود. [ ۱] بازیگران اصلی فیلم، سلواراگاوان ( Selvaraghavan ) و ناتاراجان سوبرامانیام در نقش های محوری، به همراه منصور علی خان، رادا راوی و ساراوانا سوبیا در نقش های اصلی دیگر می باشند. فیلم در روز ۱۷ فوریه ۲۰۲۳ به نمایش درآمد. [ ۲]
عکس اهریمن (فیلم ۲۰۲۳)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

اَهریمن
شیطان در باورهای ایران پیش از اسلام. صورت دگرگون شدۀ واژۀ اَوِستایی اَنگره مَئینو، به معنی خرد زشت و خبیث و اندیشۀ بد، که در برابر سِپَنتامئینو، نیروی خیر است. انگره مئینو با گذشت ایام به شکل اَخرِه مینو، اَهرَه مینو، و آهِرمَن درآمده و در زبان فارسی امروز اهریمن شده است. اَهریمن معادل شیطان و ابلیس در ادیان سامی است. در جهان بینی زردشتی، جهان عرصۀ نبرد دو نیروی خیر و شر است. در گات ها یا گاهان زردشت، نیروی خیر یا سِپَنتامئینو نام دارد؛ و انگره مئینو و سپنتامئینو در خرد و اندیشۀ انسان شکل گرفته است و در ذرّات عالم، خیر و شر وجود خارجی ندارد، و اهورامزدا خالق اهریمن نیست.

جدول کلمات

ابلیس

مترادف ها

demon (اسم)
شیطان، دیو، روح پلید، جنی، اهریمن، عفریت

daemon (اسم)
شیطان، دیو، روح پلید، جنی، اهریمن

evil spirit (اسم)
اهریمن

فارسی به عربی

شیطان

پیشنهاد کاربران

اَهریمَن: آهِرمَن - واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیک )
اوستا: اَنگره مَینیو ( angrahe mainyu ) یا اَنرو مَینیو ( anrō mainyu ) : تاریک و تبهکار کننده بهشت
.
پهلوی: اَهریمَن ( آهِرمَن، ahreman ) -
...
[مشاهده متن کامل]

گَناگ مینوگ ( gannāg - mēnōg ) : تاریک و تبهکار کننده بهشت، گَند زدن به بهشت!
اَش ( aš ) : چشم ناپاک و اهریمنی
.
( ( دیو های اهریمن را در واژه تیشتر بخوانید!
دیوهای اهریمنی ( اَنگره مینو: تاریک کننده بهشت - روح و روان ویرانگر و تخریب کننده ) و دشمنان ایزدان اهورامزدا ( سِپَنتا مینو: روشنگر بهشت - روح و روان آبادگر و افزایش بخش ) ) )
.
اَهه: خدا، پروردگار، آفریدگار، دادار، ایزد، یزدان ( yazata ) ، جان آفرین، پدید و بوجود آورنده، هستی بخش، شروع کننده و آغازگر -
یکتا، یگانه، بی همتا، بیتا، منحصر به فرد!
به مانند: اَهه >>> اَهورامَزدا
.
ری: ریو ( ریب ) - چاچول گری، دو دوزه بازی، زیر و رو کشیدن، خَُِدعه، مکر و حیله، نیرنگ، فریب، تزویر، کَلَک، حقّه، موزمار!
.
مَن: خود، خویش - فرد، شخص، ذات، آدم، انسان -
کالبد، قالب هر چیز، تن، بدن، پیکر - شکل، هیئت ( هیأت ) ، صورت -
شبح، روح - نمونه، سرمشق، الگو
مانند: بهمن ( بهترین مرد، نیک ترین انسان و. . . )
ریمن ( فرد ناپاک و پلشت )
.
معنی: خدای پلیدی ها و پلشتی ها، ایزدِ خرابکار و تباه کننده، یزدانِ بدکارگی و بد کرداری، دادارِ انگره مینو ( تاریک کننده بهشت ) ، راهنماگر بدی ها و زشتی ها
.
اوستا:
نیایش فَروَرانه ( خَستو یا اقرار به دین مَزدَِیَسنا ) در سرآغاز همه یشت ها آمده است:
xshnaothra ahurahe mazda,
tarōidīti "angrahe mainyēush", haithyāvarshtam
hyat vasnā ferashōtemem
معنی: می پذیرم ( فرورانه ) که مزدا پرستم ( پیرو زرتشت ) ،
که از تاریک کنندگان بهشت ( انگره مینوها، اهریمنان، دیوها ) بیزارم و
از دستورات ( فَرامین ) پیروی می کنم
( ( واژه hate انگلیسی >>> اوستا: hait
واژه فَرامین عربی >>> اوستا: ferashōt ) )
.
پهلوی:
مینوی خرد، فَرگَرد ( فصل ) 42، بند14:
pad ēn ēwēnag ō wahišt ud wēnišn ī yazadān madan ud az�"ahreman"�ī druwand ud dušox ī dušwahāg bōxtan
معنی: و به این آیین ( مَزدَِیَسنا ) به بهشت و دیدار ایزدان می توان آمد و از "اهریمن" بدکار و دوزخ بی بها می توان رَست ( رها شد )
.
مینوی خرد، فرگرد ( فصل ) 56، بند26:
zarduxšt purr - xradīh rāy xēm ud warišn ī frārōn ( rāy ) nē niyōxšīd ud nē wiyābīhist pad ān wiyābānīh ī gizistag "gannāg - mēnōg" ī druwand frēftag ud wiyābān nē būd
معنی: زردشت به فَرنود ( سبب ) پُرخردی ( هوشیاری ) و خیم ( سرشت ) و رفتار نیکو [به آن سخن] گوش فرا نداد و فریبِ آن "گَنّاگ مینویِ ( اهریمن ) " پلید ( ملعون ) را نخورد و گمراه نشد
.
گُزیده های زادِسپَرَم، فَرگَرد ( فصل ) 12، بند7:
ud duresraw be ō zardušt guft kū:
čiyōn - it fradom ān kē - m bahr ud rōzīg be abgand hēm ān - it an har dō�aš�abar barēm u - t be murnǰēnēm
معنی: و دورسرو ( کَرپان و جادوگر ) به زردشت گفت که:
چون تو نخستین [کسی هستی] که بهر و روزی مرا افکنده ای ( مرا از نان و آب انداخته ای ) ، آن گاه هر دو چشم را بر تو ببرم ( تو را با "چشم اهریمنی" بنگرم و آسیب رسانم ) و بمیرانم

منابع• https://abadis.ir/fatofa/تیشتر/• http://www.avesta.org/ka/ka_tc.htm• https://www.parsigdatabase.com/• https://www.parsigdatabase.com/surf?lang=Fa• https://www.parsigdatabase.com/search?lang=Fa
اهریمن بخش نخست ahe به معنی هست شده یا درست شده هم ریشه با هست و خود در فارسی
و ره من یا ری من این بخش به معنی پلیدی و کثیفی پوسیدگی آمده بهدینان بر این باور هستن که اهریمن از پوسیدگی و کثیفی درست شده .
...
[مشاهده متن کامل]

ری ri هم ریشه ریختن البته به اسهال هم هست که اشاره به همین ریختن داره و نمیشه جدا دانستش
و من man به معنی شخصیت ، خود ، من، ساختار ،
با این حساب میشه از هم فرو پاشیده در هم فرو ریخته ، درست شده از پوسیدگی و فروپاشیدگی

هرمان
این کلمه به نظر می رسد نه فارسی است و نه تورکی. این کلمه به نظر می رسد از زبان سانسکریت وارد زبان های دیگر شده است. اهرمن از واژه ی آنگرامِن به صورت واژه اهریمن تبدیل شده است. درضمن اینجا مخفلی لست برای
...
[مشاهده متن کامل]
ابراز عقیده هیچ کس نمیتواند اینجا به دیگری توهین کند. همه زبان ها دارای شخصیت هستند به همین راحتی نمی تثان به زبان تورکی توهین کرد. از ادمین محترم خواهش دارم کامنت بالا را که به زبان تورکی اهانت کرده است حذف کنند.

واژه اهریمن
معادل ابجد 306
تعداد حروف 6
تلفظ 'ahriman
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: ahriman] ‹آهریمن، آهرامن، آهرمن، آهریمه، آهرن، اهرامن، اهرمن، اهریمه، اهرن›
مختصات ( اِ. )
آواشناسی 'ahriman
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع فرهنگ فارسی معین
من در پارسی اندیشه و نیت است اهرمن بچم بد نیت است
واژۀ اَوِستایی اَنگره مَئینو، به معنی خرد زشت و خبیث و اندیشۀ بد، که در برابر سِپَنتامئینو، نیروی خیر است. انگره مئینو با گذشت ایام به شکل اَخرِه مینو، اَهرَه مینو، و آهِرمَن درآمده و در زبان فارسی امروز اهریمن شده است
...
[مشاهده متن کامل]

مئینو به من تبدیل شده
انگرهمن هم به اهریمن که به معنی من یا خرد کاهنده و ویرانگر هست

اهریمن به شکل اهور رمن یا اخور رمن بوده واهریمن همان دیو تاریکی و نا آرامی است، اهر همان اهور و اخور بوده که معنی بدون خورشید و تاریکی را می دهد و رمن یا رم یعنی نارام و طغیانگر ( مثل رم کردن حیوانات )
یعنی دیو، پلید. این واژه ریشه اوستایی و کهنی داره
کلا ترک جماعت عادت داره همچی رو بنام خودش بزنه یا اگه نتونست نابودش کنه
آخه ترک و مغول نه دینی داشتن و نه پیامبری و تمام کلامات دینی خودشون رو از ادیان دیگه گرفته
اهریمن= انگره من به معنی منش یا نفس نابودگر و کاهنده
و یک واژه اوستایی هست
کلمه اهریمن که صحیحش آهِرمان یا آییرمان هست، یک کلمه ترکی به معنای جداکننده بین خالق و مخلوق، جداکننده ی اعظم هست. آییرماق به معنی جداکردن که پسوند مبالغه مان به ریشه فعل افزوده شده
پلیدی وناپاکی
اهریمن - شیطان و دشمن
دشمن، شیطان، کسی که منش پلیدی دارد.
ابلیس، دیو، شیطان، اهرمن، پلید، خبیث
آرای ابلیس
ابلیس
خناس
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)

بپرس